صفحه 1:

صفحه 2:
لرحمن الرحیم مر للها ۱ ‎oe‏ محمد و آل ادا ۲ ۱۳۳ جهاد ‎‘ay‏ نگاهی

صفحه 3:
جهاد نرم؟ حداقل سه بار معنایی جهاد كوششى بليع و دارای غایت الهی که قداست, اصلیترین لازمه معناى ان است. ماهیت تهاجم و دفاع, به عنوان اقسام وضعیت, کنش و واکنشهای مورد نرم در مقابل سخت تداعیگر و معرف کلیدواژگان «ابلاغ و القا» به عنوان عوامل تبییذ کننده برای تعیین جنس و نوع ابزار و اسلحه در این رویارویی مقدس

صفحه 4:
تعریف در قالب مجاهد ۴ کسی است که بتواند معارف صحیحی را که از آن برخوردار است. به سلاح (همان مظهر و نماد تاثیر) تبدیل کند. * کسی که بتواند با استفاده از علم خود اولا تحلیل صحیحی از شرایط و موضوعات داشته باشد و انیا بتواند بهترین سلاح را در هر موقعیتی استفاده کند(بهترین تأثیر را در هر موقعیتی داشته باشد).

صفحه 5:
طب ‎ole ۶‏ است که تغییرات بدن انسان را بررسی می‌کند؛ این تغییرات می‌تواند در جهت حفظ سلامتی و يا ایجاد بیماری باشد. 1 ‏* ابن سینا طب علمی است که به‌واسطة آن احوال بدن انسان شناخته می‌شود از جهت آنچه که موجب سلامتی و بیماری آن است تا صحت و سلامتی موجود را حفظ کند و در صورت از دست رفتن سلامتی, آن را به بدن برگرداند. ‏* دو موضوع بیماری و سلامتی پایهایترین عناصر در تعريف طب هستند, ‎a‏ تسلتميى يا تامین دوباره سلامتی پس از بیما

صفحه 6:
* کسی است که نسبت به سلامت (يا تعادل) و نگاهداشت آن و بیماری (يا عدم تعادل) شناختی کامل دارد و در هر بیماری بهترین دارو را برای گرفتن بهترین تاثیر برای رسیدن به سلامتی مهرد استفاده قرار میدهد. * هر تعریفی که برای سلامتی و بیماری ارائه گردد تعریف طب را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

صفحه 7:
سلامتی و بیماری ‎٠»‏ ابتدا كلماتي که در کلام عرب به عنوان بيماري, درد و امثال ‎anil‏ استخراجح شدر اين کلمات عبارتند از: ‏داء, الم, وجع, آفت, سقم, مرض, علة, عرض, بلیه, فزع ‏؟ جستجوي روايات ييامبراص الله عليه وآله) در اين زمينه ‏* منتخب این روایات, بررسي آن ها و نتیجه گيري نهايي از ‏بحث

صفحه 8:
دسته اول روایات در مورد چيستي و چگونگي علاح بيماري است. در اين روایات ضمن معرفي بيماري به چگونگي و نحوه درمان به طور اجمال اشاره شده است. روایت نمونه : در روايتي نقل شده, امام صادق علیه السلام با پزشک هندي روبرو شده, پزشک هندي با تفاخر خواست تا چيزي از طب را به امام عليه السلام آموزش دهد حضرت فرمودند : من علمی ي دارم که از آنچه نزد توست بهتر است : فرمود من گرمي را با سردي و سردي را با گرمي , تري را با خشكي و خشكي را با تري درمان مي و همه کار را به خدا واگذار نموده و در درمان ار آنچه رسول خدا استعمال کرده اند استفاده مي کنم.

صفحه 9:
دسته دوم روایات مربوط به مرکز بيماري است . دانستن مرکز بيماري به عنوان منشاء بروز بيماري براي بهبود و با پيشگيري از اهمیت ‎pole‏ برخوردار است که در بخشي از روایات به لن به طور مستقیم و یا غیر مسقیم اشاره شده است. ‎Calg,‏ نمونه: پیامپر اكرم صلوات الله عليه فرمودند در انسان پاره گوشتي ( مضفه) است که اگر سالم بود پواسطه آن سایر جسد (بدن) نیز سالم است و اگر سقیم بود (سالم نبود) سایر بدن نیز فاسد مي شود و لن عضو قلب است.

صفحه 10:
دسته سوم روایات مربوط به محدوده بيماري است, ما در این دسته از روایات, مجموعه رواياتي. را که جهات مختلف وجودي انسان را که در دامنه آسیب هاي گوناگون قرار مي كيرند مورد توجه قرار مي . ضمنا در این بخش, روایات مربوط به تشریح اجزاي بدن ‎sae 9‏ لايه هاي دروني و غير جسماني و عوارض آسیب زاي هر بخش را شرح مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته مي شود. روايت نمونه: ييامبر اكرم صلوات الله عليه و اله فرمودند: براي هر بيماري (داء) داروئي است و براي بيماري گناهان, استغفار داروي آنست. 1

صفحه 11:
دسته چهارم روایات مربوط به نحوه برخورد با بيماري است. در این روایات؛ ضرورت اقدام براي برطرف شدن بيماري و انواع مختلف این اقدام؛ تبیین شده است. روایت نمونه: جابر از پیامبر صلوات الله علیه و اله پرسید آیا هنگام بيماري به دنبال درمان برویم حضرت فرمود بله بدنبال درمان بروید زیرا خداوند بيماري را نازل نکرده مگر آنکه براي آن دارويي را نیز نازل کرده است.

صفحه 12:
دسته پنجم رولیات در مورد عوامل پیدایش بٍ اري است. این دسته از روایات که بسیار متعدد و فراوانند, عوامل مادي و معنوي گوناگوني را که منجر به بيماري در انسان مي شود را مشخص مي نماید. روايت نمونه: اكر كسي با همسر خود همبستر شود و قبل از غسل بول بقيه مني از او خارج نشود به دردي مبتلا مي شود كه درماني براي او نيست. روایت نمونه دیگر : توصیه هايي است که پیامبر صلوات الله علیه و اله ‎ae dee ea‏ در این روایت به عوامل بسياري از بيماري ها قبل از تولد و هنگام انعقاد نطفه اشاره دارد و نشان مي دهد براي جلوگيري از بيماري باید از قبل از تولد توجه داشت.

صفحه 13:
بيماري است. این دسته از روایات نیز بسیار از آبتلا به بيماري براي فرد, جامعه و نسل * در مهرد امکان پيشگيري از متعددند و راه جلو | روایت نمونه: در روا سیر اک صلي الله علیه و اله مي فرمایند انجام کارهاي خوب و پسندید از مرگ بل جلوگيري مي کند و صدقه در خفا غضب پروردگار را خاموش مي کند و حم عمر را افزوده و فقر را برطرف مي نماید و لا حول و لاقوه الا بالله گنجي از كنج هاي بهشت است و آن شَفا از نود و نه بيماري که کمترین آن هم و دغدغه هاي نكران کننده است, مي باشد. * از امام صادق علیه السلام نقل شده که پیامر اکرم صلوات الله علی و اه فرمودند: خداوند به حضرت موسي بن عمران ‎an‏ کرد که غذاي خود را يا تمك ی و ی آن جنون و جذام و برص و درد حلق و پهلو و شکم است مي باشد.

صفحه 14:
دسته هفتم روایات * مربوط به بيماري هاي اجتماعي است. جامعه, از کوچك ترین جزء | يعن خانواده تا عشیره و قريه و قوم و ملت در سلامت و بيماري فرد نقش موثري دارد. این دسته از روایات نقش تعیین کننده جامعه را در بيماري و سلامت مشخص مي نمایند و ضرورت وجود حکومت خدا محور را تصریحا و یا تلویحا گوشزد می نماید. لازم به ذکر است مهمترين دست اورد اين تحفيق كشف رابيلة جامعه بأ سلامتی فرد است. 1 * روایت نمونه: از ابي الحسن الرضا علیه السلام از پدران بزرگوارشان و از حضرت علي علیه السلام نقل کرده اند که پیامبر اکرم صلوات الله عليه و اله فرمودند : : یمارقامت ها ‎i‏ تب شم رای کرده و آن بيماري کینه ورزي و نفرت و حسد است.

صفحه 15:
دسته هشتم روایات * مربوط به اهمیت پيگيري براي درمان مبتلا از جانب پروردگار ‎ple‏ است. در این دسته از روایات امانت بودن جسم و روح و حفظ این امانت الهي و مراجعه به موقع به طبیب و حتي زمان مجاز و غیر. مجاز مراجعه و ضرورت استفاده از دارو یا داشتن پرهیز غذايي براي بهبودي مورد تاکید است. * روایت نمونه: به روایات مربوط به پيشگيري مراجعه شود.

صفحه 16:
دسته نهم روایات * مربوط به ارتباط لايه هاي دروني. انسان (كه برخي أن را به روح يا روان مي شناسند) و < م أو در تلا شدن به بيماري است. اصولا در روایات, تعیین حدود چسم و لایه هاي دروني انسان دشوار است زیرا انسان تعریف شده در تب وحي , انسان با تمام حیثیت جسم و روح و داراي ابعاد مختلف طبيعي و ماورائي است بنابراین بيماري و صحت او نیز در در هر دو زمینه مورد توجه قرار كرفته أسث.: : امام صادق عليه السلام از يدران بزركوارشان عليهم السلام نقل با امبر اكرم صلوات اله عليه واله فرمودند: هر كس هم و مدق اش ‎L‏ جسمش بيمار مي كردد و كسي كه بد اخلاق باشد خود را به عذاب و ناگواري مي اندازد و كسي که به مردان رو بیندازد جوانمردي خود را خدشه دار کرده است. پیامبر صلوات الله عليه واله در ادمه فرمودند: پیوسته جبرئیل من را از رو انداختن به مردان نهي مي کرد همانگونه که مرا نسبت به شراب و پرستش بتان نهي مي نمود.

صفحه 17:
دسته دهم روایات دعا, نذر و حرز در جلوگيري و بهبود قطعي پیماري و به تعبيري نقش عوامل رو. حاني در جسم و بدن است. هر چند آین دسته از روایات را مي توان در دسته نهم نیز بیان کرد ‎pe‏ دليل گستردگي روایات ‎ay‏ است به طور مجزا مورد بحث قرار روايت نمونه در مورد نذر : امام حسن و امام حسین ۳۳ مبتلا به بيمارشديدي شدند, به نحوي كه همه اصحاب رسول به عیادت رسیدن بين آن ها ابابكر و عمر هم بودند , اين دو به ابا الحسن گفتند ایکاش نذري براي خدا مي كردي . حضرت علي ‎ee‏ ی : اگر خداوند به دو سبط نبي خودش محمد (ص) ۱ ري که به آن ها عارض شده عافیت دهد, سه روز به عنوان نذر روزه مي گیرم . این درحالي بود که فاطمه و حسن و حسين نيز ‎gp J ag‏ کدام نو سود

صفحه 18:
دسته یازدهم روایات * مربوط به روایات معرفي- غذا ها 9 داروهاي مختلف براي درمان و پيشگيري است. اين روایات به عوامل معنوي از قبیل نماز و دعا و داروهاي گياهي و اجزاي جانوري و کاني. ها اشاره دارد.

صفحه 19:
دسته دوازدهم روایات * مربوط به رواياتي که منفعتي از بيماري را مطرح مي کند و با مطرح مي سازد که ممکن است برخي از بيماري ها منجر به دفع ساير بيماري ها

صفحه 20:
دسته سیزدهم روایات مربوط به وظایف بیماران و اطرافیان و پرستار یا پرستاران آنهاست. در این دسته از روایات به مواردي از اظهار بيماري نزد پزشك, پنهان کردن بيماري از سایرین , شكيبايي , شکر, صدقه و دعا كردن براي بهبود بيماري اشاره دارد.

صفحه 21:
بحث و نتیجه گيري: 1° - بخش عمده اي از توجه پیامبر صلوات الله علیه واله و به تبع سایر ائمه معصومین السلام نسبت به امت در رابطه به بيماري ها و سلامت آن ها بوده ست به طوري كه تعدد روایات و موضوعات مربوط ‎Sle‏ از این اهمیت است. * به تعبیر دیگر سلامتي جسم و روح تک تک افراد و جامعه از اهداف انبیاء و در راستاي رسالت ان ها است. بنابراین براي رسیدن به این مقصد برنامه اي مشخص براي امت ارائه نموده اند كه لازم است امتي كه مي خواهد از ایشان اطاعت و تبعيت كند به آن برنامه مشخص دست يافته و آن را در اولویت هاي اوليه زندكي خود قرار دهد.

صفحه 22:
ادامه ۶ 2 - با توجه به روایات یاد شده , متوجه می شویم بيماري در انسان, عارضه اي است که عمدتا ناشي از عدم "رعایت موارد پیشگیزانه. عارض مي شود. بنا , عليه و اله يار مهمى برخوردار است و لازم است تمامي دستورات متقن ایشان, به عنوان وظيغه انساني به همه بشر ابلاغ شود. 3- با توجه به ذکر انولع بيماري در روایت یاد شده مي توان به خوبي و روشني متوجه شد که : بيماري نه تنها مربوط به جسم بلكه مربوط به ‎Gla ad‏ دروني انسان و حتي مربوط به جامعه اي که انسان در آن زندگي مي کند. به تعبير ديكر انسان مجموعه اي آست از لایه هاي درونی- و جسمی که دارد و در ارتباط با دیگران و تعاملدت اجتماعى است و اين سه محور در بهبود یا تشدید بيماري تاثیر غیر قابل انكاري دارند.

صفحه 23:
ادامه * 4 - برخي از بيماري ها با ‎lala sary‏ اي ندر انسان اشكار مى شودء انسان 9 يقين بايد بداند كه براي هر بيماري ولو اشتاخته دارويي وجود داد و نها مرگ قطعي است که بدون علاح مي باشد. ۶ 5 - تعامل جسم و لایه هاي دروني در انسان به حدي است که از یکسو مي توان تسیا از بيماري هاي جسمي را از طریق عوامل غيبى و مأورائی درمان نمود. نقش دعا, نذر, توسّل و ... در یک کلمه خداباوري و تقوا درمان بيماري در اين زهيته غير قابل انکار است. و از سوي دیگر عوامل غیر جسمی در بيماري هاي جسمی تاثیر مستقيم و غیرقابل انكاري دارد, ارتکاب گناهان و انجام نافرماني ها ه بر ايجاد بد دلى. و تاثيرات روحى , در مان ‎a‏ كنهكار اثر نا ته لي هارا بد ماري هاي ۳

صفحه 24:
ادامه * 6 - تعامل تک تک انسان ها با یکدیگر و پیدایش اجتماع و جامعه و برخورداري از روحیه اجتماعي در انسان به عنوان یک نیاز اولیه. منجر شده برخي از بيماري هاء به عنوان بيماري هاي اجتماعي ظهور یابد و البتهاين بيماري ها همانند بيماري هاي جسماني قابل انتقال و شیوع بوده و بايد تحت مداوا قرار كيرد و الا هما ن آثار مخرب بيماري هاي جسماني را در بر خواهد داشت و لاجرم هويت اجتماعي و آثار مثبت موجود در جامعه را براي او به كلي ازبين مي برد. * در اين بين دو بيماري حسد و بغضا كه به معناي كينه و تنفر از يكديكر است به عنوان نمونه در روايات ذكر شد اين دو بيماري از جمله بيماري هاي دروني انسان است كه كاملا بر جسم او تاثير دارد . در روایت مذکور عنوان مي کند که این دو بيماري از امت هاي دیگر سرایت کرده و طبعا قابل سرایت به دیگران نیز مي باشد. *_ از سوي دیگر بيماري هاي اجتماعي, به عنوان عوامل تشدید کننده و رواج دهنده خطرات و آسیب هاي وارده به انسان (در جسم و لايه هاي دروني. او) را به ما يادآور مي شوند و متقابلا نکات مهمي را در رويارويي با انواع بيماري (حتي بيماري هاي جسمي) گوشزد مب کي توان در اين زمینه به روایات مربوط به عیادت از مریضان و یا دعاي دیگران در شفاي بیماران و . اشاره نمود.

صفحه 25:
ادامه 7 با توجه به مجموع روایات, بيماري خارح شدن تعادل در انسان است , بسته به اينكه موضوح تعادل, جسم ,لایه هاي دروني و يا جامعه باشد ظهوز بيماري متفاوت است. 5 به تعبیر دیگر این عد. تعادل ممکن است در جسم, لایه هاي دروني و یا جامعه بروز يبدا كند . بكابراين بهترين راه براي درمان: 0 الف- تشخيص تعادل ب - واكذار كردن علم بدست آمده به خداوند , زيرا مطلب دقيق و مهمي است و رسیدن به آن به جز با عنایت او میسور نمي باشد. 1 ج - استفاده از ابزارهاي توصیه شده (امام صادق علیه السلام در بخش تحست فرمودن من حار را با بارد و ... درمان مي کنم و در این بخش فرمودند از داروهايي که پیامبر مکرم استفاده نموده اند بهره مي گیرم.) اين ابزارهاي در بيماري هاي جسمي و دروني و اجتماعي او متفاوت است و بأيد براي هر کدام داروي متناسب استفاده شود. 7

صفحه 26:
نتیجه نهايي: ماهیت بيماري عدم تعادل از وضعيتي است که خداوند براي هر موجودي قرار داده است. محدوده پيماري: : جسم و لایه هاي دروني و جامعه اي که در آن زندگي مي کند. علت بيماري: عمدتا بخاطر عدم پيشگيري است و اگر عوا امل ناشناخته اي هم داشته باشد حتما قابل درمان است.. عوارض بيماري: بروز ناهنجاري در محدوده اي که بيماري در آن سرایت مي کند (از فرد تا جامعه) اين ناهنجاري به صورت درد , آفت, مرض , عارضه و . در هر یک از جسم, , لایه هاي دروني و جامعه متا سب با بيماري و جوزه آن قابل مشاهده است. مقابل بيماري: نورانیت, پاکي, در امان بودن, شفا از هر ناهنجاري فردي و اجتماعي است. و شاید این جمله تعریف جامعي از سلامت است.

صفحه 27:

صفحه 28:
به اين روايت توجه کنید:

صفحه 29:
حنان كه د. 1523 | زیرا تو خود گفتی: و ا ‎be PS‏ ار ای و] گویند: ابری است توده شده», ألبتّه شما خود مسدانید فرو آمدن آسمان موجب هلاکت و مرک شماشست:ه این با متضهد بش وا رسالت معانر استه زیرا رسفل رب العالمین مهربانت, از آن است که چنین کاری کند, بلکه او تنها به اقامه حجّت و دلائل خداوندی مپردازد, و پر واضح است که این اقامه برهان فقط در اختیار پروردگار متعال بوده, و مردم را در آن آنتخاب هیچ گونه حقى نيست, ‎bei»‏ مردم ‎ule‏ در صلاح و فساد خود جاهل و بخبرند و خواس هوايشان ‎ali‏ متضاد است, تا تجا كه اه مرب است. و در صورتى كه خوا 9 ‎Saal Kaw 0h‏ کروهن فرع ‎wars‏ ن لسمان را ييشنهاد كنند و ديكران تقاضاى بأ رفتن زمين به لسمان و قا دن رق [ن ‎Gul 9 LS Ly‏ خواسته باهم متضاد بوده و منافات دارد یا وقوع آن محال و ناممكن است, و تدبير. خداوند با عرّت و جلال به محال و ناممكن تعلق نصگیرد. سپس رسول خدا صلي له علیه و آله فرمود: اي عبد الّه, یا تا بحال سابقه داشته كه طبیبی داروهای مریضهایش را مطابق دلخواه آنان تجویز کرده باشد؟! پر واضح است كه تجويز دارو تنها بنا بر صلاحدید خود طبیب مباشد, چه مریض را خوش ايد يا مکروه دارد. و در اين مثال شما مریض, و خداوند طبیب حاذق شما است. اگر به دستوراتش عمل کنید شما را شفا بخشد, و در صورت نافرمانی بیمار و مریضتان کند. احتجاج-ترجمه جعفری, ‎Ne‏ ص: 55 * امّا این سخنت که گفتی: «یا از آسمان,

صفحه 30:
چند نکته از روایت قبل ‎Le‏ دقت در روایت فوق می بینیم که پیامبر گرامی اسلام صلی الله عليه و آله خداوند عز و جل را در جایگاه یک طبیب معرفی کرده که برای مداوای درد کفر که ناشی از جهل و خواسته های غیرواقعی مردم است دارویی به نام نبوت را تدبیر کرده است. ‏دقت در روایت فوق نه تنها ضرورت وجود نبوت را از نگاهی طبیبانه تبیین می کند بلکه از زاویه ای دیگر عامل به وجود آمدن بیماری و چگونگی درمان بیماری و ویژگی یک طبیب مناسب را بیان می دارد.

صفحه 31:
وقتی خداوند طبیب معرفی می شُود, تدبیر او برای مداوای درد مردمان که ناشی از جهل است اقامه حجح از طریق انبیاست. به عبارت دیگر طبیب حقیقی دین را مداوای دردهای بشری می داند ولاغیر. * در این روایت کفر را که در منطقه اعتقادات است به عنوان بزرگترین مرض در نظر گرفته است.

صفحه 32:
به روايت زير توجه کنید: پرسید: گناه نوزاد در آن همه درد و مرضی. که به او مرسد چیست؛ سانکه مرتکب جرمی در گذشته شده باشد؟! فرمود: امراض چند گونه است: یکی مرض امتحان و دیگری مرض عقوبت, و مرضی که علت فنا مباشد, و تو فکر سکنی امراض ريشه در غذا و نوشیدنیهای بد و الوده دارد یا بخاطر مریضی مادر اوست, و معتقدی اگر کسی رعایت تندرستی را بکند و مراقب جسم خود باشد و نيك و بد خوراکیها را بداند بیمار نشود, و در نهایت بدین اصل معتقد شدهای که بیماری و مرگ ريشه در نوع خوراك و نوشيدني. دارد! مگر ابسطو معلم طبیبان و افلاطون پیشوای حکما؛ طعم مرگ را نچشیدند, و خود جالینوس پیر و نحيف شد ولى هنگام رسیدن مرگ نتوانست جلوی آن را بگیرد, و هیچ کدام نتوانستند جان خود را حفظ نموده و مراقب ان باشند.

صفحه 33:
ادامه ‎ae 8‏ بیمارانی که درمان بر دردشان افزوده, و چه بسیار طبیبان عال بدوا و دارویی که مردند, و جاهلان به طبابت پس از ايشان دورهاي به زندكى ادامه دادندء و نه أن را علم ‎ab‏ سو داد وني أجل ردميد: و نه اين ر طبه در بقاى زندكي و تأخير اجل زیأن رساند. سپس افزود: تر اطباء معتقدند انبياء عا ‎Gb‏ نمدانستند!!. ‎bo‏ با این افراد که با قیاس پنداشتهاند علمی را انبیاء تصدانند چه کنیم؛ انبیایی که حجتها و معتمدین خدا بر مردم و در زمین, و خزّان علم و ورثه یه حکمت حضرت حق و راهنمایان به سوی او و داعیان به طاعت پروردگارند ؟!!. سپس من پی بردم که مذهب بیشتر ایشان خودداری از راه انبیاء و تکذیب کتابهای لسمانی است, و همین مرا در باره افراد و علمشان برغبت و باعتنا ساخته. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 34:
ادامه * پرسید: چگونه به قومی باعتنایی نمایی که خود مربی و بزرگشان هستی؟ * فرمود: من وقتی در برخورد با طبیب ماهری از او پرسشهایی سکنم بينم هيج سر. رشتهای بر حدود نفس و تألیف بدن و ترکیب اعضاء و مجاری آغذیه در جوارح و مخرج نفس و حرکت زبان و مستقز کلام و نور دیده و انتشار ذکر و اختلاف شهوات و ریزش اشك و مجمع: شنوایی و مکان عقل, و مسکن روح و مخرح عطسه, و برانگیختن غمها و اسباب شادیها, و از علّت لالی و کري ندارد, جز همانها همان مطالبی که مورد پسند خودشان بوده و علتهایی که میان خود تجویز کردهاند.

صفحه 35:
نکاتی از روایت - امام صادق علیه السلام مرض را به سه گونه تقسیم می کنند: بلا, عقوبت و علت فنا - این تقسیم بندی یکی از اقسام مرض را ناشی از عاقبت کارهای آدمی می دانند. یعنی هر نوع عملی را در سلامت و مرض آدمی دخیل می دانند. - با این تقسیم بندی دایره طب از روی جسم افراد خیلی فراتر می رود و تمام اعمال انها را موثر در بیماری و سلامت نها می داند. - جالب اینجاست که ایشان طبابت را نشأت گرفته از انییا می دانند. و از طبیبانی که از مذهب انبیا اجتناب می کنند دوری می

صفحه 36:
نکاتی از علامه طباطبایی ۶ بطور كلى همه اجزای عالم مانتد اعضای يك بدن به یکدیگر متصل و مربوط است, طبر جه ضحت د ويم و ايتتقامت و اإحراف يلكا مقشع در هناور افعال از انز اعضاء تاثير داشته و اين تفاعل در خواص و اثار در همه اجزاء و اطراف أن جريان دارد. و اين اجزاء- بطوري كه قرآن شريف بيان كرده- همه به سوى خداى سبحان و آن هدفى كه خداوند ‎wah wage pide lal ely‏ اتحراف:و:اختلال حركت يك جزم از اجزاى لن مخصوصا اكر از اجزاى برجسته باشد در ساير اجزاء بطور نمايان اثر سوم باقی مگذارد و در نتیجه لثارى هم كه ساير اجزاى عالم در اين جزء دارند فاسد شده, فسادی که از جزء مزبور در سایر اجزاء راه یافته بود به خودش بر میگردد, اكر جزء مزبهر به خودی خود و یا به کمك دیگران استقامت قبلی خود را بدست آورد حالت رفاه قبل از انحرافش هم بر سكردد, ولى اكر به انحراف و اعوجاح خود ادامه دهد فساد حال و محنت و ابتلامش نیز ادامه خواهد یافت تا آنجا که انحراف و طفیانش از حد بگذرد, و کار سایر اجزاء و اسباب مجاورش رآ به تباهی بکشاند, اینجاست که همه اسباب جهان عليه او قيام نموده, و با قوایی که خداوتد به منظور دفاع از حریم ذات و حفظ وجودشان در آنها به ودیعه سپرده جزء مزبیر را تا خبردار شود از بین برده و نابود مسازند.

صفحه 37:
ادامه ۰ ان خود یکی از سنتهايى است که خدای تعالى در جميع اجزاى عالم كه يكى از آنها انسان است جاری ساخته, نه این سنت تخلفبردار است و نه انسان از لن ین است اگر امتی از امتها از راه فطرت منحرف گردد, و در نتیجه از راه سعامت انسائن که خدامند بزایش‌مفر کردم با ‎sles‏ ایسیاب طبیعین هم که محیطا به لنواست و مربوط بداو است أختلال يافته, و آثار سوء آين اختلال به خود آن امت ددم و خلاصه دود كجروبهايش به جشم خودش صرود, بای آنکه ان خودش ‎ss‏ كه با انحياف و كجروناش أثار سوبي در أسباب طبيعى باقى كذارد, و معلهم أست كه در بازكشت أن آثار جه اختلالها و جه محتهای متوجه آجتماعش مشود فساد اخلاق و قساوت قلب, و از بين رفتن عواطف رقيقه روابط عمومى را از بين بيده و هجوم بليات و تراکم مصیبا تهدید به انقراهسش ‎Bibb loll wake‏ بارانهای فصلی و زمین از رویاندن زراعت و درختان دریغ تمودة 9 در عوض بارانهاى غیر فصلی, سیل, طوفان و صاعقه به راه انداخته, و زمیل با زلزله و خسف لنان را دز خود فرو سبرد. انها همه آیاتی است الهی که جنين امتى را به توبه و بازگشت به سوى راه مستقيم فطرت وا مدارد, و در حقي امتحانی, است به عسر. بعد از امدك اج نه يسو

صفحه 38:
۶ شاهد گویای گفتار ‎bal‏ ‏كَسَبَتْ آيدي التاس ‎sill jas gas)‏ زج ریم آیه 141 است که مَفر اید: مظالم. و گناهانی. که مرد مرتکب مشوند باعث فساد در بر و بحر عالم است, فسادی که یا مانند وقوع جنگ و بسته شدن راهها و سلب امنیت دامنگیر خصوص انسان صتشود ويا مانس ‎Eee‏ وی که ون رو مقاش انسان و غير انسان را مختل آیه شریفه" " 5 ‎lad Had dye pL! be‏ كَسَبَتْ لَيْدِيكُمْ و يَعْفُوا عَنْ کثیر (سوره شوری آیه 30) نيز به وجَهئٌ كة- ان شاء الله به زودی در باره معتای آن خواهد آمد گفتا رما را ذبلى تاي كت و همچگین آیه شریفه" ‎Le 80 YAU) Gy‏ با ما برة ركذ آنة ‎tt‏ و اه ‎fed‏ 3

صفحه 39:
ادامه و کوتاه سخن اینکه, اگر امت مورد فرض به سوی خدا بازگشت نمود- و چه اندك است چنین امتي- که هیچ, و گر نه اگر به کجروی و انحرافش ادامه داد خداوند دلهایشان را مهر نهاده, و در نتیجه به اعمال زشت خود عادت مکنند, و کارشان به جایی مرسد که جز آنچه مسکنند معنای دیگری برای زندگی نسفهمند, و چنین میندارند که زندگی یعنی همینحیات نکیتبار و سراسر اضطرابی که تمامی اجزای ‎alle‏ و نوامیس طبیعت مخالف و مزاحم آن است, حیاتی که مصائب و بلایا از يك طرف و قهر طبیعت از طرفی دیگر تهدید به زوالش مکند. این سنت پروردگار و اثری است که خداوند بر گناهان و انحرافا مکند, و لو اینکه بشر امروز آن را باور نداشته و بگوپد: این افکار افتادن در علم و دانش و نداشتن وسیله دفاع است, و گر نه اگر انسان در صنعت پیشروی نموده و خود را مجهز + به وسائل 5 سازد متواند از همه این حوادث که نامش را قهر مسگذاریم پیشگیری کند, هم جنان که ملل متمدن توانستند از بسيارى از اين حوادث از قبیل قحطی, وبا, طاعهن و سایر امراض واكيردار و همجنين سيلهاء طوفانها, صاعقهها و امثال آنها جلوگیری بعمل آورند.

صفحه 40:
طب و جهاد از زوایای مختلف * موانع حضور مجاهدین در عرصه جهاد - عواملی که مانع حضور افراد در لشگرکشی به سوی دشمن خواهند شد. به عبارت دیگر اگر فضای سوره توبه را در اين قسمت لحاظ کنیم این گونه خواهیم گفت: عواملی که باعث ماندن یک جهادگر در میان قاعدین یا خوالف خواهد شد. - عواملی که در اردوگاه باعث از کار افتادن و از میدان خارج شدن جهادگران خواهد شد. - عواملی که مانع استقامت در میدان نبرد خواهد شد. به عبارتی اگر فضای سوره انفال را در نظر بگیریم خواهیم گفت: عواملی که مانع ثبات در میدان جنگ خواهد شد. - عواملی که بعد از درگیری باعث ازکارافتادگی مجاهدین و عدم حضور آنها در عرصه های بعدی خواهند شد. به عبارتی اگر فضای سوره آل عمران را لحاظ کنیم خواهیم گفت: عواملی که باعث قرح خواهند شد.

صفحه 41:
موانع حضور مجاهدین دسته اول: ضعف, مرض, فقر, عمی, عرج (سوره مبارکه توبه) دسته دوم: : آیه 11 سوره انفال 5-5 لا بُعشیکمالتعاس له هو رل علیکم مالسا ما رگم بو زذهب عتکم ریز فان و بط علی فأویم و ‎C1 yee‏ ۱ دسته سوم: تنازع, , فشل, از دست دادن ريح (سوره مبا رکه انفال) دسته چهارم ی حزن, غم, قرح, ضعف , استکانت (سوره مبارکه آل عمران)

صفحه 42:
نگاه دوم مجاهد در لباس طبیب یا جهاد با قالب طبیبانه جهاد وقتی با نگاه طبیبانه پیش رود نرم خواهد شد. در اين نگاه در حقیقت جامعه را بیمار فرض کرده ایم و عناصر القا در اين جامعه را تدابير لازم برای درمان او می دانيم. با اين ديد امام را بايد بهترين طبيب براى جامعه دانست و مجاهدان جهاد نرم را شاكردان اين طبيب.

صفحه 43:
اجزای مختلف جامعه به عنوان بدن جه هستند؟ کارکرد طبیعی هر یک از اين اجزا چه می باشد؟ نسبت هر یک از این اجزا به یکدیگر چه می باشد؟ کوچکترین واحد تشکیل دهنده(در واقع سلول) جامعه چه می باشد؟ اجزای تشکیل دهنده سلولهای جامعه چه می باشند؟ روایط اجزای داخل سلولی چه می باشد؟ چه اتفاقاتی باعت اختلال در کارکرد اجزاء می گردند؟

صفحه 44:
ادامه اختلال کارکرد هر جزء چه اختلالی در کارکرد ساير اجزاء ایجاد می کند؟(چه اجزای سلولی, چه اجزای بدن) اختلال کارکرد هز جزء چه بروز بیرونی خواهد داشت؟ سیر رسیدن اختلال کارکرد اجزاء تا رسیدن به بروز بیرونی چیست؟ چگونه می توان از دیدن نشانه های بیرونی پی به اختلالات درونی ‎Say‏ تعادل در یک جامعه چگونه تعریف می شود؟ خروح از تعادل در یک جامعه به چه حالتی گفته می شود؟

صفحه 45:
ادامه برای رفع هر اختلالی در جامعه چه تدابیری می توان اندیشید؟ تدابیر مختلف از چه مسیری یک اختلال را به حالت تعادل ‎ap‏ گردانند؟ ویژگیهای یک طبیب چیست؟ در برخورد با بیمار چه مواردی را باید در نظر داشت؟ نگاه طبیبانه به جامعه چه آثاری دارد؟ جامعه ای که نیاز به طبیب پیدا می کند چه سیری را طی کرده ‎Cowl‏ 9 اکنون دارای چه علايم و نشانه هايى است؟

صفحه 46:
ادامه * نگاه طبیبانه به اين مقوله چه ضرورتی دارد؟ * نگاه طبیبانه چه لوازم و چه آثاری دارد؟ * نگاه طبیبانه تا چه حد قابل تسری به امور مختلف است؟

صفحه 47:
نگاه سوم * قرار دادن مجاهد در داخل بدن بیمار * ایفای نقش سیستم ایمنی * باز مجاهدین با مشاهده نشانه ها عکس العملهای مناسب را برای رهایی از وضعیت بیماری پیش آمده و حرکت به سمت سلامتی اتخاذ خواهند کرد. البته نشانه ها در این قسمت دیگر درونی هستند و با نشانه های بیرونی از لحاظ ماهیتی متفاوت خواهند بود گرچه حقیقت یکسانی داشته باشند. به طهر مثال وقتی بدنی تب می کند از زاویه نگاه دوم فقط افزایش حرارت را در بیرون خواهيم داشت ولی از نگاه داخلی بسیاری از فعل و انفعالات دست به دست هم می دهند که نتیجه آنها باعث افزايش دمای بدن خواهد شد.

34,000 تومان