rudaki

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “زندگی نامه رودکی”

زندگی نامه رودکی

اسلاید 1: ابوعبدالله جعفر بن محمد رودكي سمرقندي تهیه کننده : کیانوش کیانی

اسلاید 2: زندگی نامه ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی؛ زاده ، اواسط قرن سوم هجری قمری ۲۴۴ قمری) از شاعران ایرانی دوره ، سامانی در سده ، چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است. رودکی به روایتی از کودکی نابینا بوده است و به روایتی بعدها کور شد. او در روستایی به‌نام بَنُج رودک در ناحیه ، رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد. رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسی‌گوی و پدر شعر پارسی می‌دانند. وی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد، با این حال در سالهای پایانی عمر مورد بی‌مهری امرا قرار گرفته بود. او در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) درگذشت.

اسلاید 3: سبک شعر و افکار رودکیرودكي در انواع سخن استاد بوده ،قصيده و قطعه و غزل و رباعي را نيكو سروده است.زبان شعر او بسيار ساده وروان و دور از تكلّف ،و تشبيهات وتصويرهاي شعري او غالباً متحرّك و زنده است .رودكي را حقاً بايد پدر شعر فارسي و پايه گذار سبك خراساني يا تركستاني خواند.در اشعار او شور وشادي،و جدو ملال ،زهر اندرز،شك ويقين به هم آميخته است تخيل او بسيار قوي و تصويرهاي شعريش بسيار گوياست.رودكي پيش آهنگ قصيده سرايان نيز هست وكهن ترين قصيده ي كاملي كه مشتمل بر تشبيب و تخلص به مدح باشد از وي يادگار مانده است .ابداع رباعي هم به گفته ي صاحب المعجم از اوست.

اسلاید 4: رودكي، شاعر روشن بيندر پايان روزگار دراز او ،تصويري كه رودكي از سيماي خويش در طيّ يك قصيده ي زيبا ترسيم مي كند ،با مطلع:«مرا سبود فرو ريخت هر چه دندان بود           نبودندان   لابل چراغ تابان بود.»اين استاد شاعران كهن را پير مردي نشان مي دهد خسته و فرسوده،با دندان هاي فروريخته،موهايي از غبار ايّام سفيد و بالايي از فشار بار زن وفرزند كه از نداري و ناتواني چاره اي ندارد جز آن كه عصا و انبان بردارد و شايد در كوي و برزن مثل گدايان دريوزه كند به اين صورت فرسوده ي نحيف فرتوت،كه  دقيقي شاعر،دو چشم تيره را هم كه فروغ خويش را از دست داده است و يا خوداز فروغ بي بهره بوده است مي افزايد:  « استاد شهيد زنده بايستي                                         و ان شاعر تيره چشم روشن بينو اين مجموعه ي درد انگيز تصوير شاعري را نشان مي دهد كه روزگاري در دربار بخارا به شعر و آواز خويش، وبابربط و چنگ دل هاي نازنينان و گردنكشان را به دام آورده است.

اسلاید 5: آيا اين رودكي كور مادر زاد بوده است؟از گوشه و كنايه هايي كه شاعران نزديك به روزگار او – مثل دقيقي ،ابوذراعه جرجاني و ناصر خسرو – در باب وي آورده اند پيداست كه او را شاعري نابينا مي شناختند.گفت و شنودي كه يك جا بين ابوحيّان توحيدي و ابو علي مسكويه رفته است اين نكته را تأييد مي كند. چنانكه عوفي نيز آشكارا مي گويد كه وي «اكمه» بود و «چشم ظاهر بسته داشت .اما از سخن او بر نمي آيد كه همه ي عمر شاعر يا حتّي روزي از عمر او در آن تاريكي هاي دنياي كوران گذشته باشد.نه فقط ادعاي «ديدن»در بعضي از اشعار او هست بلكه تشبيهات حسّي نيز در سخنان او كم نيست خاصّه دنياي رنگ ها –كه بر كوران مادر زاد فرو بسته است- در شعر او جلوه يي تمام داردو به علاوه آن مايه ي عاشقي ها و دلفريبي هاي روزگار جواني كه ياد آن ها ايّام سرد پيري و نيستي شاعر را گرم مي كرد البته از يك مردي عاجز برنمي آيد و پيداست كه بي چشم آهو  شاعر بخارا نمي توانسته است كنيزكان غزال رم و زيبا را چنان شيفته و بي تاب خويش كند كه با وجود بيم رقيب شبها به پنهان پيش وي بيايند . «بسا كنيز نيكو كه ميل داشت بدو      به شب زيارت او پيش او به پنهان بود»

اسلاید 6: از آن گذشته روشني و درخشندگي توصيفات و تشبيهات او آن مايه هست كه انسان را در قبول داستان كوري – كوري مادرزادي – او به شك بيندازد .يادي كه شاعر بخارا از روزگار جواني خويش مي كند چنان است كه گويي كوري نيز مثل پيري وسستي وناتواني فقط در سال هاي پايان عمر به سراغ او آمده است.با اين همه شايد اين احتمال درست نباشد كه او  درپايان عمر چنانكه در شرح يميني آورده اند در طي شكنجه كور كرده باشند هر چه هست تصوير پايان عمر شاعر او را چيزي شبيه به هومر شاعر افسانه هاي يونان –جلوه مي دهد و بي شك رودكي نيز – تا حدّي مانند هومر- پدر شاعران ديار خويش به شمار مي آيد.

اسلاید 7: رودکی = حافظ قرآنجعفر بن محمد علاوه بر اين كه در هشت سالگي قرآن را حفظ كرد آوازي خوش داشت و همين موهبت او را با خنياگران و رامشگران نام آور آشنا ساخت چنان كه بختيار نامي كه استاد موسيقي بود وي را به شاگردي گزيد و بربط در آموخت وقتي به بخارا رفت به درگاه پادشاهان آن سامان پيوست و از آنجا به دستاويز هنرهاي خويش نفوذ و حرمت بسيار يافت .نصربن احمد پادشاه بخارا شيفته ي ذوق و قريحه ي او شد واز بس به او صله داد توانگرش كرد.او در شاعري قدرت و مهارتي كم نظير داشت خاصه در توضيحات .هيچ كس به خوبي او  شراب را به عقيق گداخته و دندان را به ستاره ي سحري و قطره ي باران مانند نكرده بود و از اين گونه تشبيهات لطيف و درخشان در شعراو بسيار مي توان يافت.

اسلاید 8: شیوه شاعری رودکی شيوه ي شاعري وي بر سادگي معني رواني لفظ مبتني است ودر همان حال جزالتي كم نظير مايه ي مزّيت شعر اوست آن جا كه با توصيف يا تشبيه سرو كار دارد غالباً از گزاف و مبالغه ي لاطايل مي پرهيزد، در مدح نيز بيشتر به همان كه در سخنش «لفظ همه خوب و هم به معني آسان »باشد قناعت مي كند و در جستجوي تكليف نيست با اين همه در ابداع معاني قدرت تمام دارد و شعر او در عين سادگي و رواني از معاني لطيف و مضامين تازه برخوردار است. وي علاوه بر قصايد و مثنوي هاي كليله و دمنه و منظومه ي سند باد نامه و غزليات، مرثيه هايي نيز در سوگ ابوالحسن مرادي و شهيد بلخي و مرگ دردناك فرزند محبوب ابوالفضل بلعمي وزير دربار بخارا سرود.

اسلاید 9: تعلیم و پیام رودکیمثل هوراس شاعر رومي كه دنياي آسوده امّا شتابان بي ثبات خويش را با چشم ذوق و لذت مي ديد ودر روزهاي زرّين فرمانروايي آگوست بانگ «امروز را درياب» مي داد رودكي لذّت ها و رامش هايي را كه در كنار «سياه چشمان» بخارا درمي يافت قدر مي شناخت و با همان آهنگ هوراس مي گفت:«شاد زي با سياه چشمان شاد            كه جهان نيست جز فسانه وباد»بدين گونه زندگي شاد و لذت انگيز دربار بخارا در شعر او –جلوه دارد .و خواننده ي دقيق مي تواند در اين مختصر مرده ريگ شاعر مثل خود او تپيدن دل هاي سياه چشمان بخارا و اندو شادي نام آوران و گردنكشان آن ديار از ياد رفته را در خاطر خود زنده كند.

اسلاید 10: موسیقی و رودکی در تذکره‌ها آمده رودکی چنگ نواز بوده‌است. می‌گویند توان و چیرگی رودکی در شعر و موسیقی به اندازه‌ای بوده‌است که نیروی افسونگری شعر و نوازندگی وی در ابونصر سامانی چنان تأثیر گذاشت که وی پس از شنیدن شعر «بوی جوی مولیان» بدون کفش، هرات را به مقصد بخارا ترک کرد. این داستان که در کتاب چهار مقاله از نظامی عروضی آمده‌است بر این قرار است که امیرنصر سامانی (یا امیری دیگر) از بخارا به هرات می‌رود و دلبستهٔ هوای هرات می‌گردد. بازگشت به بخارا را چنان فصل به فصل عقب می‌اندازد که مدت چهارسال او و ملازمانش در هرات می‌مانند. لشکریانش که دلتنگ بخارا شده بودند به رودکی که در آن زمان نزد امیرمحتشم و مقبول القول بود روی آورده و به او گفتند اگر هنری بورزد و شاه را به بازگشت به بخارا ترغیب کند پنجاه هزار درم به او پاداش می‌دهند. رودکی نیز می‌دانست در این هوای لطیف نثر کارگر نیست و باید چیزی بسراید و بنوازد که از هوای هرات لطیف تر بنماید. از این رو قصیده ای می‌سراید و هنگامی که امیر سامانی صبوحی کرده بود، چنگ نواخته و آن تصنیف را با آواز می‌خواند. و امیر چنان تحت تاثیر قرار می‌گیردکه بدون آنکه کفش را در پایش کند سوار بر اسب می‌شود و مستقیم به سوی بخارا می‌تازد. و نقل است که کفش‌هایش را تا دو فرسنگ دنبال او می‌بردند. و رودکی پنجاه هزار درم از لشکریان می‌گیرد.

اسلاید 11: آثار رودکی کلیله و دمنه سند باد نامه مدایح

اسلاید 12: کلیله و دمنه مهم‌ترین اثر او کلیله و دمنه منظوم است. جز آن سه مثنوی از او به ما رسیده و از بقیه اشعارش جز اندکی نمانده‌است. کلیله و دمنه در اصل کتابی ست هندی که در دوره ساسانیان به دستور بزرگمهر و به وسیله برزویه طبیب به پارسی میانه ترجمه شد. و داستانیست رمز آمیز از زبان حیوانات. روزبه دادویه مشهور به ابن مقفع پس از اسلام آن را به عربی برگرداند و همان اثر ابن مقفع یا متن پهلوی بتوسط رودکی به شعر فارسی در آمد. نصرالله منشی از معاصران بهرامشاه غزنوی نیز در سده ششم ترجمه ابن مقفع را به نثر پارسی کشید. داستان منظوم شدن کلیله و دمنه به توسط رودکی در شاهنامه نیز منقول است. شیخ بهایی در کتاب کشکول خود آورده‌است که منظومه کلیله و دمنه رودکی مشتمل بر دوازده هزار بیت بوده‌است. اینک نمونه‌ای از ابیات باقی‌مانده از منظومه کلیله و دمنه رودکی:دمنه را گفتا که تا این بانگ چیست با نهیب و سهم این آوای کیست؟ دمنه گفت اورا: جز این آوا دگر کار تو نه هست و سهمی بیشتر آب هرچه بیشتر نیرو کند بند ورغ سست بوده بفگند دل گسسته داری از بانگ بلند رنجکی باشدت و آواز بلند

اسلاید 13: سند باد نامه از دیگر آثار رودکی می‌توان به سندبادنامه اشاره نمود. اثر سندبادنامه هم از اصلی هندی بوده که از عصر ساسانیان به ایران شده و از ایران به ادبیات عرب و اروپا راه یافته‌است. سندبادنامه در دوره سامانیان به فرمان نوح بن نصر سامانی به فارسی ترجمه گشت. هم اکنون تنها یک سندبادنامه دردست داریم که تهذیب کاتب سمرقندی می‌باشد و اصل آن نوشته ابوالفوارس قنازری ست. مطابق پژوهش‌های پاول هرن شرق شناس مشهور آلمانی مربوط به سندبادنامه رودکی است :آن گرنج و آن شکر برداشت پاک وندر آن دستار آن زن بست خاک آن زن از دکان فرود آمد چو باد پس فلرزنگش بدست اندر نهاد یا این بیت:تا به خانه برد زن را با دلام شادمانه زن نشست و شادکام

اسلاید 14: اشعار غناییعمده اشعار غنایی رودکی را غزل ها و رباعی های وی تشکیل می‌دهند. این اشعار که برپایه دم غنیمت شمری و خوشی و گذران زندگی و معاشقه استوار است شباهت زیادی با اشعار هوراس و آناکرئون و ابونواس دارد و در حقیقت تجدیدگر راهی ست که از اپیکور آغاز شده در ایران به رودکی رسیده و از همین راه به دست خیام و حافظ سپرده شده است . خمریات او بسیار شبیه به خمریات ابونواس است. در این گونه خمریات و نیز در اوصاف طبیعت و زیبایی‌های جهان او بسیار موفق عمل نموده که این موفقیت را در تاثیر بر متاخرین می‌توان جست. علت اصلی موفقیتش را می‌توان در ذوق بالا در تصویرسازی و تشبیهات دقیق و لطیف دانست. همین تشبیهات و جلوه‌های رنگارنگ و گوناگون طبیعت در شعر رودکی راه را برای شاعرانی مانند منوچهری دامغانی در وصف طبیعت گشود. یک مورد از خمریات معروف رودکی بدین قرار است: (بیار آن می‌که پنداری روان یاقوت نابستی/و یا چون برکشیده ابر پیش آفتابستی//سحابستی قدح گویی و می‌قطره سحابستی/طرب گویی که اندر دل دعای مستجابستی//اگر می‌نیستی یکسر همه دل‌ها خرابستی/اگر در کالبد جان را ندیدستی شرابستی)).

اسلاید 15: مدایحاولین مدیحه در پارسی ظاهراً در سیستان بوسیله محمد سگزی و بسام کرد سروده شد. که در مدح یعقوب لیث بود . رودکی نیز مانند غالب شعرا شاعری درباری بود و درمدح و تکریم شاهان و فضلا بیت می‌سرود. مدایح او غالباً بصورت قصیده اند. گاهی تنها در پایان قصیده چند بیت در مدح کسی نیز گفته و اضافه می‌شود و گاهی نیز قصاید بلند بالایی در مدح بزرگان در اشعار او دیده می‌شود. مهمترین و معروفترین مدیحه او در مدح ابوجعفر احمد بن محمد امیر سیستان است و با این مطلع آغاز می‌شود ((مادر می‌را بکرد باید قربان/بچه اورا گرفت و کرد به دندان). او بجز مدایح مراثی و هجویاتی نیز دارد که البته تعدادشان چندان زیاد نیست. او در مدح بسیار میانه رو بوده و اثری از تملق و چاپلوسی در مدحیاتش نمی‌توان یافت. از مراثی معروف او نیز دو مورد که برای شهید بلخی و خواجه مرادی سروده شده‌است شهرت دارد. در شعر رودکی پند و اندرز و سخنان حکیمانه نیز به وفور یافت می‌شود که همین گونه در شعر کسایی مروزی و فردوسی و ناصر خسرو نیز آمده‌است . بیشتر پند و اندرزهای رودکی اخلاقی و درباب هوشیاری و هشدار است که خواننده را به پندگیری و عبرت آموزی از جهان وا می‌دارد:زمانه پندی آزادوار داد مرا زمانه را چو نکو بنگری همه پند است به روز نیک کسان گفت تا که غم نخوری بسا کسا که به روز تو آرزومند است زمانه گفت مرا: خشم خویش دار نگاه کرا زبان نه به بند است پای دربند است

اسلاید 16: رودکی در ادبیات فارسی رودکی را پدر ادبیات فارسی دانسته‌اند. پیش از وی شعر فارسی سروده می‌شد اما کیفیت اشعار رودکی آغازگر راه پیشرفت ادبیات فارسی بود.ریچارد فری عقیده دارد که رودکی در تغییر خط از خط پهلوی به خط فارسی نقش داشته‌است. در تذکره‌ها و کتب پارسی اشعار وی بارها ذکر شده‌است که همین‌ها اساس جمع آوری دیوان وی بودند. اشعار او بارها بتوسط شاعران ایرانی مورد استقبال قرار گرفت و بارها در تضمین‌ها از آنها استفاده شد. وی در میان شاعران فارسی بسیار مورد ارج و احترام بوده و کمتر کسی زبان به نکوهش وی گشوده‌است. او شعر فارسی را از پیروی از شعر عربی جدا کرد و اوزان و قالب‌های جدید فارسی بوجود آورد و با ترجمه منظومه‌های مختلف و سرایش اشعار حکیمانه و تعلیمی و نیز تغزلات و مدیحه راه را برای پیشرفت شعر فارسی بخوبی گشود.

اسلاید 17: گذری بر سبک شعر خراسانی

اسلاید 18: ادوار سبک خراسانیدر این سبک، سه دوره را می‌توان مد نظر قرار داد:دوره تکویندوره سامانیدوره غزنوی و اوایل دوره سلجوقی

اسلاید 19: ویژگی های سبک خراسانی از ویژگی‌های سبک خراسانی - که به سبک ترکستانی هم معروف است- می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:آثار این سبک بر قیدها و سنّت‌های لفظی و صوری تکیه دارد.این آثار از تسلسل‌های منطقی معانی و شکوه الفاظ برخوردار است و به‌صورتی متین، واقعیت را به شکل دستگاهی منظم و قابل قبول نمایش می‌دهد.این سبک کمی قبل از سده چهارم تا سده ششم هجری قمری رواج داشت و پس از آن هم ادامه یافت.تشبیهات این دوره اغلب حسی است و فاقد پیچیدگی.اشعار این سبک از حیث نوع، بیشتر قصیده و از لحاظ لفظ، ساده، روان و عاری از ترکیبات دشوار بوده و واژه‌های عربی در آن اندک است. از لحاظ معنی نیز صداقت و صراحت لهجه، تعبیرات و تشبیهات ملموس، از اختصاصات مهم این سبک است.

اسلاید 20: مضمون ضمون بیشتر اشعار این سبک، وصف طبیعت و مدیحه و شرح فتوحات پادشاهان و گاه پندو اندرز بوده است.نمونه:مرا بسود و فروریخت هرچه دندان بود نبود دندان، لا، بل چراغ تابان بود سپید سیم رده بود و درو مرجان بود ستارهٔ سحری بود و قطرهٔ باران بود دلم خزانهٔ پر گنج بود، گنج سخن نشان نامهٔ ما مهر و شعر عنوان بود همیشه شاد و ندانستمی که غم چه بود دلم نشاط و طرب را فراخ میدان بود (رودکی)از صاحبان سبک این دوره می‌توان به شاعران زیر اشاره کرد:رودکی، شهید بلخی، ابوشکور بلخی، منجیک ترمذی، کسایی مروزی، دقیقی طوسی، فردوسی، عنصری بلخی، فرخی، غضایری رازی، عسجدی، منوچهری دامغانی، فخرالدین اسعد گرگانی، مسعود سعد سلمان، امیر معزی، ابوالفرج رونی، ناصر خسرو و سنایی غزنوی

اسلاید 21: گزیده ی اشعارجز حادثه هرگز طلبم كس نكند                                              يك پرسش گرم جز تبم كس نكندور جان به لب آيدم به جز مردم چشم                                      يك قطره ي آب بر لبم كس نكند                                                              *‌‌*‌‌**با داده قناعت كن وبا دادبزي                                                  در بند تكلّف مشو آزاد بزيدر به ز خودي نظر مكن غصه مخور                                         در كم زخودي نظر كن  وشاد بزي                                                             ****بوي جوي موليان آيد همي                                                ياد يار مهربان آيد هميريگ آموي ؟؟؟ودرشتي راه او                                           زير پايم پرنيان آيد هميآن جيحون از نشاط روي دوست                                      خنگ ما را تاميان آيد همياي بخارا شاد  باش و دير زي                                       مير زي تو شادمان آيد  هميمير ماهست وبخارا آسمان                                            ماه سوي آسمان آيد هميمير سروست بخارا بوستان                                           سرو سوي بوستان آيد هميآفرين ومدح سود آيد همي                                      گر به گنج اندر زيان آيد همي

اسلاید 22: نگارينا شنيدستم كه وقت صحبت وراحت                   سه پيراهن سلب بوده است يوسف را به عمر اندريكي از كيد شد پر خون دوم شد چاك از تهمت             سوم يعقوب را از بوش روشن گشت چشم تررخم ماند بدان اول  دلم ماند بدان ثاني                        نصيب من شود در وصل آن پيراهن ديگر                                                   ****                                                              من موي خويش نه از آن مي كنم سياه                            تا نوجوان شوم و نو كنم گناه    چون جامه ها به وقت مصيبت  سيه  كنند                     من موي از مصيبت پيري كنم سياه

اسلاید 23: منابع خطیب رهبر، خلیل. گزیده اشعار رودکی.سیاقی، محمد دبیر. پیشاهنگان شعر پارسی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگیشفیعی کدکنی، محمدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران. انتشارات نیل ۱۳۵۰صفا، ذبیح الله. تاریخ ادبیات در ایران. ج۱.نظامی عروضی سمرقندی. چهار مقاله. مصحح علامه محمد قزوینی.نفیسی، سعید. محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی.یوسفدهی، هومن. قصیده بوی جوی مولیان. نامواره دکتر محمود افشار (مجموعه مقالات)، ج ۸.یوسفی، غلامحسین. چشمه روشن.دیوان رودکی سمرقندی، سعید نفیسی، نشر نگاه،۱۳۸۲، تهران.تاریخ سامانیان عصر طلایی دانش در ایران، دکتر جواد هروی، نشر امیرکبیر، تهران ۱۳۸۲

اسلاید 24: با سپاس از همرا هیتان تا درودی دیگر بدرود

16,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید