روانشناسی عمومی
اسلاید 1: هوالمحبوب روان شناسی عمومی مؤلف : اتكينسون و همكاران
اسلاید 2: بخش اول- روانشناسی كوششی علمی و انسانیفصل اول: ماهيت روانشناسی ( دكتر براهنی ) ( Psychology ) تعريف روانشناسی روانشناسی را می توان چنين تعريف كرد : بررسی علمی رفتار و فرايندهای ذهنی . اين تعريف موضوعهای بسيار متنوعی را دربرمی گيرد ، چنانكه از چند مثال و نمونه های زير برمی آيد: * آسيب مغزی و بازشناسی چهره ها * نسبت دادن ويژگی ها به افراد* يادزدودگی كودكی * چاقی* اثر برنامه های پرخشونت رسانه ها بر پرخاشگری كودكان
اسلاید 3: خاستگاههای تاريخی روانشناسیخاستگاههای تاريخی روانشناسی رامی توان تا فلاسفه بزرگ يونان باستان پی گرفت . مشهورترين آنان سقراط ، افلاطون و ارسطو بودند . سؤالات بنيادين آنان در باب زندگی عبارت بود از : هشياری چيست ؟ آدميان ذاتاً منطقی هستند يا غير منطقی ؟ آيا چيزی به نام انتخاب آزاد وجود دارد ؟ اين پرسشها با ماهيت ذهن و فرايندهای ذهنی و روانی سروكار دارند كه از عناصر اصلی رويكرد شناختی در روانشناسی محسوب می شوند .بقراط ( پدر پزشكی ) علاقه وافری به فيزيولوژی داشت و مشاهدات مهمی در زمينه كنترل مغز بر اندامهای بدن انجام داد . آن مشاهدات زمينه ساز رويكرد زيست شناختی در روانشناسی است .
اسلاید 4: فطری نگری در برابر تجربه گرايی آيا تواناييهای آدميان فطری (طبيعت) است يا از طريق تجربه (تربيت) كسب می شود ؟ ديدگاه فطری نگری معتقد است كه آدميان با گنجينه ای از دانش و توان فهم واقعيت زاده می شوند. يعنی دانش و فهم آدمی از طريق استدلال و درون نگری دقيق دست يافتنی است.در قرن هفدهم دكارت برخی انديشه ها ( خدا، خويشتن، اصول بديهی هندسه، كمال و بی نهايت ) را فطری به شمار می آورد. دكارت بدن آدمی را ماشينی می دانست كه مثل هر ماشين ديگری قابل بررسی است. اين ديدگاه سرآغاز رويكردهای پردازش اطلاعات در باره ذهن آدمی است. ديدگاه تجربه گرايی برآن است كه دانش از طريق تجربه ها و تعاملهای آدمی با جهان كسب می شود . درقرن هفدهم جان لاك معتقد بود كه ”ذهن آدمی در بدو تولد همچون لوح نانوشته ای است كه تجربه های جريان رشد او، دانش و فهم را روی آن ثبت می كنند ”. اين ديدگاه سرآاغاز روانشناسی تداعی گرا بود. ذهن از انديشه هايی انباشته می شود كه از طريق حواس به آن راه می يابند وطبق اصولی از قبيل مشابهت و تضاد به هم پيوند می خورند .
اسلاید 5: آغاز روانشناسی علمیآغاز روانشناسی علمی را تأسيس نخستين آزمايشگاه روانشناسی توسط ويلهلم وونت در دانشگاه لايپزيك آلمان به سال 1879 می دانند .او براين باور بود كه ذهن و رفتار را نيز همانند سياره ها و مواد شيميايی يا اندامهای بدن می توان با روشهای علمی بررسی و تحليل كرد. پژوهشهای وونت عمدتاً متمركز بر حواس و بويژه حس بينايی بود . وونت به درون نگری به عنوان روشی برای فرايندهای ذهنی تكيه می كرد . درون نگری يعنی مشاهده و ثبت ماهيت ادراكها، انديشه ها، و احساسهای شخص توسط خودش؛ مثلاً تأمل شخص درباره ی تأثرات حسی خودش از محركی مانند تابش نور رنگين . وونت در آزمايشهايش بعد فيزيكی محرك معينی مثلاً شدت آن را به شيوه منظمی تغييرمی داد وآنگاه با روش درون نگری معلوم می كرد تغييرات فيزيكی موجب چه تغييراتی درتجربه هشيار ذهن آزمودنی از آن محرك می شوند.
اسلاید 6: ساخت گرايی و كاركرد گرايیتجزيه ی تركيبات پيچيده به عناصر آنها در فيزيك و شيمی، روانشناسان از جمله تيچنر را برانگيخت تا در جستجوی آن دسته از عناصر ذهنی برآيند كه تجربه های پيچيده آميزه ای از آنها به شمار می آمدند . مثلاً مزه ليموناد (ادراك) به عناصری مانند شيرين، تلخ، وسرد (احساسها) قابل تجزيه است. تيچنراين شاخه روانشناسی را ساخت گرايی (تحليل ساختارذهنی) ناميد.ويليام جيمز تأكيد داشت كه به جای تحليل عناصر هشياری بايد به ماهيت سيال و شخصی هشياری پرداخت. رويكرد جيمز كاركرد گرايی ناميده شد. مراد از كاركرد گرايی بررسی اين مطلب است كه ذهن چگونه كار می كند كه جاندار موفق به انطباق و سازگاری با محيط می شود.روانشناسان براين باورشدند كه برای درك نحوه انطباق جاندار با محيط بايد رفتار واقعی او را بررسی كرد.هم ساخت گرايان و هم كاركرد گرايان روانشناسی را دانش تجربه هشياربه شمار می آوردند.
اسلاید 7: رفتار گرايیدر دهه 1920 ساخت گرايی و كاركرد گرايی جای خود را به سه مكتب جديد دادند :رفتارگرايی ، روانشناسی گشتالت ، و روانكاوی .واتسون بنيانگذار رفتارگرايی معتقد بود؛ برای اينكه روانشناسی به صورت علم درآيد داده های آن بايد مانند داده های علوم ديگر قابل وارسی همگان باشد. رفتار امری است همگانی، و هشياری امری خصوصی.واتسون معتقد بودكه تقريباً همه ی رفتارها حاصل شرطی شدن است و محيط از راه تقويت عادتهای خاص، رفتار را شكل می دهد. در اين ديدگاه پاسخ شرطی كوچكترين واحد رفتار محسوب می شد كه می توانست پايه ی شكل گيری رفتارهای پيچيده تر باشد.رفتارگرايان معمولاً پديده های روانشناختی را درچارچوب محرك و پاسخ ( S – R ) تحليل می كردند و اين خود منجر به پيدايش اصطلاح روانشناسی محرك – پاسخ ( S – R ) شد .
اسلاید 8: روانشناسی گشتالتگشتالت يك واژه ی آلمانی است به معنای ”شكل ، طرح ، قالب و يا فرم“ است كه توسط ورتايمر، كافكا و كهلر پايه گذاری شد. توجه اصلی آنها بر ادراك و حل مسئله معطوف بود. به اعتقاد آنها تجربه های ادراكی مبتنی بر طرحهايی هستند كه محركها و سازمان تجربه آنها را شكل می دهند. آنچه كه ديده می شود هم وابسته به زمينه ای است كه شی درآن آشكار می شود و هم تابع ساير وجوه طرح كلی تحريك. ”كل چيزی متفاوت ازمجموع اجزای آن است زيرا كل تابع روابط اجزاست.“
اسلاید 9: روانكاویاين مكتب را در آغاز قرن بيستم زيگموند فرويد بنيان نهاد. هسته اصلی نظريه فرويد مفهوم ناهشيار است: افكار، نگرشها، تكانه ها، اميال، انگيزه ها و هيجانهايی كه خودمان از وجود آنها آگاهی نداريم. فرويد معتقد بود اميال ناپذيرفتنی از قبيل اميال منع شده يا تنبيه شده دوران كودكی از حيطه آگاهی هشيار رانده شده و جزو ناهشياری می شوند اما همچنان برافكار و هيجانها و اعمال ما اثر می گذارند. افكار ناهشيار به صور گوناگون از قبيل رويا، لغزشهای لفظی و اطوار بدنی خود را نشان می دهند.فرويد در كار درمان خود از روش تداعی آزاد و تحليل رويا استفاده می كرد.در نظريه سنتی فرويد، انگيزه های ناهشيار تقريباً به نحوی با ميل جنسی يا پرخاشگری پيوند دارد.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.