صفحه 1:
بسم الله الرحمن الرحیم
صفحه 2:
۶ فصل 4 راهبردهای درمانی
صفحه 3:
۴ مقدمه
۶ پس از ul که درمانگران قالب مفهوم پردازی
را تدوین کردند, بايد بررسى کنند که کدام یک
از راهبردهای درمانی برای مورد هدف قرار
دادن مکانیزم های شروع کننده, تشدید کننده و
تداوم بخش مشکلات مناسب هستند.
راهبردهای درمانی باید با توجه به اهداف
درمانی مورد نظر انتخاب شوند.
صفحه 4:
* کتابهای زیادی وجود دارند که عناصر اصلی
راهبردهای درمانی شناختی- رفتاری را توضیح
می دهند
صفحه 5:
* درمانگران نباید راهبردهای درمانی را به
صورت مجزا اجرا كننده در غير اين صورت از
رويكردى شبيه رويكرد "کتاب اشپزی "
استفاده كرده اند. راهبردهاى درمانى رويكرد
شناختى- رفتارى بر اساس مفهوم يردازى
ايجاد شده اند و اين راهبردها بايد با توجه به
اصول هدايت كننده درمان شناختى- رفتارى
صفحه 6:
* در این فصل راهبردهای درمانی به صورت
منفرد و به عنوان مقوله های مجزا ارائه می
شوند, اما در واقع راهبردهای درمانی در یک
رویکرد کلی که از راهبردهای گوناگونی
استفاده می کند و هر کدام از اين راهبردها بر
اساس مفهوم پردازی شناختی- رفتاری
هستند, ادغام می شوند.
صفحه 7:
* متمایز کردن درمان شناختی- رفتاری از درمان
های روانی دیگر
* در درمان شناختی- رفتاری چند موضوع
کلیدی منحصر به فرد وجود دارد و همین
عوامل درمان شناختی- رفتاری را از
رواندرمانی های دیگر متمایز می کند. می توان
اين عوامل را به عنوان اصول هدایت کننده
اجرای درمان شناختی- رفتاری در نظر گرفت.
صفحه 8:
* هنگامی که درمان شناختی- رفتاری برای
مشکلات مربوط به بیماری های مزمن پزشکی
به کار می رود این عوامل همچنان به قوت
خود باقی هستند.
صفحه 9:
© بسیار ساده است که تکنیک های شناختی- رفتاری
را بدون ساختار مشخص, مشارکت و یا استفاده
از تکالیف خانگی که ویژگی برجسته درمان
شناختی- رفتاری هستند, به کار برد. اين اتفاق
بیشتر زمانی رخ wo دهد که درمانگران با بیمارانی
کار می کنند که از بیماری های مزمن متعددی رنج
می برند و این بیماری ها همراه با مشکلات روانی
متعدد و همچنین همراه با مشکلات محیطی و
تاریخچه ای پیچیدهی آنها ظاهر می شوند.
صفحه 10:
برخلاف انتظار, رعایت اصول اساسی درمان
شناختی رفتاری در بیمارانی این چنین
"دشوار" برای درمانگران بسیار مفید واقع مى
شود.
صفحه 11:
* درمانگرانی که کار خود را بر اساس مقایسه با
درمانگرانی که درمان شناختی - رفتاری را 0
بدون برنامه و بدون توجه به اصول اساسی آن
اجرا می کنند, آسان تر می توانند درمان را با
مشکلات بیماران متناسب کنند.
صفحه 12:
* رویکرد شناختی- ae درمانگر و بیمار را
ترغیب می aS iS با همدیگر به صورت یک تیم
علمى" كار کنندد اون آهر را ههرقوان در این
موضوع که درمانگر و بیمار ذهن خود را
دربارهی نقش بالقوه ی شناخت ها و رفتار در
ایجاد مشکلات کنونی باز می گذارند. یعنی
ارزشیابی و مرور شواهد, مشاهده کرد.
صفحه 13:
* جلسات درمان با استفاده از یک دستور جلسه
سازمان می يابند. از زمان محدود به صورت
موثری استفاده می شود مشکلات اختصاصی
مشخص می شوند و مشکلات پیچیده
(مشکلاتی که به نظر درمانگر و با گیچ کننده
هستند به صورت عبارات مشخص بیان می
شوند.
صفحه 14:
* بعضی از ماده های دستور جلسه "ثابت"
هستند و در دستور جلسه ی همه جلسات
درمانی وجود دارند. اين قسمت ها عبارتند از:
خلاصه ای از جلسه ی گذشته و واکنش بیمار
به آن. بررسی خلق بیمار و حوادث مهم مرور
تکالیف و در انتهای جلسه خلاصه سازی جلسه,
ارائه تکالیف جدید و بازخورد دربارهی جلسه.
صفحه 15:
* هنگامی که درمانگران درمان شناختی- رفتاری
sy ee و ee
را مثل مرور وضعیت جسمی بیمار, روند .
مشکلات پزشکی بیمار و درمان را به
قسمتهای ثابت اضافه کنند.
صفحه 16:
* این حالت اغلب زمانی پیش می oul که
درمانگر و بیمار دربارهی نقش مشکلات
پزشکی مرتبط با دستور جلسات درمان
شناختى- رفتارى بحث مى كنند. اين رويكرد به
بیمار و درمانگر کمک مى كند كه به نقش
مشكلات يزشكى در شروع و تداوم مشكلات
روانى بى ببرند.
صفحه 17:
* در درمان شناختی- رفتاری درمانگر و پیمار
مشترى دربارق ماوق هاگ wee child دستور
مشاركتى بودن درمان شناختى- رفتاری را
نشان ميدهد. داشتن دستور جلسه اين احتمال
را که درمانگر دستورالعمل مورد نظر خود را
تحمیل کند و یا ماده هایی که از نظر بیمار مهم
هستند, نادیده بگیرد را کاهش می دهد.
صفحه 18:
* قسمت های متغیر دستور جلسه ی درمانی
مطابق با ماهیت مشکلات بیمار و مرحله ی
درمان تغییر می کنند.
صفحه 19:
* درمانگران باید مراجعان را تشویق کنند که به
درمانگر بازخورد دهند تا ماهیت مشارکتی
درمان را که ویژگی اصلی درمان شناختی-
رفتاری است, تسهیل کنند. درمانگران می
توانند اطلاعاتی از بیماران درباره ی درک و
تفسیر آنها از رویدادهای مهم حین جلسات و
بين جلسات بدست آورند.
صفحه 20:
* همچنین درمانگران می توانند فرم های
مخصوص بازخورد را به برنامه ی درمان اضافه
کنند تا برای ارائه بازخورد از رویکرد ساختار
یافته تری استفاده کنند. بیمارانی که تجربه ی
های پزشکی سنتی مدار استفاده کرده اند,
اغلب این تجربه های مشارکتی را دیدگاه
جدیدی به درمان می دانند و این امر به آنها
اين فرصت را میدهد که با درمان سازگار
شوند.
صفحه 21:
* بیمارانی که با رویکرد شناختی- رفتاری درمان می
شوند اغلب yx sly جلسات تکالیفی دریافت می
کنند. شرکت فعالانه بیماران در درمان بسیار مهم
است. Eyl تکالیف اطلاعات مهمی دربارهی
مشکلات مداوم و مفهوم پردازی های مورد فراهم
می کند و همچنین بیماران را قادر می سازد که
رفتارها و فرایندهای شناختی ناکارآمد را تغییر دهند.
فریمن (۱۹۸۷) معتقد است که درمان شناختی-
رفتاری فرایندی است که باید دائما زنده و پویا
صفحه 22:
8 انجام دادن مرتب تکالیف نمونه ای از اين
موضوع است و با نتايج درمانى مطلوب رابطه
دارد. هنگامی که بیماران تکالیف را به صورت
مرتب انجام می دهند, نشانه هایشان بهبود می
یابد و سریع تر به اهداف درمانی می رسند.
صفحه 23:
* اين موضوع را برای بیماران می توان توضیح
داد و ممکن است این توضیحات به بیماران
انگیزه دهد تا تکلیفشان را انجام دهند. متون
شناخت درمانی برای افزايش احتمال انجام
دادن تکالیف تعدادی راهکار ارائه می کنند
(برای مثال انجام تکالیف در جلسات, بحث در
مورد انجام تکالیف). اما در تعیین تکالیف منزل
برای بیماران مبتلا به مشکلات مزمن جسمی
بايد چند مسئله ی دیگر نیز مورد توجه قرار
گیرد.
صفحه 24:
* ممکن است بعضی از تکالیف برای اين بیماران
مشکل تر باشند, زیرا ملاقات های پزشکی نیز
الزام هایی را بر این بیماران تحمیل کند: مانند
خود مراقبتی پزشکی, اثرات ناتوان کننده ی
مشکلات پزشکی و وخیم تر شدن
بیماری ,ویشار (۱۹۹۳) بر این باور است که
آزمون تجربی نظریه ها از عوامل اصلی در
درمان شناختی- رفتاری است.
صفحه 25:
* بنابراین درمانگران باید اطمینان حاصل
کنند که تعداد قابل توجهی از تکالیف
با آزمون فرضیه ها در ارتباط با
مشکلات اصلی یا فرضیه های در سطح
مورد ارتباط دارند. تكاليف بايد به كونه
ای تعیین شوند كه ماهيت و اهميت
مشكلات يزشكى خاص بيمار را مورد
توجه قرار دهند.
صفحه 26:
* درمانگران باید برای تقویت كردن مسائل مهم
درمان. خلاصه های کوتاهی درباره
سازوکارهای مفهوم پردازی موردی و آموزش
اصول اساسی درمان شناختی به بیماران ارائه
کنندم هدف درمان شناختی- رفتاری پرورش
مهارت ها است و استفاده از خلاصه سازى
يكى از روشهاى سودمند افزايش مهارت ها
صفحه 27:
* خلاصه sk فرایند مدار اظهاراتی دربارهی
کارهای انجام شده در یک جلسه هستند و می
توانند بين جلسه ی حاضر و برنامه ی جلسه ی
اینده ارتباط برقرار کنند. این خلاصه سازی ها
به بيماران كمى مى کنة ماهبت فراینة درمان
را بهتر درک کنند.
صفحه 28:
‘ خلاصه های محتوایی به درمانگر و بیمار کمک
مى کنند مطابق دستور جلسه ی درمان پیش
بروند و از "موانع" جلسات عبور کنند. خلاصه
های محتوایی vl به طور کلی چکیدهی
اظهارات بیماران باشند. درمانگر فقط زمانی
خلاصه ی محتوایی را اندکی تغییر می دهد که
يا روی بخشی از دیدگاه های بیمار که پیش
درامد مداخلات شناختی هستند, WS USL
صفحه 29:
می دانیم که سوالها "ابزارهای اصلی" درمان
شناختی- رفتاری هستند. سوال کردن, یک
راهبرد كليدى براى شناسايى ابعاد شناختى و
رفتارى تجربيات بيماران است و بيماران را
قادر مى سازد كه به اكتشافهاى درمانى مهم
دست يابند (اورهلسرء 19/7؛ يدسكى, 199#).
صفحه 30:
* سوال کردن به بیماران کمک . می کند تا
اطلاعات جدیدی را کشف کنند و از دیدگاه
دیگری به مشکلاتشان فکر کنند. درمانگران
بايد سؤالات شان را به منظور آزمون فرضیه
های مبتنی بر مفهوم پردازی انتخاب کنند و به
بیماران کمک کنند تا شواهد تأیید کننده و
ردکننده برای تعابیر مشکل ساز شان جمع
آوری کنند
صفحه 31:
روش های درمان رفتاری
راهبردهای رفتاردرمانی بر این فرض استوار
هستند که عناصر رفتاری مشکلات کنونی در
نتیجه ی فرایندهای یادگیری گذشته و کنونی 3
رويارويى با موقعيت هاى خاص ایجاد شده اند.
هنگامی که درمانگر مى خواهد فراوانى
رفتارها را تغییر دهد از راهبردهای رفتاری
استفاده می کند (لیهی, 1999(
صفحه 32:
* در درمان شناختی- رفتاری روش های رفتار
درمانی جدا از عوامل شناختی اجرا نمی
صفحه 33:
* بحثهای علمی دربارهی دلایل اثربخشی
رفتاردرمانی حائز اهمیت می باشند (ایا روش
های رفتاری شرایط وابستگی را تغییر میدهند؟
آیا شناختها را تغییر می دهند؟ یا روی هر دوی
آنها تأثير مى گذارند؟)
صفحه 34:
8 نحوه ی ارائه راهبردهای رفتاردرمانی به
بيماران بسيار مهم است. سادكى اصول
رفتاری از بسیاری جهات یک نقطه ى قوت
محسوب می شود. . اما سادگی اصول رفتاری
ممکن است به اين دیدگاه منجر شود که اين
راهبردها آسان تر از آن هستند که برای
مشکلات پیچیده و چند بعدی مشکلات بیماران
سودمند باشند.
صفحه 35:
راهبردهای مبتنی بر رویارویی
درمان های مبتنی بر رویارویی بر اصول
شرطی سازی استوار هستند. یک محرک خنثی
مكررا با محرى غير شرطی همراه می شود تا
خواند که قبلا محرک غیرشرطی افرا می
خواند. در نتیجه محرک خنثی به محرک شرطی
صفحه 36:
° ممکن است بیماران در طی بیماری جسمی با
محرک هایی روبرو شوند که بعدا به واکنش
های شرطی مشکل ساز تبدیل شوند. نمونه
ای از این مورد, لباس هایی است که بیماران
برای دیالیز می پوشند. به تدریج این لباس ها
ترس هایی را بر می انگیزند كه قبلا فقط با
دستگاه دیالیز ارتباط داشتند
صفحه 37:
8 درمانگران می توانند در اين موقعیت ها
راهبردهاى مبتنى بر رويارويى را اجرا كنند.
راهبردهاى مبتنى بر رويارويى بيماران را وادار
مى كند كه ارتباط بين واكنش ترس و محرک
شرطی را تعدیل کنند. درمانگران می توانند
اين راهبرد را به صورت رویارویی تدریجی ويا
به صورت رویارویی طولانی مدت با محرک
ترسناک اجرا کنند.
صفحه 38:
* حساسیت زدایی منظم نوعی از رویاروبی
تدریجی است که در آن آرمیدگی و یا بعضی از
رفتارهای دیگر که بازدارندهی واکنش ترس
هستند به رویارویی تدریجی اضافه می شوند.
در میان راهبردهای متداول رفتار درمانی,
حساسیت زدایی به عنوان راهبرد درمانی
مشکلات اضطرابی شناخته شده است.
صفحه 39:
۴ استفاده از تقویت
در آن پیامدهای مثبتی که به دنبال رفتار اتفاق
می افتند. احتمال وقوع رفتار را افزایش می
دهند, در حالیکه پیامدهای منفی باعث کاهش
فراوانی رفتار می شوند. . تقویت به کارهایی
گفته می شود که به افزایش فراوانی یک رفتار
منجر می شوند.
صفحه 40:
تقویت مثبت با ارائه ی پاداش پس از انجام
رفتار و تقویت منفی با حذف محرک ناخوشایند
مشخص می شود. درمانگران می توانند
راهبردهای درمانی مبتنی بر تقویت را Sly
طیف گسترده ای از رفتارها به کار گیرند و
معضولا اين راهبرودها با نتايج :مثبت همراه
صفحه 41:
* درمانگران می توانند در خلال درمان شناختی-
رفتاری از اصول تقویت مثبت استفاده کنند -
ارائه پاداش به بیماران برای انجام دادن تکالیف
و توجه كردن به مراجعان زمانی که گفته های
آنان با اصول شناختی- - رفتاری هماهنگ هستند,
نمونه ای از استفاده از تقویت مثبت است.
خاموشی به منظور کاهش فراوانی محرک های
مورد هدف و به وسیله حذف تقویت کننده SB
محرک طراحی می شود.
صفحه 42:
درمانگران می توانند از خاموش سازی در
مورد بیمارانی که در واکنش به مشکلات
سزمن چسمی پاسخهای تاکاراهد و ناسا رگارآنه
نشان می دهند, استفاده کنند. همچنین از
خاموش سازی می توان در مواردی استفاده
کرد که به وسیله ی توجه بستگان بیمار و
کارکنان بهداشتی تقویت می شوند.
صفحه 43:
8 الگودهی و ایفای نقش
۰ الگودهی و ایفای نقش باعث می شود که
بیماران رفتارهای جدیدی کسب کنند و بازداری
يا عدم بازداری پاسخ های غیر سودمند را یاد
بگيرند. همچنین در بعضی از موارد الگودهی و
i sll نقش, ابراز رفتارهای آموخته شده را
تسهیل می کنند
صفحه 44:
رفتارهای جدید می توانند اتخاذ یک وض ضعیت
جسمی متفاوت در هنگام بروز یک نشانه ی
خاص تا استفاده از یک سری رفتاری زمانی که
کادر پزشکی مشکلات روانی مهم را نادیده
باشند.
صفحه 45:
* درمانگران در هنگام استفاده از الگودهی باید
اطمینان حاصل کنند که بیمار به جنبه ها
اصل الگو توجه می کند, شرایط برای یادآوری
آنچه مشاهده شده است مهیا است يا بیمار
می تواند انچه را مشاهده می کند به خاطر
بسپارد, jl ply لحاظ جسمی می تواند
رفتارهای مشاهده شده را انجام دهد و برای
به کار بردن رفتارهای آموخته شده انگیزه ی
کافی دارد.
صفحه 46:
* همچنین درمانگر باید یقین حاصل کند که
اجرای الگودهی sly شرایط بالینی و موقعیت
زندگی بیمار مناسب است.
صفحه 47:
٠ ۱ برنامه ريزى فعاليت
١ در سطح فعاليت بیماران ده
گزارش می شود که بیماران دچار مشکلاتی در
نوع و سطح فعالیت هایشان, از دست دادن
ساختار فعالیت های روزانه و تغییر در میزان
فعالیت های همراه با لذت و موفقیت هستند.
صفحه 48:
برای هر کدام از اين مشکلات برنامه ریزی
فعالیت روزانه و سطح فعالیت می تواند مفید
باشد. در اين برنامه ریزی ها میزان و یا نوع
صفحه 49:
9 درمانگران می توانندبیماران را تشویق 2S
كه جهت از سركيرى تدريجى فعاليت هايى كه
قبلا از آنها اجتناب مى كردند و يا فعاليت هايى
كه انجام. آنها به:دليل: مشکلات پزشکی دشوار
هستند, یک سری کارهای کوچکتر را برنامه
ریزی کنند.
صفحه 50:
این راهبرد برای بیمارانی که از نشانه های
افسردگی رنج می برند: و به خضوض بیمارانی
که به واسطهی بیماری دچار کاهش عملکرد
شده اند بسیار مفید است.
صفحه 51:
* آزمایش های رفتاری
٠ بعضی از بیماران تا زمانی که خودشان موضوعی را
تجربه نکنند نمی توانند اطلاعات جدید در موضوع را
بپذیرند. نمونه ای از این مورد بیمارانی هستند که
داروهای بی نیاز به نسخه را مصر کنند, زیرا معتقدند که
علائم بالینی شان را کاهش می دهند در حالی که در
حقیقت این داروها علایم بالینی شان را تشدید می کنند و
يا علايم دیگری به وجود می آورند و يا بیمارانی که در
واکنش احساس های جسمی از فعالیت فیزیکی اجتناب
می کنند, زیرا معتقدند که اجتناب علایم شان را می دهد.
صفحه 52:
* در این موارد, درمانگر و بیمار باید با همدیگر کار کنند تا
بیماران دریابند که یک بار رفتار را به وجود آورده است.
سپس درمانگر می تواند بگوید شواهدی که بیمار برای
اين باور دا قابل ترديد است و امکان دارد شواهد و
تجربه هاى جديد از باور ديكرى حمايت كنند.
صفحه 53:
* واکنش ها و رفتارهای مناسب بیمار برای
کنترل دوره های حاد بیماری حاد می تواند در
طول زمان به پاسخهای نابجا و واکنش های
نامناسب او در مقابله با بیماری مزمن تبدیل
شود. . ممکن است لازم باشد که درمانگر به
بیمار کمک کند تا رفتارهای مناسب تری را
امتحان کند.
صفحه 54:
* درمانگر می تواند آزمایش رفتاری را طراحی
کند که به بیمار کمک کند شواهد مربوط به
رفتارهای بیماری در شرایط "حاد" و رفتارهای
مربوط به بیماری مزمن " را بررسی و
مقایسه نماید. به این ترتیب درمانگر مي تواند
اجزای مفهوم پردازی را با استفاده از آزمایش
رفتاری مورد هدف قرار داد.
صفحه 55:
* درمانگر باید این قابلیت را داشته باشد که
دلایل و شواهدی را که بیمار برای رفتارهای
خود در مقابله با بیماری دارد کاملا درک کرده
و با آنها همدلی کند و سپس بر اساس این
درک و همدلی, آزمایش های رفتاری را
طراحی کند و به بیمار کمک نماید رفتارهای
خود را محک بزند.
صفحه 56:
* انجام این کار در مورد رفتارهایی که در ظاهر
غیرمنطقی به نظر ro رسند کار آسانی
نيست: ولق تنها زمانى كه درمائكر به اين درک
و همدلی برسد, انجام آزمایش رفتاری و تغییر
رفتار امکان پذیر است. هنگامی که آزمایش
رفتاری به نتیجه رسید, درمانگر و بیمار می
توانند برای انتخاب باورهای جایگزین 3 آزمایش
رفتارهای دیگر با همدیگر بهتر همکاری کنند.
صفحه 57:
8 روش های درمان شناختی
* شناسایی, ارزشیابی و تعدیل افکار خود آیند
* راهبردهای درمان شناختی زمانی اثربخش
هستند که بیماران مهارت هایی برای شناسایی
شناخت هایی که بعدا مرکز توجه درمانی قرار
می گيرند. را یاد بگیرند افکار و تصورات خودآیند
احتمالا آسان تر از شناخت های دیگر شناسایی
می شوند, زیرا این شناختها مربوط به
موقعیتهای خاص هستند.
صفحه 58:
8 درمانگران می توانند افکار و تصورات خاص
خودآیند را با بحث درباره ى مثال هايى از
مشکل در زندگی روزمره و يا مرور فرم های
ثبت افکار که در خارج از جلسه کامل شده
اند. شناسایی کنند.
صفحه 59:
* بیماران باید بدانند به چه افکاری توجه کنند, در
غیر اين صورت افکاری را گزارش می کنند که
امكان كار كردن روی انها محدود بوده و یا
فکرها را به گونه ای گزارش می کنند که
ارزشیابی و تغییر انها را با مشکل مواجه می
کند. بیماران مبتلا به مشکلات مزمن پزشکی
اغلب افکار خودایند منفی واقع گرایانه ی زیادی
بايد مورد ارزشیابی و تعدیل قرار ايرند.
صفحه 60:
۶ بک (۱۹۹۵) چندین نمونه را توضیح داده است
که چگونه بیماران افکار خود ایندی را گزارش
می کنند که كار كردن Soy آنها دشوار است.
آن دسته از افکار خودآیندی که به تفسیرهای
ploy از رویدادها و تجربه ها مربوط می شوند,
برای درمان شناختی مناسب هستند.
است در طى مراحل درمان اين نز نكته براى
مراجعان توضيح داده شود
صفحه 61:
* درمانگران بايد بيمارانى را که مشکلات آنها
تحت تاثیر افکار مزاحم, تگرانی یا فراشناخت
ها قرار می گیرد را جدا کنند و دقت نمایند که
sly بیماران باید از راهبردهای متناسب سازی
و بايش متفاوتی برای افکار خود آیند استفاده
شود.
صفحه 62:
راهبرد معمول ارزشیایی افکار خودآیند استفاده از برگهی
ثبت افکار است. نسخه های مختلف . این برگه ها وجود
دارند. بسپاری از درمانگران با همکاری بیمارانشان برگه
ها را تغییر می دهند برگه های مخصوص به خودشان را
تدوین می کنند. محتوای اصلی برگه ی ثبت افکار, ارائه
ی ساختاری برای شناسایی و ارزشیابی اقکار بیمار
است. بسیاری از برگه های ثبت افکار, پایش موقعیت.
خلق و افکار را در بر می گیرند؛ بعضی از آنها از بیماران
می خواهند شدت هیجان يا میزان اعتقاد خویش به فکر
شناسایی شده را با استفاده از یک مقیاس از صفر تا
۰ در جه بندی کنند.
صفحه 63:
بعضی از برگه ها نیز ستونی را برای ثبت
احساس های جسمی اختصاص می دهند. انواع
برگه های ثبت افکار کم و بیش دستورالعمل
هایی برای استفاده از خود برگه دارند. برای
شناسایی افکار خودآیند بیماران مبتلا به بیماری
های جسمی, اغلب به برگه هایی احتیاج داریم
که نیازهای خاص این بیماران را در نظر گرفته
باشد
صفحه 64:
سقراطی به بیماران کمک می کنند تا افکار
منفی خودایندشان را شناسایی کنند.
درمانگران نباید هميشه از یک مجموعه
سوالات یکنواخت استفاده کنند, زيرا اين کار
فرایند اکتشاف هدایت شده را به خطر می
اندازد.
صفحه 65:
* هنگامی که درمانگران سبک سوال پرسیدن
خود را با تجربه بیماران از مشکلات جسمی
هماهنگ .فی کتندر MSs ay Mie gl jlay
مزمن پزشکی بهترین نتیجه را از درمان
شناختى- رفتارى مى كيرند. اين کار احتمال
شناسایی افکار و تصورات مربوط به تجریه ی
بیماری جسمی را به حداکثر می رساند
صفحه 66:
٠ کنترل توجه
٠ تحقیقات نشان داده اند که آموزش کنترل
توجه (یا آموزش توجه) برای بیمارانی که
اضطراب سلامتی را تجربه می کنند یک
مداخله ی موثر است (پاپاجورجیو" و ولز,
۹۹۸
صفحه 67:
* این روش بیماران را قادر می سازد که تمرکز
بر خود را کاهش دهند و بر توجه خویش کنترل
تمرینات منظم دستکاری توجهی انجام می
شود. دستکاری توجهی شامل تمرینات توجه
انتخابی, توجه تقسیم شده و تغییر توجهی می
شود
صفحه 68:
٠ توجه برگردانی (یکی از روش های آموزش کنترل
نقش افکار در رفتار, هیجانها و تفکرشان پی برده
اند. هنگامی که بیماران در تغییر نحوه ی تفکرشان
چندان ماهر نشده اند يا زمانهایی که اجرای تکنیک
های تغییر تفکر عملی نیست می توان از توجه
برگردانی به عنوان تکنیک اولیه استفاده نمود (برای
مثال. هنگامی که بیمار تحت یک درمان پزشکی
شدید و دردناک قرار گرفته است.
صفحه 69:
° هنگامی که بیماران افکار مزاحمی را تجربه
می کنند نباید از تکنیک توجه برگردانی استفاده
کرد زیرا سرکوب کردن افکار احتمالا به
افزایش این افکار منجر می شود.
صفحه 70:
۶ شناسایی سوگیری skh شناختی
* هنگامی که بیمار توانست افکاری را که وضعیت
روحی ناخوشایندش را وساطت می
شناسای کند, درمانگر می تواند وی را با مفهوم
سوگیری شناختی آشنا کند. برخی از درمانگران
و تعدادی | متون درمان شناختی این مفهوم را
به عنوان خطاهای شناختی یا لغزش شناختی
تعريف كرده اند اين فصل اين مفهوم به عنوان
سوكيرى شناختى تعريف خواهد شد.
صفحه 71:
بیماران ويا از پایش های انجام شده توسط
آنان ارائه کنند, آنها بهتر می توانند به نقش
سوگیری ها در مشکلات شان پی ببرند توانایی
بیماران در شناسایی سوگیری های شناختی و
استفاده از آنها برای حل مشکلاتشان بسیار
صفحه 72:
جستجو و بررسی این سوگیری ها در افکار, در
طی مراحل اولیه درمان, زمانی که بیماران
می توانند افکارشان را پایش کنند ولی هنوز
قادر به ارزشیابی آنها نیستند, یک روش جانبی
مفید است. درمانگران می توانند بیماران را
تشویق کنند تا درباره ی این موضوع بیندیشند
كه جكونه بايد تغييراتى در افکار سوگیرانه
ایجاد شود, تا سوگیری از بين برود و عاطفهى
مربوط به آن نیز تغییر کند.
صفحه 73:
* شناسایی, ارزشیابی و تغییر باورهای واسطه
ای
+ پاورهای واسطه ای با توجه به اين أكه وابسته
به یک موقعیت نبوده و در شرایط مختلف
حضور دارندء در مقايسه با افكار خودآيند
مشکل تر شناسایی می شوند.
صفحه 74:
* بیماران به ندرت می توانند تنها با روش سوال
کردن, باورهای واسطه ای را شناسایی کنند و
معجولا بیمازان با استفاده از راضمایی
درمانگران این کار | را انجام می دهند, به اين
صورت که درمانگر و بیمار با هم موضوع های
مشترک و تکرار شونده ی تفکر بیمار را
شناسایی کرده و آنها را طوری ترکیب می
كنند كه به باورهاى واسطه اى دست يابند
صفحه 75:
باورهای واسطه isl طیف گسترده ای از
تجربیات بیمار را در بر می گيرند. بسیاری از
آنها نشان می دهند که بیماران چگونه عناصر
مجزای مشکلات را به هم ربط می دهند
صفحه 76:
* بیماران اغلب بعد از کشف باورهای واسطه ای
که بسیاری از مشکلات خلقی, رفتاری و
موقعیت هایشان را به هم ربط می دهد متحیر
می شوند. شناسایی باورهای واسطه ای به
بیماران کمک می کند تا دریابند اين باورها از
کجا سرچشمه گرفته اند و مشکلاتشان چگونه
ایجاد شده اند. شناسایی این باورها عنصر
اساسی ارزشیابی و قدم اول براى تغيير انها
Ow
صفحه 77:
* شناسایی, ارزشیابی و تغییر طرحواره ها
۶ مزمن شدن مشکلات مزمن پزشکی اغلب به
نوبه ی خود باعث ایجاد ساختارهای شناختی
فراگیر درباره ی خود, دنیا و بیماری می شوند.
همچنین ممکن است بیماران باورهایی دربارهی
با مشكلات مزمن يزشكى ارتباط ندارند ولى به
وسيله ى شروع يا تشديد بيمارى مزمن فعال
شوند.
صفحه 78:
8 یک طرحواره را می توان به عنوان یک الگوی
ذهنى در نظر كرفت كه به يردازش اطلاعات
کمک می کند. درمانگران می توانند با استفاده
از مثال های کلی درباره ی نحوه ی عملکرد
طرحواره, بیماران را با اين مفهوم آشنا کنند
صفحه 79:
روش های دیگری برای توضیح دادن طرحواره
وجود دارد. بیماران به راحتی می تواننده
طرحواره را به عنوان یک پیشداوری درک کنند
(پدسکی, ۱۹۹۳). هنگامی که بیماران روی
راهبردهای رفتار درمانی یا سطوح شناختی
دیگر مانند افکار 3 باورهای واسطه ای خويش
کار می کنند, درمانگران باید اطلاعاتی را به
منظور دستیابی به طرحواره sb احتمالی آنان
جمع آوری کنند.
صفحه 80:
* در بعضی از موارد تکمیل جملات می تواند به
اطلاعاتی درباره محتوای طرحواره ی بیماران
prio شود. مخصوصا در مواردی که تکمیل
جملات پس از بحث درباره ی یک موقعیت
هیجانی بیمار انجام شود. احتمالا مکانیسم اثر
اين روش به تأثیر برانگیزاننده هیجان باز مى
گردد, به این صورت که بحث درباره موقعیت
هیجانی, دسترسی به طرحواره را اسان تر
صفحه 81:
. اگر درمانگران درباره ی نحوه ی کنار هم قرار
گرفتن طرحواره ها فرضیه هایی داشته باشند,
می توانند این فرضیه ها را در یک برگه ی
ارزیابی و مفهوم پردازی اجزای طرحواره ها
را اصلاح نمایند.
صفحه 82:
* هنگامی که بیمار و درمانگر طرحواره ی
مشکل ساز را شناسایی کردند. می توانند
درباره ی اين موضوع که بیماری جسمی
چگونه طرحواره را تقویت می کند و مداخلات
شناختی- رفتاری چگونه طرحواره را تعدیل
کنند
Go نمايند. بحث
صفحه 83:
۶ شناسایی, ارزشیابی و مدیریت تصویر ذهنی
۰ درمانگران بايد تصویرسازی را به عنوان
سازوکار زیربنایی مشکلات روانی در نظر
بگیرند و مداخلات درمانی را در مورد آنها
انجام دهند (هاکمن, ١١98 ). تمام بیماران
تصویرسازی ذهنی را انجام نمی دهند و انهایی
که تصویرسازی را تجربه می کنند به یک اندازه
توانایی شناسایی تصورات شان را ندارند.
صفحه 84:
راهبردهای شناسایی تصاویر ذهنی مشابه
راهبردهای شناسایی افکار خودآیند منفی است
كه در آن بيماران بايد هنكام تجربه كردن
تغييرات شديد هيجانى در خود, به دقت به
فرايندهاى تفكر خويش توجه كنند.
صفحه 85:
درمانگران می توانند در طی جلسات از
بیماران بخواهند که بر موقعیت هیجانی اخیر
تمرکز کنند و آن را بازسازی نمایند و با
استفاده از سوالاتی مانند "ایا تصوری
داشتيد؟" يا "ايا تصوير چیز خاصی به ذهنتان
خطور کرد؟" تصورات مربوط به موقعیت را
فراخوانند. اين کار می تواند به شناسایی
تصورات ذهنی منجر شود که مورد ارزیابی
های بیشتر قرار می گيرند.
صفحه 86:
sb اين ارزيابى ها می توانند دربارهی ویژگی ٠
خود تصورات ويا نحوه ى ارتباط آنها با
مشكلات حاضر يا اجزاى شناختى رفتارى
مشابه با موضوعات افکار خودایند. باورهاى
واسطه ای و طرحواره ها دارند
صفحه 87:
* راهبردهای کنترل تصویرسازی به میزان ارتباط
تصوير ذهنی با یک رویداد واقعی بستگی دارد.
این موضوع که تصویرسازی, بازنمایی نمادین
یک رویداد واقعی است يا این که با تجربیات
زندگی واقعی ارتباطی اندکی دارد, در استفاده
از اين روش درمان مهم است. تصویرسازی
های ذهنی بیماران را می توان با روشی مشابه
با روش اکتشاف هدایت شده تغییر داد.
صفحه 88:
* همان طور که بیمار می تواند با روش اکتشاف
هدایت شده شناختهای کلامی دارای بار
عاطفی کمتر را شناسایی کند, با تغیییر
بازنمایی ذهنی اش نیز می تواند تصاویر ذهنی
منفی را تفییر دهد. ممکن است تصویرهای
ذهنی حاوی همان سوگیری هایی باشند که در
شناخت هاى کلامی نیز مشاهده می شوند.
همجنين بعضى از سوكيرى ها مختص
تصويرسازى هاى ذهنى هستند.
صفحه 89:
* درمانگران می توانند برای کاهش اضطراب
تجرييات تتروماتيك برا تشكيل, ميدسدد آر يق
هاى مبتنى بر مواجهه استفاده نمايند. در اين
تکنیک بیماران وادار مى شوند تصورات ذهنى
را بر اساس ميزان ناراحتى درجه بندى كنند و
سيس مرتبا با اين تصويرهاى ذهنى مواجهه
شوند تا اين که اضطراب مربوط به آنها کاهش
يابد.
صفحه 90:
پرداختن به شناخت skh واقع گرایانه
پرداختن به شناخت های واقع گرایانه " رویکردهایی
sly oS اصلاح سوگیری افکار خودآیند به کار مى
روند برای اصلاح افکار منفی واقع بینانه مناسب
نیستند. طبق مدل شناختی- رفتاری, به ویژه در کار
با بیماران مبتلا به مشکلات مزمن جسمی, بايد تأكيد
نمود که اجزای شناختی درمان هميشه براساس
تعدیل افکار منفی نيستند. گاهی اوقات مديريت
افکار منفی به جای تغییر آنها, گزینه ی واقع گرایانه
تری است.
صفحه 91:
8 در اين موارد wo توان با استفاده از روش
توجه برگردانی و جدول فعالیت, میزان وقوع
اين افکار را کنترل کرد. همچنین درمانگران
می توانند به بیماران کمک کنند با عواطف
مربوط به اين افكار كاملا دركير شوند. اين
عواطفت: ممكن است به وسيله ى افكارى
دربارهی پیامدهای ابراز عواطف منفی و یا یک
راهبرد اجتناب کلی کاملا سرکوب شده باشند.
صفحه 92:
۶ ممکن است بیماران برای شناخت sh air
فراشناختی افکار واقعگرایانه ی خود به کمک
نیاز داشته باشند. ممکن است لازم باشد که
درمانگران برای تعدیل باورها و فرض هایی که
روی واکنش sb عاطفی و رفتاری نامناسب
در واکنش به افکار واقع گرایانه تأثیر می-
گذارند, از راهبردهای شناخت درمانی استفاده
صفحه 93:
۰ نیاز به پذیرش واقعی بودن ارزیابی های منفی
نباید به منزله ی همسویی با دیدگا و مأیوس و
يوج گرایانه ی بیمار یا تأبید اين دیدگاه تلقی
شود. افکار خود آیند واقع گرایانه اغلب با
افکار سوگیرانه همراه هستند و درمانگران می
توانند آنها را درمان کنند و با به بیماران کمک
نمایند راهبردهای مقابله ای فعال تری اتخاذ
صفحه 94:
8 اين راهبردها به ویژه برای بیمارانی مفید است
كه به واسطه ى موقعيت منفى كه با آن
مواجه هستند و افکار واقع گرایانه ای که
درباره موقعیت دارند, پذیرفته اند که نمی
توانند برای کاهش تاثیرات هیجانی مشکلات
شان کاری انجام دهند. اموری (۱999)_
دربارهی کار کردن بر روی افکار خود ایند واقع
گرایانه در درمان شناختی- رفتاری یک مرور
کلی ارائه کرده است.
صفحه 95:
٠ تحلیل سود - زیان
۶ بیماران مبتلا به بیماری های مزمن پزشکی اغلب
مجبورند تصمیمات مهمی بگيرند, مثلا چه زمانی
درمان را شروع کنند و یا چه زمانی آن را متوقف
کنند, جه درمانی بهتر از درمان نکردن است. ove LI
توانند سر کار بروند یا با چه کسی می توانند درباره
s مشکلاتشان حرف بزنند. گاهی اوقات تصمیم
گیری دربارهی این موضوعات مشکل است و با
بعضی اوقات بیماران نمی توانند بدون کمک دیگران
صفحه 96:
8 در چنین شرایطی, استفاده از روش تحلیل
سود و زيان مى تواند مفيد واقع شود.
درمانكران مى توانند بيماران را تشويق كنند
كه دربارهى ماهيت مشكلاتشان فكر كنند و
همه ی راه حل های ممکن را در نظر بگيرند.
سپس سود و زیان هریک از راه حل ها را
فهرست کنه می توانند سود و زیان طولانی
مدت و كوتاه مدت راه حل ها را نیز بنویسند)
صفحه 97:
٠ روش های موقعیتی و محیطی
۰ ممکن است مفهوم پردازی شناختی- رفتاری,
عوامل موقعیتی یا محیطی را که بر مشکلات
روانی تأثیر
گذارند آشکار سازد. در بعضی از موارد, لازم
است که درمانگر و بیمار این عوامل را قبل از
عوامل شناختی رفتاری و هیجانی مورد توجه
قرار دهند..
صفحه 98:
این عوامل ممکن است مشکل ساز شوند.
زیرا قرار گرفتن در یک محیط خاص می تواند
درمان عوامل شناختی- رفتاری و هیجانی را
غیر ممکن سازد (مثلا بیماری که به خاطر
همسر سوء استفاده کننده یا مراقبت از
کودکانش نمی تواند وقت و انرژی کافی برای
روان درمانی اختصاص دهد) همچنین شرایط
دیگری توا دارد که در آنها عدم توجه به
عوامل محیطی و موقعیتی باعث می شود
اثربخشی درمان شناختی و رفتاری تضعیف
i a
صفحه 99:
مواجهه بیمار با کارکنان درمانی غیر سودمند,
تعدیل واکنش های کارکنان يا سازماندهی
مجدد محیط درمانی باشد به نحوی که درمانگر
اطمینان حاصل کند که عوامل محیطی که در
واکنش های رفتاری, شناختی و هیجانی منفی
بیماران نقش دارند به حداقل رسيده يا كاملا
از بين رفته است.
صفحه 100:
* این کارها اغلب شامل اقداماتی است که
محیط درمانی را از نظر روانیاجتماعی مناسب
می سازند. در بعضی از موارد, درمانگر ممکن
است درباره ی رابطه ی محیط بیمارستان و
رفاه بیماران, اطلاعاتی به مدیریت بیمارستان
ارائه کند.
صفحه 101:
۰ در بعضی از موارد. استفاده از روش sb
تعدیل برانگیختگی مانند آرمیدگی می تواند
مناسب باشد. اما اين روش ها به ندرت بر
اساس مفهوم پردازی فردی هستند و آرمیدگی
معمولا یک راهبرد کلی است که به منظور
کاهش اضطراب اجرا می شود.
صفحه 102:
* هنگامی که درمانگران از آرمیدگی استفاده می
نمایند باید اطمینان حاصل کنند که بیماران از
آرمیدگی به عنوان یک رفتار ایمنی جویانه
استفاده نمی کنند (اکثر بیماران از آرمیدگی به
اين صورت استفاده می کنند و در به کار بردن
آرمیدگی ماهر هستند.
صفحه 103:
* درمانگران باید تنها زمانی از آرمیدگی استفاده
کنند که بیماران نتوانسته ته اند در زندگی روزمره
خود روش دیگری برای افزايش ارامش پیدا
کنند (یعنی انجام دادن کارهای آرامش بخش).
هنگامی که درمانگران تصمیم می WHS از
ارمیدگی استفاده کنند باید سعی کنند تا آن را
به یکی از عناصر مفهوم پردازی ربط دهند
صفحه 104:
* فرایند درمان شناختی- رفتارى به غير از
مواردی که بیماران در مراحل اولیه فرایند
بیماری خود به درمان شناختی- رفتاری ارجاع
داده می شوند, آنان احتمالا مشکلاتی را تجربه
می کنند که در طی چندین سال شکل گرفته
اند. بنابراین, بعید است که فرایندهای تفکر و
الگوهای رفتاری که در طی چندین سال فعال
بوده اند در خلال چند هفته تغییر کنند.
صفحه 105:
روات درمانی با بیمارانی که زندگی شان تحت
تأثير بيمارى جسمى قرار كرفته است (و اين
بيمارى ممكن است نا آخر عمر ياقى (ily
بايد از قبل كاملا برنامه ريزى شده باشد و بر
جلسات درمانى و تعداد أن بسته به مشكلات
بالينى بيماران متفاوت است. اما معمولا
ينجاه دقيقه بركّزار مى شوند. درمانكران بايد
يس از رسيدن به اهداف درمانى براى بيماران
2 ليه اد نع :سيوع eee OP
صفحه 106:
* درمانگران می توانند این جلسات را در مدت
سه ماه پس از خاتمه ی درمان به صورتی
تنظیم نمایند که به طور تدریجی فاصله ی این
جلسات افزایش یابد (به فاصله ی دوهفته,
چهار هفته و سپس سه ماه). در بعضی از
مواره بزای بعستی شرایط خاص پرنامه زیزی
جلسات مروری به صورت سالانه یا مطابق با
برنامه ریزی مرورهای پزشکی می تواند مفید
واقع شود
صفحه 107:
بعضی از درمانگران یک برنامه ی باز را در
اختیار بیماران قرار میدهند و آنها می توانند در
آبنده دوباره با درمانگر تعامل درماتی برقرار
صفحه 108:
۰ اين روش ممکن است slg بستگی را تقویت
نماید و روش بهتر اين است که sly بیماران
توضیح داده شود که درمان شناختی- رفتاری
یک رویکرد مشکل مدار است و از درمان فعال
به سوی دورهی پیگیری و پس از آن پایان
درمان پیش می رود (مگر این که نیاز خاصی
به مرور مداوم توسط درمانگر شناختی -
رفتاری وجود داشته باشد).
صفحه 109:
ع« اين موضوع که بیماران بدانند راهبردهای,
ختی- رفتاری چگونه بر مشکلاتشان تأثیر
می گذارند و در آینده چگونه از این راهبردها
استفاده کنند حائز اهمیت است.
صفحه 110:
درمانگران باید با آگاه کردن بیماران از
مکانیزم هایی که بر مشکلاتشان تأثیر می
گذارند و يا آنها را تعدیل می کنند, راهبردهای
درمانی که برای مقابله با این مشکلات یاد
گرفته اند و نحوه ی استفاده از این راهبردها
برای مشکلات مشابه, از عود مجدد مشکلات
صفحه 111:
* بیماران, به ویژه در مواردی که فرایند بیماری
آنها رویدادهای قابل پیش بینی را در بر مى
گیرد. می توانند دربارهی رویدادهای بالقوه
بحرانی در رابطه با روند بیماری مزمن پزشکی
پیش بینی هایی به عمل آورند.
صفحه 112:
٠ چلسات پیگیری که بر پیشگیری از عود مجدد
تأکید می کنند و تکالیفی را به منظور تقویت
محتوای جلسه طراحی می نمایند اغلب مفید
واقع مى شوند. درمانكران wo توانند اين
تکالیف را با استفاده از یک کاربرگ انجام
دهند. این کاربرگ به بیماران کمک می US
تجربیات خود را از درمان شناختی- رفتاری
صفحه 113:
۰ ممکن است درمانگران مجبور باشند شیوه ی
درمان خود را مطابق با ماهیت و بافت
تجربیات زندگی بیماران مبتلا به مشکلات
تغییرات عبارتند از : تجدید نظر درباره ی محل
اجرای جلسات درمانی
صفحه 114:
۰ (برای مثال, هنگامی که بیمار موقتا دچار تشدید علایم
Wo شود, جلسات خانگی می تواند تداوم درمان را
حفظ کند) يا نحوه ی ارائه با اجرای راهبردهای
درمانی(برای مثال, یک بیمار به ade ابتلا به آرتروز قادر
کنند كه درمانگر در رابطه با فرایند مدیریت بیمار
انعطاف پذیرتر باشد. دوره های بیماری ممکن است
باعث شوند بیمار به موقع جلسات را لغو نکند و یا
هنگامی که نیازهای پزشکی در اولویت قرار دارئد ممکن
است نیاز باشد که روان درمانی به تعویق افتد.
صفحه 115:
* خلاصه و نتیجه گیری
* درمان شناختی- رفتاری کاربرد طیف گسترده
ای از مداخلات شناختی رفتاری و محیطء را
های درمانی رویکرد شناختی - رفتاری به طور
اجمالی مرور شد
صفحه 116:
بیشتر درباره ی بعضی از راهبردهای مطرح
شده, به متون تخصصی درمان شناختی-
رفتاری رجوع کنند)
صفحه 117: