حمایت از بیماران
اسلاید 1: Patients’ AdvocacySoodabeh JoolaeePhD in Nursing Education Iran University of Medical Sciences 2008
اسلاید 2: Advocacy حمايت ايده اي است که در پرستاري حتي قبل از اينکه مفهوم آن به درستي روشن شده و يا بطور همسان مورد استفاده قرار گيرد، مطرح بوده است. پرستاران تمايل دارند که حمايت را به عنوان وظيفه خود بپذيرند اما ممکن است حمايت معاني متفاوتي را القاء کند. طبق نظر انجمن ملي سلامت رواني (2000) حامي فردي است که مي تواند هم به شما گوش دهد و هم بر حسب نياز به خاطر شما صحبت کند اين يک تعريف ساده و عملي است که عموما به سهولت پذيرفته مي شود.
اسلاید 3: حاميان بايد درک خوبي از انسانيت مشترک که به ميزان زيادي مرتبط با عمل متقابل است داشته باشند. آنها بايد نيازهاي مددجويان يا بيماران را بشناسند که به معناي دريافتي است که تنها مي تواند از طريق گوش کردن و شنيدن حاصل شود و همدلي است که ماوراي خواسته هاي سطحي هر يک از دو طرف درگير مي رود. حاميان نياز دارند حقوق افراد درگير را بشناسند که اين به واکنش و توجه و پاسخي که قبلا ذکر شد ارتباط دارد. شناخت حقوق و ديدن نيازها يک چيز است و انجام دادن، پاسخ دادن و توجه کردن به طريقي اخلاقي و مراقبتي، چيز ديگر در اين ميان لازم است که تشويق که خود زاينده شفقت است وجود داشته باشد از سوي ديگر شايد بتوان گفت همه حرف حاميان به سادگي همانند فن چيدن کالاها در ويترين است.
اسلاید 4: از نظر کرتين 1979 ، پرستاران بايد – به عنوان حامي – به بيماران کمک کنند تا هدف و معناي زندگي يا مرگ خود را دريابند از اين چشم انداز ، حمايت هم معناي مراقبت است. حمايت و مراقبت هر دو نيازمند گوش دادن مبتني بر ارتباط، و شفقت، صلاحيت اعتماد، وجدان و تعهد هستند.
اسلاید 5: هلگا کوزه معتقد است که چون پزشکان تصميمات مهم را مي گيرند و پرستاران تنها مجري اين تصميمات هستند، نقطه نظرات اخلاقي آنان گم مي شود.بنابراين براي آنکه صدايشان به گوش ديگران برسد، بايد بتوانند نداي اخلاقي بيماران را بيان کنند. شايد اين يکي از دلايلي است که پرستاران ايده حمايت را آنقدر از صميم قلب مطرح کرده اند، به اين ترتيب در نهايت شايد شانسي براي شنيدن آوايي که بر حق است وجود داشته باشد.
اسلاید 6: حمايت مرتبط با قدرت است. حمايت مي تواند به صورت جنگيدن با سيستم ديده شود. اگر سيستم درست عمل کند بيماران به حامي نياز ندارند ؛ ولي اغلب اينگونه نيست و بين آنهايي که به دليل بيماري ، کمبود دانش ، محدوديت قانوني و يا حقوق مصرف کننده آسيب پذير هستند با آنهايي که به آساني عادت دارند به اين دلايل به شکل والدگرايانه عمل کنند عدم توازن قدرت وجود دارد.
اسلاید 7: چشم انداز نقش حمایتی پرستار توسط ویرجینیا هندرسون (1977) یکی از صاحب نظران پرستاری بدین صورت توضیح داده شده است: وظیفه منحصر به فرد پرستار کمک به افراد بیمار یا سالم، در انجام آن دسته از فعالیتهایی است که در سلامتی یا در بهبودی (یا مرگ آرام) آنان سهیم هستند که او اگر توان، اراده، یا دانش لازم را داشت، بدون کمک می خواست آنها را انجام دهد. بنابراین پرستاری فعالیتهایی را در بر می گیرد که پرستار برای کمک به بیمار در انجام آنچه در سلامت او دخیل است، انجام می دهد. زمانی که بیمار توان آن را ندارد، پرستار آن را برای بیمار انجام می دهد. این تعریف از حمایت، با فلسفه پرستاری از مراقبت سازگار است و توسط اصول اخلاقی نیز تأیید می شود حمایت همچنین به تعاریف متداول از مسؤولیتهای اخلاقی، مانند ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماری، بازگرداندن سلامت، و تسکین رنج افراد بیمار، خانواده ها و جوامع مربوط می شود (انجمن بین المللی پرستاران، 2000).
اسلاید 8: اسنوبال(1996) به بررسی این نکته پرداخت که چگونه پرستاری در دهه 1960 شروع به توسعه هویت حرفه ای خود کرد. ویرجینیا هندرسون اهمیت و تقدم بیمار را به موسسه در پرستاری مطرح کرد (هندرسون،1960)، بدین ترتیب، پرستاری دارای هویت مستقل با حق خاص خودش شد. در اواخر دهه 1970، پرستاران شروع به ادعای نقش حمایت از بیمار به عنوان بخشی از مهارتشان کردند (گدو، 1980 و آلباران[1]، 1992)، و نقش پرستار به عنوان حامی به طور اساسی به توسعه بالینی و نظری پرستاری پیوند خورد
اسلاید 9: چندین دهه است که نقش حمایتی برای پرستار در متون پرستاری ذکر شده است.در دو دهه گذشته، کلمه حمایت در متون پرستاری با تکرار فزاینده ای ظاهر شده است. به نظر می رسد ظهور حمایت در متون با اعتماد روزافزون به حرفه ای شدن پرستاری و مهارتهای پرستاران مرتبط باشد
اسلاید 10: تعریف حمایت برخی تصورمی کنند که نقش پرستار در حمایت از بیمار متفاوت از سایر نقشهای او است . اهمیت دارد که معانی مختلف مربوط به حمایت بررسی شود تا اتفاق و اختلاف نظرها در قبول یا رد نقش حمایتی برای پرستاری حرفه ای مشخص گردد. کار حمایت در مراقبت بهداشتی در خارج از حرفه پرستاری شکل گرفته است. اکثر نویسندگان، زمانی که بحث شان را در مورد حمایت بیمار آغاز می کنند، به معنای واژه نامه ای آن اشاره می کنند. ریشه شناسی لغت حمایت به قرن پانزده بر می گردد و به معنی مدافعه کردن برای کسی یا ساپورت کردن است (واژه نامه انگلیسی آکسفورد 1989).[
اسلاید 11: تعریف حمایتمالیک (1997) می نویسد که ریشه های زبان شناختی آن از کلمات لاتینAd به معنی جانب کسی بودن و Vocare به معنی حرف زدن تشکیل شده است. در نظام قضایی، این نقش به طور واضح تعریف شده و مشخص استاز این رو مقایسه نقش حمایتی پرستار با آنچه وکیل یا مشاور در نظام قضایی انجام می دهد می تواند کمک کننده باشد.
اسلاید 12: تعریف حمایتدر نظام قضایی حامی فرد حرفه ای نظیر وکیل مدافع یا رایزنی (مشاور حقوقی) است که در دادگاه از حقوق کسی دفاع میکند، به استفاده از واژه رایزنی توجه کنیدپرستار دانشگاهی نیز مشاوره را به عنوان عنصر کلیدی الگوی حمایت خاص پرستاری به کار می گیرددر نظام قضایی قراردادی بین موکل و وکیل تنظیم می شود. ولی در پرستاری، آغازگر نقش حمایتی بیمار یا مددجو نیست بلکه بیشتر فرد حرفه ای است که ادعای آن را دارد.
اسلاید 13: در پرستاری، حمایت مستقیماً به مراقبت بیمار مربوط می شود نیازها یا خواسته های بیمار به عنوان انگیزهِ حمایت عمل نموده و ویژگیهای آن را مشخص می کنند. بنابراین، برای پرداختن به مفهوم حمایت ابتدا باید مفهوم مراقبت روشن شود. مفهوم مراقبت، مانند مفاهیم احساسی نظیر عشق، ممکن است به صور مختلفی تصور شود، و لذا جنبه ذهنی دارد. چه کسی سطوح مراقبت، کیفیت و یا نیاز را تعیین می کند؟ طبیعتا پاسخها می تواند بسیار متنوع باشد، ممکن است بگوییم که عضو تیم مراقبت بهداشتی، بیمار، استانداردهای حرفه ای، اعمال توصیه شده، یا ترکیبی از آنها یا همه آنها است که در این مورد ملاک می باشد. پرستار زمانی که به عنوان حامی بیمار عمل می کند می کوشد تا از کیفیت و استمرار عرضه مراقبتها به بیمار اطمینان یابد و همزمان تلاش می کند تا از استانداردها و اعمال توصیه شده سازمان های ملی پرستاری نیز متابعت کند (شروتر، 2000).
اسلاید 14: واژه حمایت اغلب برای توصیف ماهیت ارتباط پرستار- بیمار به کار می رود. پرستاران می انگارند که آنها برای حمایت از بیمارانشان تعهد اخلاقی دارند آنها همچنین به کرات شرح می دهند که قضاوتها و اعمالشان در حق بیمار در نتیجه حامی بیمار بودن آنهاست فهم حمایت، به عنوان جزء اساسی کار پرستاری ، گام اول در حامی بیمار شدن است. برخی از پرستاران احساس می کنند که آنها قدرت یا اختیار کافی برای انجام کار بیمار ندارند. دستورالعملهای پرستاری مسؤولیت حمایت را تصدیق می کنند، اما پرستاران اغلب برای ایفای این نقش از جانب کارفرمایانشان پشتیبانی نمی شوند. لذا باید دید که واژه حمایت در ارتباط با مراقبت پرستاری واقعا چه معنایی دارد؟
اسلاید 15: به عنوان مدافع حقوق بیمار، پرستار بیمار را از حقوقش آگاه می سازد؛ اطمینان می یابد که بیمار این حقوق را متوجه شده است؛ و برای پیشگیری از نقض حقوق بیمار تلاش می کند. حقوق اصلی که معمولا بدین شکل حمایت می شوند عبارتند از حق بیمار برای:حفظ زندگیاطلاعاتانتخابامتناع از درمان
اسلاید 16: نیاز به حمایت بیمار: وضعیت اصلی که مکرراً به عنوان نیاز به عمل حمایتی ذکر شده است، آسیب پذیری بیمار یا مددجو است. کرتین[1]، (1979) و کوپ[2]، (1986) می نویسند در مراقبت بهداشتی، فرض اصلی و اساسی این است که مردم نه تنها به علت بیمار شدن بلکه بیشتر به سبب بستری شدن در بیمارستان که ادعای مراقبت و درمان را دارد، آسیب پذیر می شوند. پارسونز[3]، (1970) و کالیش[4]، (1975) نیز معتقدند که تا همین اواخر، بیمار بودن قدری محرومیت از استقلال و خودگردانی را توجیه و قابل قبول می ساخت. پزشکان تصمیم گیران قانونی بودند و بیماران به آنها اعتماد می کردند. از اینرو لزوم حمایت بیمار از تاثیر بیماری روی استقلال افراد و توانایی تصمیم گیری آنها ریشه می گیرد که پرستار را در جایگاه مقتدری قرار می دهد. بیماران غالب اوقات در محیطهای مراقبت بهداشتی احساس بی قدرتی می کنند و به همین دلیل اغلب خود را به شدت آسیب پذیر می یابند، بر این اساس تاکید شده است که نقش پرستار به عنوان حامی در مراقبت بهداشتی بسیار مهم است. همچنین بهتر است این آسیب پذیری در واژه های نقض حقوق بیمار تاکید شود، تا موجبات تغییر اساسی در طرز برخورد سیستم های مراقبت بهداشتی فراهم گردد. در این صورت گذار از رویکرد والد مآبانه[5] در مراقبت پزشکی به طرف رویکردی که بیشتر توسط مشتری هدایت می شود لازم خواهد شد(مالیک، 1997). در ادامه به بررسی مفهوم قدرت می پردازیم که به نظر می رسد به طور قوی با حمایت از بیمار مرتبط است.
اسلاید 17: توازن قدرت: کوپ (1986) آسیب پذیری بیمار را در برابر تشکیلات و سازمان قوی نظام مراقبت بهداشتی تصدیق کرد. حرفه های مراقبت بهداشتی به شکل والدمآبانه خیراندیشانه ای عمل می کنند، که با وجود نیت خیرشان هنوز هم مانع آن است که بیماران برای خود تصمیم بگیرند جایی که روابط معمول پزشک- بیمار به بیمار اجازه و حس کنترل نمی دهد، بیماران از استقلال خودشان در نظام مراقبت بهداشتی موسسه ای صرفنظر می کنند پزشک بدون این که اطلاعاتی را در اختیار بیمار قرار دهد، بر همه چیز واقف است و بیمار رفتار آموخته شده ناتوانی در کمک به خود را نشان می دهد که دستاورد آن ناتوانی بیمار برای صحبت کردن از جانب خودش است. از این استدلال روشن می شود که مفهوم بیمار به عنوان شرکت کننده فاقد قدرت در مراقبت خویش، دلیل محکمی را برای لزوم حمایت بیمار فراهم می کند.
اسلاید 18: هِویت، (2002) به نقل از (جیمتون[14]، 1984؛ آلباران، 1992 و آشکروفت[15]، 1994) می نویسد نظریه پردازان، مدرسین و پرستاران بالینی در بیشتر متون پرستاری حمایت و پرستار به عنوان حامی ایده آل را ترویج می دهند، و حمایت جزء مهمی در تدریس اخلاق پرستاری شده است. کرتین و فلاهرتی[16] (1981) پرستاری را به صورت هنری ذاتا اخلاقی، که به طور مشخصی از کار پزشکی متفاوت است؛ توصیف کرده اند(فیتزپاتریک[17]،1988). تاکس هیل (1994) نشان داد که حمایت بیمار یکی از نقش هایی است که پرستاری را از اخلاق پزشکی جدا می کند. استدلال معنوی و اخلاقی، استقلال و توانمندسازی بیمار به طور متناظر با مثلث پرستار، بیمار و حمایت پیوند یافته اند(هولدن[18]، 1991).
اسلاید 19: حمایت، قدرت و مسؤولیت: حمایت معمولا توسط شخصی با قدرت در حق شخصی که فاقد قدرت است به کار می رود از این رو حمایت زمانی لازم و ضروری است که تحت شرایطی افرادی آسیب پذیر و ضعیف می گردند، یا از حق خود باز می مانند. سلامت آنان در معرض خطر است ناهماهنگی قدرت موجود در بطن حمایت از مفاهیم مورد علاقه برای پرستاری است. نخست، بیمار باید به صورت آسیب پذیر و وابسته در نظر گرفته شود و پرستار به عنوان کسی که قدرت بیشتری از بیمار دارد ملاحظه گردد. به طور خاص، حامی باید به ساختارهای قدرت دسترسی داشته باشد که معمولا از بیماران مضایقه می شود. دوم، حامی می باید اطلاع از بیمار داشته باشد که باز اصولا با کسی به غیر از اعضای تیم درمان در میان گذاشته نمی شود. سوم، حامی باید برای بیان علایق، حقوق، و مسایل مربوط به سلامت بیمار مورد اعتماد او باشد. بیمار باید مایل باشد که خود را در اختیار پرستار قرار دهد، یا پرستار باید به صورت شخص قابل اعتمادی بحساب آید که به طور اخلاقی می تواند از بیماری که غیر هشیار است یا نمی تواند خواسته ها و تمایلاتش را بیان کند، حمایت نماید.
اسلاید 20: عواقب حمایت: حمایت از بیمار می تواند پرستار را در معرض خطرات متعددی قرار دهد، در زمره آنها والدمآبی[1]، تضاد ارزشها[2]، شکست یا عدم موفقیت[3]، افشا نمودن[4] است. خطرات سبک تر دیگری نیز هست که شامل از دست دادن احترام به نفس، آسیب خوردن روابط کاری، و برچسب آشوبگر (مشکل ساز) خوردن می باشد.والد مأبی: یکی از خطرات حمایت والد مأبی است، لغو کردن انتخاب یا عمل شخص تا این که منافعی را برای او تامین کند یا او را از صدمه وارده از سوی دیگران محافظت کند(فرای و جان استون[5]، 2002). عدم توازن قدرت پیش از این برای حمایت مقبول بوده است و امری لازم به حساب می آمد. اگر شخص با قدرت کمتر خواسته یا انتخاب قطعی داشت، و شخص با قدرت موافق او نبود، همیشه این امکان است که شخص با قدرت (یعنی حامی) از آنچه خود فکر می کند که به مصلحت بیمار است دفاع کند تا برای خواسته ها یا انتخاب بیمار (تیزدایل، 1998). حامی ممکن است بخواهد رفاه بیمار را تامین کرده و ارتقا دهد اما ممکن است این طور قضاوت کند که آنچه بیمار درخواست می کند واقعا رفاه بیمار را بهبود نمی بخشد و از این رو از انتخاب های بیمار پشتیبانی نکند. وقتی که این امر رخ دهد، حامی بیشتر به صورت والد مآبانه عمل کرده تا به عنوان حامی بیمار که با اصل استقلال منافات دارد. بنابر این، در پذیرش و عمل به نقش حمایتی، پرستار باید تعیین کند که آیا او می تواند به بیمار در بهره مندی از حقوقش یا حفاظت از آسایش و رفاه بیمار، همان طور که توسط بیمار تعیین شده است کمک کند و اگر نه ، آن وقت در جهت حمایت تلاش نکند. حمایت تنها زمانی صحیح و معتبر است که بیمار درخواست کمک در استفاده از حقوق اساسی اخلاقی و قانونی اش را بکند یا وقتی که بر حسب دانش پرستار از بیمار نیاز به محافظت از سلامت و رفاه بیمار باشد.
اسلاید 21: تضاد: خطر دیگر حمایت، تضاد ارزشها با دیگران است (تیزدایل، 1998). برای مثال، شاید لازم شود که حامی در باره خواسته های بیمار صحبت کند، اما برای انجام آن خود را در تضاد با دیگرانی بیابد که دارای قدرت بیشترند و با خواسته ها یا انتخابهای بیمار موافق نیستند. اگر حامی تلاش کند که موقعیت و خواسته بیمار را برای فرد دارای مقام بالاتری در سلسله مراتب مطرح کند، تضاد ارزشها خیلی جدی تر خواهد شد و چندین سطح قدرت را درگیر خواهد کرد. این نوع تضاد به کرات زمانی رخ می دهد که بیماری درمان خاصی را نمی پذیرد، یا آن هنگام که به پرستار می گوید خواهان آنست که تحت پروسیجر خاصی قرار گیرد. پرستار از طرف بیمار پادر میانی کرده و با پزشک تماس می گیرد. پزشک ممکن است به تماس پرستار ارزش ندهد، ممکن است آشفته و خشمگین عمل کند یا با امتناع بیمار موافق نباشد. اگر مشکل با صحبت دوباره پزشک و بیمار در باره پروسیجر یا درمان و تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم انجام آن حل نشود، پرستار معمولا بدنبال کمک گرفتن از شخصی با قدرت بالاتر جهت حمایت از خواسته های بیمار خواهد بود. یکبار دیگر پرستار تصمیم می گیرد که برای حمایت از بیمار صحبت کند، پرستار باید بداند که تضاد ممکن است نتیجه ای از اعمال حمایتی باشد. گاهی اوقات اینگونه تضادها می تواند واقعا ناگوار باشد و ارتباطات کاری میان حرفه های مراقبت بهداشتی را مختل کند.
اسلاید 22: شکست: همیشه این احتمال وجود دارد که تلاش برای حمایت از بیمار با شکست مواجه شود. پرستار ممکن است موانع چندی را در رسیدگی به حقوق، انتخاب ها، یا رفاه بیمار تجربه کند. شکست حمایت معمولا زمانی رخ می دهد که خطرات حرفه ای، اقتصادی، و شخصی برای پرستار قابل توجه باشد و به نظر آید که از منافع آن در حمایت از بیمار سنگین تر است. این ممکن است در یک نظام مراقبت بهداشتی که نقش حمایتی پرستار را به رسمیت نمی شناسد یا از آن پشتیبانی نمی کند، رخ دهد. در چنین شرایطی، وضعیت باید با جزییات مطالعه شده و توانایی های محل کار برای پشتیبانی از نقش حمایتی بررسی شود.همچنین شکست ممکن است زمانی رخ دهد که پرستار تجربه، دانش، و مهارت لازم را برای انجام نقش حمایتی موفق ندارد. دانش ناکافی از بیمار و ارزشها یا انتخابهای او، مهارتهای ارتباطی ناچیز، و عدم فهم ماهیت حمایت می تواند همه در حمایت ناموفق نقش داشته باشد. در صورت شکست، پرستار نباید دل سرد شود یا نتیجه بگیرد که حمایت از بیمار خیلی سخت است. در عوض، پرستار باید موقعیت را تحلیل کند واز هر خطایی که می کند یاد بگیرد. ممکن است آموزش اضافی برای کمک به پرستار جهت پرورش مهارتهای ضروری ، و دانش در مورد حمایت لازم باشد. پرستار ممکن است همچنین نیاز داشته باشد که بداند چگونه از منابع موجود محل کار خود برای به دست آوردن نتایج موثرتر حمایت استفاده کند.
اسلاید 23: .افشاگری: خطر دیگر حمایت این است که اعمال حمایت می تواند به افشاگری تبدیل شود. این واژه برای نوعی از حمایت به کار می رود که حامی ناچار به انتشار و همگانی کردن موردی شود که سازمان ترجیح می دهد مستور بماند (تیزدایل، 1998). افشا کردن معمولا در پی تلاش حمایتی ناموفق و زمانی که پرستار یا گروهی از حِرف بهداشتی قویاً معتقدند که اگر تغییری صورت نگیرد بیماران صدمه خواهند دید، رخ می دهد. حمایت عمدتاً از کانالهای صحیح دنبال می شود مگر زمانی که صاحبان قدرت به آنچه برای پیشگیری از آسیبی که متوجه بیماران است گوش ندهند یا آنچه را که باید تغییر یابد تغییر ندهند، در این صورت لازم است از سایر کانال ها استفاده شود. در اینصورت، حامی به جای پذیرش شکستِ تلاشهای حمایتی، تصمیم می گیرد به آن سوی قدرت کل سازمان رفته و اطلاعاتی را که عمل حمایتی را برانگیخته همگانی سازد. این نوع حرکت معمولا قویاً توسط قراردادهای استخدامی منع می شود و اغلب توسط همکاران به عنوان رفتار غیر حرفه ای در نظر گرفته می شود. افشا همچنین ممکن است منجر به اخراج فرد از سازمان (از دست دادن شغل) شود.
اسلاید 24: در افشا کردن ممکن است انگیزه های پشت سر عمل حمایت تغییر یابد. مثلا در جایی که هدف اولیه حمایت جستجوی حفاظت یا بهبود حقوق یا رفاه یک بیمار خاص بوده، تلاشهای جدید حمایتی ممکن است به منظور حفاظت گروهی از بیماران (یا بیماران بعدی) از رفتارهای غیر اخلاقی یا شاغلین فاقد صلاحیت، یا سیاستها و پروسیجرهای غیر قانونی و خطرناکی باشد که توسط موسسه برقرار می شود. این جا بیمار معینی نیست که از او اطلاع داشته باشیم، این جا درخواستی از بیمار برای حمایت از حق او نیست، و این جا رفاه انسان خاصی مطرح نیست که باید حفاظت شود. تلاش حمایتی کمتر روی بیمار متمرکز است و بیشتر سلامتی مردم و بهمان اندازه سیاستها و پروسیجرهای موسسه ای مد نظر است. در برخی مواقع، همه ارتباطات شکست می خورد و حامی باید تصمیم بگیرد که از ادعای خود صرف نظر کند و یا اطلاعاتش را در باره هر آنچه موجب واداشتن او به عمل حمایتی گردیده است فاش کرده و مردم را آگاه سازد. حامی باید تصمیم بگیرد به هرحال او هنوز از حق بیمارش یا از جانب بیماران نامعین و بعدی برای یک انگیزه مهم، دفاع می کند و به هر صورت خطرش برای حامی قابل قبول است.
اسلاید 25: سایر عواقب: از دست دادن احترام به نفس خطر دیگر حمایت است. اگر تلاش حمایت شکست خورد، پرستار ممکن است احساس کند که او اجازه داده بیمار رها شود یا به تعهد خود در مقابل بیمار عمل نکرده است. پرستار ممکن است ارتباطات قدرت را که برای حمایت موفق ضروری است، دست کم گرفته باشد. پرستار ممکن است احساس کند که به سبب حمایت ناموفق، او اعتبار خود را از دست داده است که این مطلب به از دست رفتن اعتماد به نفس او کمک می کند. خطر دیگر حمایت، آسیب به روابط کاری فرد است. کار پرستاری نوعا ماهیت جمعی و مبتنی بر تشریک مساعی[1] دارد. در تیم مراقبت بهداشتی حرفه های مختلفی هستند و پرستار با آنها در تامین مراقبت بیمار تعامل دارد. اگر پرستار برای بیمار حمایت می کند، فردی از تیم مراقبت بهداشتی ممکن است از عمل او برنجد یا از عمل حمایتی او احساس تهدید کند. اگر پرستار کسی را که با درخواست حمایتی پرستار همکاری نمی کند کنار گذارد، می تواند منجر به کینه او از پرستار شود. این اعمال ممکن است با رنجاندن افراد به ارتباطات کاری آتی او آسیب زند. اغلب، حالت و چگونگی عمل حمایتی است که منجر به قطع ارتباطات کاری می شود. برای مثال، احتمالا اعمال حمایتی پرخاشگرانه[2] یا با دستکاری[3] بیشتر منجر به قطع ارتباط کاری می شوند تا اعمال حمایتی قاطع[4] (تیزدایل، 1998). به دیگرا ن یادآوری کنید که حمایت کردن از بیمار بخشی از شرح وظایف شما است، این کار ممکن است در رفع برخی از این واکنش ها کمک کند.
اسلاید 26: یکی از خطرات شدیدتر برای حمایت برچسب مشکل ساز خوردن است. این برچسب می تواند امنیت شغلی پرستار را تهدید کند و بر ارتباطات جاری و آتی او با همکارانش تاثیر گذارد. هدف اصلی حامی ممکن است بیان سخنی باشد که باید به آن توجه شود. متاسفانه، افراد با قدرت حمایت را به صورت مشکلی می بینند که باید حذف شود، و از این جهت حامی به عنوان مشکل ساز برچسب می خورد. یکی از راههای اجتناب از این برچسب جستجوی امنیت در رقم و تعداد و همصدایی آنها است. همکاران بیشتری که پرستار و هدف حمایت را تأیید می کنند، احتمال پذیرفتن حمایت را بیشتر می کند و مانع می شود که حامی به صورت مشکل ساز تلقی شود.
اسلاید 27: حمایت و کار پرستاری: پرستاران حمایت را درموقعیتهای مختلف انجام می دهند، کمی آگاهی و درک بیمار یا اعضای خانواده او است که بیماران را در موضع آسیب پذیری قرار می دهد. این آسیب پذیری اغلب اعمال حمایتی را توسط پرستاران ایجاب می کند. زمانی که بیماران قدرت ابراز خودشان را از دست بدهند و قادر نباشند که نیازها، خواسته ها، ارزشها و انتخابهای خودشان را بیان کنند، پرستاران برای حمایت بیمارشان نمایندگی آنها را می کنند. پرستاران به عنوان حامی راهی را برای معرفی و توضیح سیستم به بیمار می یابند؛ و بعضی مواقع سیستم را برای خدمت کردن به بیمار تعدیل می کنند. آنها با دقت هر راه ممکن را برای کمک به بیمار بررسی می کنند، و هر راه حل ممکن را قبل از رسیدن به این نتیجه که کاری نمی توان کرد جستجو می کنند. به عنوان حامی پرستاران ، مداخلات پرستاری را با هدف انجام هر آنچه بیماران، در صورت قادر بودن تمایل داشتند که برای خودشان انجام دهند، به طور متفکرانه ای برنامه ریزی و فراهم می کنند. آنها بیماران را از افراد بی تجربه، جراحی اشتباه، قوانین غیر قابل توضیح یا منسوخ در سیستم، و همچنین از درد و آسیب حفاظت می کنند(فرای، 2003). به طور خلاصه، هر سه نوع حمایت (خود-حمایتی، حمایت از بیمار، و حمایت جمعی) در این چشم انداز قرار می گیرند. اگر پرستار برای کمک به بیمار در انجام هر آنچه که در سلامتی او دخیل است خود را متعهد بداند، بدین ترتیب خود حمایتی بیمار را توسعه خواهد داد، اعمال حمایت از بیمار را انجام خواهد داد، و در حمایت جمعی برای دستکاری محیط مراقبت بهداشتی جهت بهره مندی بیماران، مشارکت خواهد کرد. این سه نوع حمایت به آسانی می تواند از تعاریف قدیمی نایتینگل و هندرسون از پرستاری استنتاج شود.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.