صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
مبانی فلسفی تئوریها تبیین مبانی فلسفی تئوریها نیازمند آن است که : 0 تئوریها را خوب بفهمیم یعنی بدانیم چه می گویند » چگونه » چرا و برای چه کسانی گفته شده اند ؛ آنها را خوب نقد كنيم » یعنی قوتها و ضعفهای آنها را بشناسیم

صفحه 4:
موانع فهم و نقد تئوریها * ویژگیهای شخصیتی افراد شامل : - تفکر انتقادی نداشتن ؛ - پرسشگر نبودن ؛ - از نیازهای بیولوژیکی فراتر نرفتن ( گرفتار معیشت بودن ) - ایدئولوژیک اندیشیدن و تصور آنکه برای تمامی پرسشها پاسخ داریم ؛ ‎ab gu ac ©‏ فلسفه و بحثهای نظری با زندگی اجتماعی ما ؛ * رواج داشتن تصویر غلط از فلسفه و منلحث نظری * 4

صفحه 5:
ee as ‏امت اررق‎ ee bee : ‏مواجه است فقدان مبانی ذ‎ el ‏با‎ ‏عرضه های اعلی و ساسی حامته (فرهنگی,اجتفاعی‎ ‏اقتصادی سیاسی ) است.‎ ‏كور‎ لبه سبب فقدان مبلنی نظری مشترک در عرصه های مذکور ‎yp‏ بخشهای مختلف جامعه مانند نظام اداری د لجار ونوا .. نیز فلقد یک ‎aol»‏ كلان مبنای برنامه های عا در عرصه ها و بخشهای مختلف تئوریها و مدلهایی است که بایستی تولید یا از دیگران اخذ شده و متناسب با بوم و سرزمین ما به کار گرفته شود .

صفحه 6:
نیاز به يك هندسه معرقتي ‏ برای بررسی و نقد تئوریهای موجود و تئوری سازی نیازمند برخورداری از ‎ae‏ ‏او و و به لن دست ‎ea‏ تكيه بر كن به زیرساختها و مبلنی فلسفي تتوریها و مدلها ( مفروضات اساسی ) پرداخت .

صفحه 7:
3 از آنجا که در علم به چيستي و اماهیت تئوربها نمی پردانند و پرداختن به لین موضوع که یک فراتئوری است در حوزه فلسفه علم قرار می گیرد . سح و مبلنی فلسفی ( مفروضات اساسی ) تئوربهای مدیریت در حوزه مدبریت قرار می گیرد که حوزه ای نوپاست .

صفحه 8:
قو وصات اساس ی -" جوا مغر و صات ‎«sw‏ ‏مفروضات اساسي عمیق ترین و پنهان ترین لايه فرهنك و به عنوان ‎eee‏ تمامي دستاوردهاي مادي و معنوي انسان به ی مفروضات اساسي (لایه هاي زیرین و نامحسوس) مهمترین لت رتیت ای ‎ee‏ مفروضات اساسی ( زیر ساختهای بنیادین و مبانی فلسفی ) مهمترین عامل تشابه یا تمایز تئوریها با یکدیگراست . ليه هاى بيرونى و محسوس تئوریها و مدلها بخش علمی و کاربردی آنها و للبه های زیرین و نامحسوس آنها (مفروضات اساسی ) بخش نظری و فلسفی آنها را نشان می دهد: تغییر در مفروضات اساسی تغییرات اساسی در کلیت علم را در بی خواهد داشت .

صفحه 9:
< 578 5 1 جكونه مى توان مفروضات اساسى » / ۱ زیرساختهای بنبادین با مبانی فلسفی ؛ ‎see oe‏ ۱ تصویری سامان بافته از آنها به دست | ۸ آورد؟ 8

صفحه 10:
ضرورت برخورداری از یک مبنای عقالنی و منطقی برای بررسی و نقد تئوربها و مدلها و دستیابیبه تقسیم بندیهای جدید براساس مفروضات اساسی آنها .

صفحه 11:
سابقه لین موضوع جه كارهاى م مانند " گولدنر "» "بارل" و" مورکان "۰ " مورکان "۰ " کونتز "»" ریچارد اسکات "و ... برمی گردد . ‌ کین تلاشها پایان نیافته است و تغیبر وم ۷ تحولات در عرصه علوم امروز نیز بویژه در / رابطه با مفروضات اساسی و لایه های ‎oe as ۲‏ تلا ‎ae‏ ۱ ل يي شهاى بيشترى مى 5 ‎ ‎ ‎

صفحه 12:
“Gru slo ofl ‏ژزقی ا(‎ مدل منهومی مفروضات " اساسی زیرساختها ى بنيادين |[ ی 5 معينى است كه درسيك رابطه نهعى نسبت .به يكديكر قرار كرفته اند . گزاره های بنیادین پذیرفته شده از سوی تئوری پردازان است که زیر ساخت و ‎ste |‏ فلسفی نئوری آنها را آشکار می ‎=e‏ گزاره ها و اصول موضوعه ای هستند که زبیین ترین الیه علم و تئوریهای آن را شکل داده و بر پایه خود استوار می کنند زیرساختهای نظری و دیدگاههلیی است ١ ۲

صفحه 13:
تعاریف واژه های کلیدی پارادایم و تحليل 4 جارجوب و الكوى ذهنى مشتركى است كه 3 مبتنی بر چهار شاخص هستی شنلسی» شناخت ل شناسىء روش شناسى و ارزش شناسى شكل = se ‏کیفیت شناختی است که تئوری پرداز از ستر‎ . ‏فعالیت خود و سازمان دارد‎ | چیستی سازمان و جگونگی کار کرد ‎rane‏ ‏حبات و بقای آن است. تور از انمان و بلقت شخستی او در تلا مازمان ‏ محیطی است که در آن فعالیت مى كند 7 و ۳

صفحه 14:

صفحه 15:
elc ‏)هداز‎ هر علمي متشکل از سه دسته از گزاره ها یا تصیقات شامل ۱۰۰۰ ۰ مرضو عه و تأوريها قابل تبيين در يك دستگاه قياسي با ويژگيهاي سازگاربي » تمامیت و استقلال 33 0 2 تک كزاره نوع سوم يعني مدلها و تثوريهاي هر علم متمايز كننده ءعلوم از یکدیگرند oC

صفحه 16:
27 2 چراسلا ت بت 7 ویژکی اکتشافی مدل برای شناخت ساختار تئوریها و تعیین اعتبار و عدم اعتبار . آنها می توان از مدلها استفاده کرد پیوند نزدیک مدل با تئوری ۹ ۹ را به تئوری تبدیل ۰

صفحه 17:

صفحه 18:
تجلی دنیای خارج در ذهن از طریق ادراك حسی نمایاندن دنیای خارج که درك شده است به عنوان محصول فعالیتهای ذهنی

صفحه 19:
اهداف مدل و مدل سازی تشریح بخشی از واقعیت یعنی سیستم تحت مطالعه ؛ درك بافت و وظایف سیستم ؛ پیش بینی رفتار سیستم به عنوان يك کل یا اجزاء آن تحت شرایط مختلف ؛ ‎eles‏ رفتار سیستم برای حصول موثر به ‎tu‏ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 20:
3 ارزيابي ه مدل > ساماندهی لطلاعات مورد نظر و بيش بینی بر اساس آنها aes ‏توان بر پایه آنها مطالعه کرد‎

صفحه 21:
تئوری و تنوری پودازی . ‎١‏ سیر نزاع عقل گرليي و حس گرليي در یونان قدیم که سردمداران تن از يك سو ستراط . اقلاطون و ارسطو و از سوي دیگر سوفسطائیان يعني كساني مانند گور گیاس و پروتاگراس و شکاکان به رهبري فیلون بودند ؛ پس از رنسانس به رنه د کارت و فرانسیس بیکن رسید و اين سیر تا زمان _ پیدایش فلسفه علم استمرار داشت ‎a‏ ‏پس از پیدایش فلسفه علم و با پرداختن به چيستي علم و مشخص کردن ابعاد تن (میمترین دستاورد فلسفه علم انزاع عقل گرایی و حس گرایی خاتمه یافت و تئوري و تئوری پردازی در کانون توجه قرار گرفت و همگان را ببه خود مشغول ساخت . ‏0( تک تئوریبا به صورت مستقیم (در مکتب پوپر ) به طور غیر ۱ ‎ ‎ ‏مستقیم (در مکتب کین و لاکاتوش ) میمترین واحد تجزیه و تحلیل در علم به شمار مي آیند. 1 ‎ ‎

صفحه 22:
۹۱ سح 27 فک 1د چيستي تلوري: > 6ب ‎١‏ تتوري يك كزاره كلي است كه بر بايه يك فعاليت ذهني جرايي و جكونكي رخداد يديده ها و حوادث مرتبط با خود را تبيين مي كند. ۳7

صفحه 23:
چرایی تلوري؟ _ > جرايى ‎Gar‏ | _ تنوریها تجربیات را سازماندهي مي کنند . | ۱ CS en ‏تبیین مي کنند.‎ 1 ا دانش را گسترش داده و بسط می دهند . | مارابه تحقیقات بیشتر سوق داده و تحريك مي کنند |

صفحه 24:

صفحه 25:
الگوهای ذهنی شامل : ۱- مفروضات اساسی ۲- نگرشها و دیدگاهها ۳- تئوریها و مدل ها چرخه بادگیری و شک ل گیری الگوهای ذهنی انسان

صفحه 26:

صفحه 27:
2-2 ارزبابي و نقدتتوري _ ارزيابي و نقد قوري ‎Zs‏ ل آنچه گفته است آنجه نكفته است آنجه بايد كفته شود تحلیل موقع ‎on‏ ‏7 درجه آزمون ابطال يديري ‎nk‏ ‏سازگاري با بدیهیات يا حقایق مورد پذیرش

صفحه 28:
تاكيد بر بیان مبلفی روش و اعتبار و رولیبی ۱ تئوری در بررسیهای تجربی ۲ ‏تاکید بر بیان مجموعه ای از ایده ها که سازنده‎ ٠ ‏تلوربها هستند (پیش فرضهای فلسفی » تئوربها و‎ ‏بنیانهای هستى شناسى » انسان شناسى و شناخت ا‎ تاكيد بر هوميت تاربخى تئوريها و ملاحظات تاریضی و تحولات اجتماعى مقارن يديد آمدن آنها

صفحه 29:
fee | بر بررسی و تجزیه و تحلیل تئوریهای مدیریت است که در جارجوب مدل ارایه شده با رویکرد محتوایی به بررسی آنها خواهیم پرداخت.

صفحه 30:
بخش دوم 0 ۱ نه 1 طبقه بندی و گو oe يت يهاي مديرد

صفحه 31:
تیلور : تجزیه و تحلیل کار ماکس وبر ‏ تجزیه و تحلیل ساختارهاي قدرت ات هنري فايول ‎١‏ تجزیه و تحلیل فعاليتهاي مدیریت ‎ »=‏ — پدید آمدن جنگل تئوریها و ضرورت سامان بخشیدن به تئوریها

صفحه 32:
ی ‎ae 2‏ | لد جيسشي © طبقه بندى ‎U(classification)‏ ‏۲۳ ” به نظامهاي تقسيم بندى اشاره دارد كه يديده ها را در دافل مجموعه هايي کامل و جامع و 4 منمصر به فرد به طور متقابل با يك سري ال از قواعد تصميم كيري مجزا دسته بندي مي کند

صفحه 33:
pilot sb ‏به عنوان‎ ie ‏اسکات با در نظر گرفتن‎ ٠ حاکم بر تئوربهای مدیریت آنه را از نظر تاریخی در ول به مکب کلاسک, نله کلاسک و سستی طقه بندی کرده است با توجه به مفاهیم عمده مورد نظر مکاتب را به مکتب وظیفه اي مدیریت علمي» مدیریت کمي» روابط انساني» منابع انساني, تثوري سیستم هاء تنوري اقتضايي نقسیم کرده است نگ بر اساس نوع عمل سازمان و سطح تجزیه و تحلیل تلوریها را به دو دسته تلوريهاي خرد و کلان تقسیم کرده است . ی و منابع انسانی ؛مدیریت علمی (کمی)»سیستمی و اقتضایی تقسیم کرده است.

صفحه 34:
Lee. Sn! il (Typology) clits ai95 مجموعه اي به هم پیوسته از نوع ايده آلها به دست مي آید که يك ترکیب يكانه از ميژگيهاي موضوع مورد نظر را ارائه مي دهد و نتایج مرتیط با ود ر يديد مى آورد.

صفحه 35:
م rt YY > ‏ند مکی‎ 9 سنفیت داشتن آن با تئوری 6 و 9 قابلیت. شناسایی مفاهیم سازه ها و متغیرها در آن 9 مشخص شدن ارتباط بین مفاهیم. سازه‌ها 4 و متغیرها در أن 0 5 7 \ 3 ابطال يذيرى ان 59

صفحه 36:
با استفاده از گهنه شناسی ی توان به سامان بخشیدن‌به تلوریها روی آورد و با تکیه بر آنهلبه‌یک فراتئوری دست بافت که بتولندبا نظم بخشیدنبه تئوریها هر یک را در جایگاه خود قرار داده و نتایج مورد انتظار از آنها را محقق سازد.

صفحه 37:
4 ‏كردن به سوى ماوراء تكوريهاى خطى سنتى ؛‎ oN e ‏فراهم آوردن ساز و کاری برای در بر گرفتن اصول کلی‎ 9 ‏تحقیق در بررسی سازمانی ؛‎ ‏شناسایی نوع ایده ال های چند گانه سازمان یا تتوری‎ 9 ‏های چند سطمی که تئوریهای ستتی از آن عامز هستند‎ ‏اجازه دادن به پژوهشگران که به ماوراء ممدودیتهای‎ 9 ‏دنیای تجربی و فیزیکی موجود مرکت کنند و تئوریهای‎ 4 ‏تجویزی بیشتری را پدید بیاورند‎ ‏تئوریها به سیب غنایی که می یابند پیچیده تر خواهند‎ 9 | ۲ ‏دو مها مقدار نير اكز بهشل‎

صفحه 38:
—_—— — انواع كونه شناسي در تنوريهاي مدیریت _ تكيه د فرايند كابر رويكرة نادي وااسامان؟ ا بر رويكرد فرايندى و سامان ‎ee 2‏ 1 بخشیدنبه تلوریها (شش مکتب و سپس 2 ا م مكتب) تکیه بر سطوح متفاوت تجزیه و ‎ss‏ ‎cas‏ ( رفتاری, ساختاری و محیطی ) و ‎Sul‏ © دیدگاه تئوری پرداز ( عقللیی , طبیعی ‎SSS ve‏ تکیه بر مفروضات مربوطبه فلسفه علوم گونه‌شناسي اجتماعی و ماهیت جامعه و مطرح بارل و مورگان ساختن بارادایمیبا ( پارادایم كاركردكرايى ) ۱

صفحه 39:
دست کشیدن از نگرش‌تک پارادایمی و ۲ روی آوردن به تنوع پارادایمها با استفاده از استعاره ها ۳ | از وجوه مختلف با توجمبه دو بعد افقي ) (درون و بیرون سازمان) و عمودي (تمركؤو عدم تعوكزا ا با توجمبه متغيرهليي مانند تکنولوي» ساختار اقتدار و ۳ وظلیف خاص هر سازمانبه توصیف و پیش بيني رفتار کون اي سازمانياحي پردازد و بر اساس گنه شناسي خاص خود سيلورمن سبه سه نوع كونه شناسي سازماني اشاره .عي كند: كونه 00 شناسي هاي مبتنى بر وروديها(فشارهاي خارجي)» خروجيها(نفوذ سازمآن در محيط) و عوامل بين سازماني. ‏

صفحه 40:
و ‌ لگر گونه شناسي‌ها را بر اساس چهار معیار زیر مقایسه کنیم: + ساماندهی اطلاعات مورد نظر و پیش بینی بر اساس آنها ‎ue‏ سازگاری منطقی ‏+ ویژگی اکتشافی ‎ig‏ به ساخت تئوری و شناخت ‎i‏ عدم اعتبار تئوري ها ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 41:
معیارها ‎ag‏ شناسی کونتر اسکات بارل و مورگان مورگان کوتین و همکاران سیلورمن ساماندهی اطلاعات مورد نظر و پیش بینی بر اساس آنها (جامعیت) محدود نسبتا محدود محدود نا محدود محدود نا محدود ضرورت ندارد ویژگی اکتشافی (میزان مطالعه بر پایان آن تنها در چارچوب دوازده مکتب ارائه شده در جارجوب دو دیدگاه با رویکرد سیستمی و در یکی از سطوج تنها در ذيل بارادايم كاركود كرابى با رويكرد جامعه شناختی مستعدبه کارگیری استعاره های جدی در چارچوب تعیین شده در چارچوب روابط سازمان و معیط کمک به ساخت تنوری و شناخت اعتباريا عدم اعتبار به طور محدود كمك مى كند كمك مى كند كمك مى كند كمق مى كند

صفحه 42:
سبا توجهبه نقدهلیی که بر هر یک و از لین گونه‌شناسي‌ها وجود دارد می‌توانبه جستجوی گونه‌شناسی سيا مدلی جامع‌تر مبادرت ورزید که برخوردار از مزیتهما و فاقد محدودیتها و نقایص آنها باشد.

صفحه 43:
مهمتوین مساله اي‌که ذهن پژوهشگر را به خود مشغول ساخته بود این بود که: ‎be‏ تئوريهاي مدیربت که بر پایه عقلانیت ابزاري شکل گرفته و است در جامعه ما از کارکردهای لازم ‏برخوردار نیست؟ ‎

صفحه 44:
پاسخ اولیه مساله این بود که : مهمترین مانع تعمیم تئوریها و مدلهاي مدیریتی به جوامع مختلف و زمانها و مكانهاي دیکر زیر ساختهاي بنیادین و مباني فلسفي يا مفروضات آنهاست .

صفحه 45:
مدل مفهومي كه براي تبيين زيرساختهاي بنیادین و مباني فلسفي (مفروضات اساسي ) تتوزيهاي مديريت و سازمان اه ده است دارای سه بعد است که عبارتند از

صفحه 46:
بعاد پارادایم. ماکم بر 46 شا ارزش شناسی واقع‌گرایی دی واقعیت داشتن هستی, اصالت داشتن جامعه و سازمان, عینیت داشتن پدیده‌های اجتماعی و سازمانی نمادین و ذهنی بودن هستی, اعتبار ی بودن جامعه و سازمان,مبتنیبر ذهن بودن پدیده‌های اجتماعی و سازمانی تجزیه و تعلیل انسجام و تحليل تعريه وتركيب انسجام و ‎SF‏ آزمونپذیری, علتیابی, مشاهده و فرضیه, جدایی ارزش از واقعیت. دادههاي حسى. تنوری‌های خرد.قانونمندی عامه روش کمی سازگاری منطقی, دلیلیابی, فرضیه و مشاهده, ‎wae‏ جدایی ارزش از »اقعیت. داده‌های غیرحسی, تنوری‌های کلان قانونمندی خاص. روش کیقی ارزش به عنوان واقعيت اجتماعی مستقل از ذهن انسان و قايل تبيين در خارج ارزش به عنوان واكنش زيستى س اجتماعى تسبت به يديدههاى عينى. مستقل از ذهن اتسانا ارزش به عنوان نتيجه فرايند تعامل اجتماعى ارزش به عنوانواقعینی ذهنی, غیرقابل تعمیم و نسبی

صفحه 47:
Yon 47 جامعه حفظ وضعیت موجود. نظم اجتماعى. انسجام و همبستكى اجتماعى. همكارى و اشتراک مساعی. واقعیت عینی. توافق جمعی و ارضای نیاز تغییر وضعیت. تضاد ساختاری, مخالفت و مقابله. رهایی‌بخشی و آزادی. توانایی و استعداد. حالتهای سلطه و محرومیت تعیین هدف و رسمیت حفظ بقا انسان اقتصادی س عقلایی انسان اجتماعی. انسان خودشکوفا و انسان پیچیده قالب بیری و اطاعت. قالب‌شکنی و نافرمانی پررسی رفتر انسان در سازمان و عملکرد او در محیط کار پررسی ساختار سازمان و عملکرد آدبا توجه به ابعاد و اجزایش بررسی ساژمان در تغافل پا محیط آن

صفحه 48:
| فصل سوم : ۱ طراحي و تببین مدل_ لتللمججوج —_ |

صفحه 49:
‎ce! |‏ بخش اول: ‏طراحی مدل ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 50:
همه تئوريهاي مدیریت بر ‎(eaten ML‏ اساسي شکل گرفته اند که همگي در حوزه اي فراتر از تئوري قرار دارند و مي توانند در هکم يك فرا تتوري یا تثوري مبتني بر گونه شناسي به ما کمك کنند تا زیر ساختهاي بنیادین و مباني فلسفي تئوریها را بررسي کرده و به انتخاب کارآهد و اثر بخش ترين آنها اقدام ‎Sy‏ در جهت بسط آنها بکوشیم ‎ ‎ ‎

صفحه 51:
مفروضات اساسي , تئوري همان زيرساختهاي بنیادین آمباني و مفروضات ملسي التنطط ‎ee‏ ‏آشکار یا پنهان و خواسته یا نافواسته تئوري خود را بر مبناي آتن استوار سافته است

صفحه 52:
0 شناخت مفروضات اساسي تئوریها باید ‎a‏ ‏" ويژگيهاي منحصر به فرد و تكرار شونده “ انها كه ممكن است إز ناخودا كاه تتوري يرداز سرچشمه گرفته باشد و خود او نیز از آن آگاه 3 نباشد را کشف کرده و در صورت امكان به 3 دنبال توضیح و تعبیر و تفسیر فلسفي . روانشناسانه یا جامعه شناسانه آنها بر آییم و بدين گونه از منظر فلسفه علم به تملیل و ردن آنها بپردازیم .

صفحه 53:
( _ قفاوت و قشابه تلوری‌ها ‎ .‏ ‎i‏ تئوریه) برخاسته از 5 ت و تشابه تور ‏تفاوت و ‎Fae‏ و کشابه پارادایمها . ‎oo‏ ‏تجزیه و تملیل در فرایند ‎ae‏ ‎o ‏پردازی است که اس‎ ‎cm 5 5 3‏ = د 3 اساسي تنوري را شكل مي ۳ ‎

صفحه 54:
پارادایم حاکم بر تئوری ها ۳ پارادایم چارچوب ذهنی و ارزش مشترک و پذیرفته شده در میان جمعی از دانشمندان است که با توجه به جنبه های چهار گانه هستی شناسی . شناخت شناسی . روش شناسی و ارزش شناسی شکل می گیرد و بر پایه آن به تتوری پردازی يا مدل سازی رو می آورند ات اساسی

صفحه 55:
ماهیت ‎mets‏ و جهان” هستي است و به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که ‎ul -‏ ساخت و ترکیب جهان ‎Gaya‏ واقعي است یا نمادین و از طریق فرآيندهاي ‎Gos‏ ساختار یافته است ؟ ‎

صفحه 56:
a ‏انسان در دو حوزه شكل مي كيرد‎ 4 ‏تعریف دانش و اينكه جه چيزي رأ دانش مي دانیم:‎ - 1 (حوزه 3 - فرایند کسب دانش واینکه چگونه مي دایم . ‎Oo‏ (حوزه روش شناسی) & ی درك و شناخت ریشه. ماهیت و اعتبار ‎ss‏ آوردن ‎ak‏ در رابطه با خود دانش است ؛ از این رو آن را تلوري دانش نامیده اند. موضوعاتي مانند نقش استدلال در ایجاد دانش, نقش ادراکات حسي در پدید آمدن دانش . انواع دانش و درست يا غلط بودن دانش موضوعات شناخت شناسانه به شمار هي آیند.

صفحه 57:
تتوريهاي تحليلي دانش صوري استعاره ريشه ای : دانش مکانیکی تنوريهاي تركيبي دانش زمینه اي استعاره ريشه ای : حادثه تاریخی دانش ار گانيکي انتتقازه ریش ای : کل منسجم

صفحه 58:
ادانشي است که به شناسايي مشابهتها و تفاوتها مي پردازد و در قالب يك واقعیت ‎M6 oe‏ ار را سااستعاره مشابهت براي نشان دادن این دانش به کار برده شده است ؛ آسادانش ارایه شده از سوي " گرت مورگان “ در اکتا ۶ استعاره هاي سازماني " از نمونه هاي این دانش به شمار مي آید

صفحه 59:
ادانشي است که واقعيتهاي ملموس و عيني را در يك قللب منظم شناسايي کرده وبا سای از آنها پیش بيني. کنترل و تسلط بر پدیده ها و واقعیتهای خارجی را امکان پذیر مي سازد . : استعاره ماشین براي نشان دادن این نوع دانش به کار رفته است ؛ ‎bl‏ مدیریت کلاسيك از نمونه هاي ‏اين دانش به شمار مي آيد ‎

صفحه 60:
دانشي است که به جاي مجموعه اي از واقعيتهاي ملموس یك الگوي کل گرا را موضوع مطالعه خود قرار مي دهد . ساستعاره حادثه تاریخی براي نشان دادن اين دانش به کار برده شده است ؛ ‎ao‏ از آثار وبر که در توصیف کیفیت شکل گيري دنياي مدرن و نظام سرمایه داري و حاکمیت عقلانیت ابزاري ارائه شده است از نمونه هاي اين دانش به شمار مي ايد ‎ ‎ ‎

صفحه 61:
دانش ارگانیک سادانشي است که فرآيندهاي تاريخي را به عنوان فرآيندهاي ذاتا | ركانيك مي دلند و به دنبال نشان دادن منطق ا حاکم بر موضوع مورد مطالعه است . استعاره كل منسجم براي نشان دادن اين نوع دانش به كار رفته است ؛ ‎ji‏ كارل ماركس از نمونه هاي لين دانش به شمار می آید

صفحه 62:
هم ذروفدات کاس منظور از ره 1 . چگونگي دانستن ۳ | دستیابی به دانش است تمامي تاریخ جدید خی در علوم انساني و اجتماعي تقابل . دو دیدگاه روش شناسي در علوم است & به طور کلي مي توان از آنها به 2

صفحه 63:
دیدگاه اثبات گرا آزمون‌پذيري (تجربه) مشاهده و فرضیه علت يابى جداسازى ارزش از واقعيت دادههاى حسى تمايل به تئوريهاى خرد قانونمندى عام ديدكاه غير اثبات كرا ساز گاری منطقی (درونی) فرضیه و مشاهده فهم معنای اعمال (دلیل‌یابی) عدم جدايي ارزش از واقعیت داده‌هایی غیرحسی تمایل به تئوري‌های کلان قانونمندی خاص استفاده از روشهای کیفی

صفحه 64:

صفحه 65:
رويكردي ا ست که ازشه را به عنوان واقعيات اجتماعي مي بندارد كه مي توانند در قاباي عبني تبيين شوئد ين رويكرد با تجربه كرابي بيوندي ناكسستني دارد و ارزشيها را صرف نظ از ادراك آدمي به عنوان واقمبتهاي اجتماعي به شمار مي آورد رويكردي است كه ارزشها را واکتش هايي زيستي اجتماعي به پیده هاي عيني مي داند که مستلزم مشارکت انسان نیست و انسان به طور زي در آن اثر مي گذارد. رويكردي است كه ارزشها را ذهني مي داند و وجود كزاره هاي عمومي يا جهان شمول را مورد انكار قرار مي دهد رويكردي است كه ارزشها را به عنوان نتيجه فرأيند تعامل اجتماعي به شمار مي أورد كه در آن فرد تنها نسبت به عوامل محيطي واكنش نشان نمي دهد بلكه به طور فعال در خلق ارزشها مشارکت مي کند

صفحه 66:
۲ عقلانیت (۳۵۴:۵۳۵۱:۲۷) میمترین پارادایم 0 حاکم بر تلوري هاي مدیریت و سازمان است و ا تمامي تئوري هاي مديريت بر يليه كن شكل 3 كرفتة است؛ زيرا سازمان در راستاي دستيابي به هدف شكل كرفته است و دستيابى به هدف در كرو عقلاني عمل كردن است. عقلانيت دو كونه است: ‎(instrumental),s,1541 ~ =‏ <جوهري يا ارزشي(6 ۷۵۱۷ ‎(substantive or‏ 4

صفحه 67:
مر اع عقلانيت ابزاري: يعني دستيابي به هدف در كوتاه ترين زمان و با کمترین هزینه؛ و داراي ويژگي هاي زیر است: سودمندي "محاسبه پذيري 0 كارايي =< 7 قابلیت پیش بيني استفاده از فتآآوري غیر دستي؛ "کنترل شرایط و کاهش عدم آطمینان ”يبامدهاي غير عقلاني براي افراد. سازمان و جامعه «استفاده از فنآوري به سبب ماهيت غير شخصي و از بين بردن سلیقه ها و حاکم کردن قواعد عام محاسبه پذيري. كارليي و کنترل شرلیط و کاهش عدم اطمینان را افزليش مي دهد.

صفحه 68:
3 1 3 3 Se عقلانیت جوهري: يعني دستيابي به هدف در چارچوب يك نظام ارزشي است که بدون توجه به نتایچ و موفقيت يا شكست عملي راهنماي انسان در رولبط و رفتارهاي اوست. و داراي ويژگي هاي زیر است: v بر عقل و فطرت آدمی است. بر پیوند ارزشها با واقعیتهباست مبتني بر کثرت روش است. ” به جنبه هاي اخلاقی انسان توجه دارد. تابع مقتضیات زماني و مكاني نیست به جاي تطبیق دادن انسان با شرلیط به دنبال معناي واقعي زندگی است ۱ ۲ ” به دنبال فهم واقعيتياي انساني و اجتماعي است.

صفحه 69:
اکر ابعاد چپارگانه عینیت داشتن ‎(ean‏ ‏دلنش مکانيکي. روش اثبات گرايي و ارزشياي عيني را در يك سو و وجود ذهني قايل شدن براي واقعیت. روشهاي غير اثباتكرايي و ارزشهاي ذهني و میان ذهني را در سوي دیگر آن در نظر بگیریم در يك سو عقلانیت ابزاري و در سوي دیگر عقلانیت جوهري یا ارزشي شکل خواهد كرفت. 0

صفحه 70:
7 دیدگاه تئوری پرداز ۳ دیدگاه تئوری پرداز در مورد جامعه. سازمان و انسان یکی دیگر از ابعاد مفروضات اساسی و مدل مفهومی طراحی شده است.

صفحه 71:
منظور از جاصعه. بستري است که سازمانها و انسانها را در برگرفته و تئوري پرداز و تئوريهاي ارائه شده را در دوره هاي خاص و در چارچوبهايي منحصر به فرد پرورش مي دهد در مدل ارلئه شده دو ديدكاه از سوي قوري پردازان» ارائه شده است: که به وحدت و همبستگی و هم ذروفدات اهتاسی حفظ وضعيت موجود نظر دارد. كه بر تعارضات ساختاري و حالتهاي سلطه و ضرورت تغيير تاكيد دارد.

صفحه 72:
(The statuesque)>5> 50 ‏حفظ وضعیت‎ (Social Order) ,clit>l oti انسجام و همبستگی اجتماعي ‎(Social Integration & Cohsion)‏ همکاری و اشتراک مساعی(/50۱:3۳15) واقعیت عینی ‎(Actuality)‏ (Consensus) ,,20> Gils ارضای نیازهای افراد ۶ _ (Radical Change) cu259 uit (Strucural Conflict) s,t5lu sls (Contradiction) ablis ‏مخالفت و‎ رهایی‌بخشی و ‎(Emancipation)s31;1‏ توانايى و استعداد ‎(Potentiality)‏ حالتهاى سلطه ‎(Modes of Domination)‏ (Deprivation) ‏محرومیت‎

صفحه 73:
4 سس ان: مهمترین پردازشگر ورودیها و تبدیل آنها به خروجيهاي موزد نیاز دز قللب کال یا خدمات همراه با ایجاد ارزش افزوده که از ‎OT‏ به عنوان بهره وري ياد مي شود _ است که : ‏دق و وت اس‎ Gear Og ss 2 - يك پدیده عی اجتماعی است که نظر به ضرورت حفظ حیات و بقاءانسانها شکل گرفته و کارکرد تن رفع نيازهاي انسانهاست که مهمترین آّن حفظ بقا و سپس دستيابي به اهداف مورد نظر است .

صفحه 74:
ماهیت سازمان عقلایی طبیعی ماهیت جامعه نظم و نظم و نظم عقلانیت گرایی | طبیعت گرایی (عقلانی بسته) (طبیعی بسته) تغيير و تغيير و تغيير و تحول عقلانيت كرايى طبيعت كرايى (عقلانى باز) (طبيعى باز) ماتزيس ديذكاهها تسبت به سازمان

صفحه 75:
as 55 ۹ منظور از انسان شناسی, شناخت ماهیت انسان و بافت شخصيتي او 3 در تعاملات اجتماعي با انسانها , سازمان و جامعه يا محيطي است که در آن زندكي مي كند و اينكه موجودي مختار و انتخاب كر است يا 0 در مدل ارلئه شده ‎go Le,‏ شاخص مورد شناسايي قرار گرفته است: منظور از تصور انسان . تصور از او به عنوان موجودي اقتصادي- عقلايي, اجتماعي. خودشکوفا يا پیچیده است که 0 ان تنها از يك منظر به او نگریست و رفتار او را بر پایه آن تجزیه و تحلیل کرد. منظور از جبر. اطاعت, قالب پذيري و انسان از قوانین و مقررات و دستورالعملهاي سازما ش نقشهايي است که به او محول مي شود و در مقابل اختیار به نافرماني, قالب شكني و عدم تبعيت اشاره دارد. ل

صفحه 76:
| _قلمرو تثوريهايا سطح تجزيه وتحلیل . .- ‎yp ya‏ هابا سم تجربه وتیل آنها دز يه سه سطح خرد. میانی و کلان یکی دیگر از ابعاد | مفروضات ۳ و مدل مفهومی است. ‏سس ‏3 ‎ ‎

صفحه 77:
سس منظور از سطح خرد سطح رويدادهاي ص | عینی يا (۲۵5) و در رابطه با رفتار 2 انسان با توجه به ويژگيهاي فردي و 4 اجتماعی او در سازمان است

صفحه 78:
0 ۲۳۳۳ "منظور از سطح میانی . سطح ساختاري ‎a‏ (اهدت۸) است که رويدادهاي عيني در آن ر چارچوب تحقق مي یابد .

صفحه 79:
| منظور از سطح کلان . تجزیه و تحلیل تثوري در رابطه با اكولوژي و محيطي -بستري است که موجودیت اجتماعي افراد و سازمانها در آتن شکل كرفته و بر فعاليتهاي كن دو احاطه دارد ‎-(Real)‏ ‏است كه انسانها و سازمانها را در بر كرفته و بر آنها احاطه دارد

صفحه 80:

صفحه 81:
بخش دوم.

صفحه 82:
‎Q‏ تیلور در دو اثر اصلي خود به نام " مدیریت کارگاه " و "اصول مدیریت علمي" با پدید آوردن يك "انقلاب ذهني" آغازگر مباحثي شد که علم مدیریت را پدید آورد و او را به عنوان "پدر علم مدیریت" مورد توجه همگان قرار داد. ‏»رن توضوعی ‎٩۵‏ دهن لور ‎Oly‏ مسعول کرد بود کاهش کارايي به سبب آن چيزي بود که امریکائیان آن را کم كاري و انگلیسیها آن را وقت تلف کردن مي نامیدند که تلور آن را کم كاري منظم و ارادي نمی ‏لاتيلور راه درمان این دردهاي کهنه را در این یافت که : ‏ت: به تغییر مدلهاي ذهني افراد و پدید آوردن يك انقلاب ذهني مبادرت ورزد ‏را وادارد که در شیوه نگریستن به ابزار کار . روش انجام کار و روابط کار ‏تجدید نظر کنند . دوم : مدیریت علمي و نتایج آن را تببین کند و آنها را وادارد تا با تجربه كردن اين نوع از مدیریت و اصول و نتایج آلن وضعیت خود را در گذشته و آب مقايسه کنند ‎

صفحه 83:

صفحه 84:
جهاني که تیلور را به خود مشغول هستر ساخته بود جهاني عيني» ء مستقل از ذهن تس ی با | اجزايي محسوس و ‎a‏ و تجزیه و تحلیل دانشی که تیلور ارایه کرده شناخ / است نشان مي دهد که اين دانش يك دانش مهمترین مشکل سازمان يعني ‎GIS pS‏ 9 تاکارامدی منطم وارادی است

صفحه 85:
روش شناد ارزش ی مبتني بر اثبات گرا فرض وجود يك "ب روش تيلور در دستيابي به دلنش مكانيكي اش روشي با رويكرد تجربي است كه با ين روش انجام كار به دنبال حذف عناصر غیر عقلاتى و يافئن معبار و استائدارة بود و سرانجام اصولي را فرا روي افراد نهاد كه آن را ” اصول مدیریت علمي " نامید بعد خرد افزايش زندكى افراد است تیلور با رویکرد اثبات گرايي منطقي مهمترین ارزش را افزلیش موفقیت و كاميلبي(كارليي) مي ‎silo‏ که در بعد کلان سودآوری سازمان و در دستمزد و بهبود وضعیت

صفحه 86:
همانند جهان فيزيكي و داراي همان جامعه » قانونمندیهاست ؛ از این رو مبتني بر نظم است همانند جهان فيزيكي 9 داراي همان قانونمندیهاست؛ از این رو يك سیستم |انسان © انسان موجودي اقتصادي- عقلايي 9 اطاعت يذير است . سازما ‎Vv‏ 0

صفحه 87:
تیلور تجزیه و تحلیل خود را از سطح خرد و كار كاركاهي آغاز كرد كه نتيجه أن به طور اجتناب ناپذیر به سطح مياني و ساختار سازماني و تبیین روابط بين مديريت و کارکتان ‎a‏ كشيده لك

صفحه 88:
تک ‎a‏ فایول با ساماندهی تجربیات خود به عنوان مهندس معدن. مدير ا مدير معدن زغال سنكىء. مدير عامل اميدوار بود كه بتواند به يك تثوري دست يابد و معيارهايى را براى به كار كيري كنترل در رابطه با نيروي كار تبيين نمايد. ‎ ‏تلاش براي عقلاني كردن فعاليتهاي سازمان بویژه فعاليتهاي مديريتي ‎

صفحه 89:
مقدمه 7 ۱ تتوري تاتول بربایه چند چیز استوار است: ‏ ۶ 1- تقسیم فعاليتهاي سازمان به شش دسته فعالیت فني. تجاري. مالسي. ايمنسي. حسابداري 9 3 2- برخورداري از شش دسته توانمندي و شايستگي 0 جسماني. ذهني. اخلاقي. دانش و تعلیم عمومي. ۵ دانش تخصصي و تواناييهاي تجربي ؛ 3- شناخت مهمترین فعالیت مدیریت و توانمندي و ۳5 شايستكيهاي مرتبط با آن ؛ 1 4- اصول چهارده گانه براي انجام مهمترین نايت 86

صفحه 90:
هگا ۱ 1 لقنو : رت 1 ‎aig (eee‏ ور ‎ye‏ 1 متروليات 7 ‎fae ki ig‏ ‎rv ‎oo oY ss oink ۱ ‏و‎ ‎Lyi) 0 ‏سطح تجزيه و تعلبل در سطح ساختاری به عقلاضى كردن سسازمان و امورطن مبادرت ورزیدن وتجزيه و تحلیل ‏چگونگسسی فعالیت ‏مدیریت سازمان ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 91:
5 3 2 پارادایم حاکم > شكل گيري در دوران حاکمیت ‎Bes‏ عيني, ملموس و مستقل از ذهن ی ۱ آدمي که نگرش مكانيكي را نسبت \ 0 و جامعه و سازماني كه در ‎ae ‎ ‎

صفحه 92:
مبتني بر تحلیل و انسجام است يعني دانش مكانيكي را در بي داشت كه مهمترين ويزكي | آن منسجم و يكيارجه بودن آن است ؛ در واقع ) أو تجربيات خود را با اجزاء و عناصر ديكري | تركيب كرده وه ارليه بيك تئوري عمومي براي اداره ماشيني سازمان مبادرت ورزيده است . دیدگاه ابزارکراباند فایول نسبت ید تتوری نیز برخاسته از همان نگرش و دانش مكانيکي است.

صفحه 93:
پارادایم حاکم 2 از نظر روش شنانسي فایول دلیسته ‎(ex‏ ‏گرايي است که يك قرن پیش از او هموطن اوه کونشت کنت» لن را مطرح کرد و «امیل دورکیم» دیگر هموطن هم عصر او آن را در علوم دوش / اجتمای اصل و اساس قرار دارد . ‎feral av lias‏ ۲ فایول از آنجا که بین پدیده هاي طبيعي و اجتماعي تفاوتي قليل نبود به دنبال لن بود تا با 0 3 ۱ 3 استفاده از از روشهاي علمي به يك تئوري شامل مجموعه اي از اصول. قواعد. روشها و رویه ها دست بيابد كه به وسیله تجربه همگاني قابل 7 تكرار و ارزيابي باشد . 8

صفحه 94:
يارادايم حاكم ‎a ’ af)‏ ارزشهايي که فایول از آنها سخن ‎gs / ۱‏ کی ‎DB‏ ‏ارزش | گرآيي منطقي » ارزشهاي در ی ۱ تجلى یافته در منافع اقتصادي براي أفراد و سازمان ن است که هدف a! ‏مديريت نيز به شمار مي‎ ey I

صفحه 95:
4 سبب نگرش مكانيكي نسبت‌به هستي‌با جامعه نیز با همین يدكاه مواجه شده است و بر يليه جامعه شناسي نظم بر موارد زیر ‎HSE‏ دارد: <حاکم کردن نظم در سایه يك تتوري عمومي اصول چهارده گانه و اصل نظم) اجتناب از تعارض و تضاد ساختاري (اصل نظم و ثبات مدیریت) < انسجام و همبستگی(اصل تقسیم کار وحدت فرماندهي و وحدت مسیر) 7 همکاري و تشريك مساعي(اصل روحیه همكاري) < وقعيتهاي عيني بالفعل(صل اختیار. قوانین و مقررات و تس مراتب) توافق(اصل تبعیت منافع فردي از منافع جمعي) ‎ho‏ را ها سا هت

صفحه 96:
3 5 منظر جامعه شناسي نظم با تاثيرپذيري از آراء کت و دورکيم وار دینگاه ساختاري-كا ركردي به پدیده سازمان و مهمترین فعالیت لن يعني مدیریت پرداخت 0 دیدگاه فایول نسبت به سازمان ديدگاهي عقلايي بدون در نظر گرفتن محیط و بستري است که در آن خعالیت می کن ار این روسامی ناکیدات او بر أر سازمان و ساختار سازماني است. 86 ديدكاه تثورى ير حادم 2د ۱

صفحه 97:
دیدگاه تئوری پرداز انسان 0 ‎pee)‏ واكنشهاي آدمي را عقلايي و براي يي موققیت ولاف فردی با مطتع فر چه بسر م لذ که به همین سبب يكي از اصول عمومي مدیریت را واداشتن افراد به پذیرفتن اصل تبعیت منافع فردي از منافع جمعي به شمار مي آورد (انسا ان اقتصادي -عقلابي) و از سوي دیکر پیشنهاد واذاشتتن افراه به اطاعت ‎Fl‏ ‏ضرورت تخصص گرايي و هماهنگي که جوهره ار اصل او را تشکیل مي دهد او را جستجوگر نظمي عقلاني در سازمان براي قرآر دادن آدمی(اطاعت ترا او) در جهت تحقق یافتن اهداف آن مي شناساند.

صفحه 98:
«فایول» بر خلاف «تیلور» که عقلانی کردن ا را از يايين به واز ز سطح كاركاهي و تفييرات در وظايف ‎ae‏ آغاز کرده بود. فعالیت خود را ‎ee‏ عقلاني كردن سازمان و عملي كردن امور ان لالدضة امن و ‎ee‏ ‏آغاز کرد که این نیز به سخن «ارويك» در مقدمه اش بر کتاب «فایول» انعكاسي از مسر ند شغلي متفاوت این دو بود.

صفحه 99:
[- بوروكراسي نخست در حوزه جامعه شناسي سياسي مطرح شد و تنها به اداره امور عمومي ختم نمي شد بلكه در معنايي جامع تر به كار مي رفت كه به اعتقاد وبر در تمامي عرصه ها و نهادهاي اجتماعي رخنه خواهد کرد. [- وبر در طرح بوروكراسي خود از ‎JET‏ «نیچه» «مارکس» و «گوشتاو اشمولرءتاثیر پذیرفته و خواسته و ناخواسته به دیالوگ با آنان پرداخته است او با *رابرت میشل" نیز از نزديك آشنا / بوده است. \

صفحه 100:
0 قدرت يا سلطه و انواع آن "كنشهاي متقابل افراد "روشهاي اعمال قدرت در میان رهبران و پیروان

صفحه 101:
بوروکراسی يك دستگاه خاص اعمال قدرت و اداره سازمان است مبتنی بر: "تقسیم کار ثابت در میان اعضاي سازمان سل دا "مقررات غير شخصي "جدایی مالکیت از مدیریت "انتخاب افراد بر مبناي شايستگي 7 استخدام طولاني مدت

صفحه 102:

صفحه 103:
وبر متاثر از کانت در عین اعتقاد به وجود خارجي و مستقل از ذهن دانستن جهان. جامعه و پدیده هاي اجتماعي به دنبال آن بود که علوم اجتماعي را در حوزه «است»ها یا واقعيتهاي عيني استوار نماید تا علم بودن آن مورد خدشه قرار نگیرد و چنین تلقي نشود ‎a‏ علوم اجتماعي «علیت» جايگاهي ندارد ‎٠‏ وبر ريشه هاي علوم اجتماعي را ذهني مي ‏دانست ولي آنها رابه من واقعي تمس ارس مي داد نه آنجنان كه كانت مي ينداشت و آن را به من استعلايي و ماورايي نسبت مي داد. ‎ ‎

صفحه 104:
‎٠‏ جهان اجتماعي و فرهنگي در نگاه وبر وحدت خود را از دست داده است و ارزشها فردي هستند. از آنجا که آدمیان مي توانند همه چیز را محاسبه کرده و تمامي ابعاد زندگي را مورد بررسي قرار دهند و بر همه چیز مسلط شوند جهان بيني واحد و مبناي ارزشي يكساني بر جهان حاکم نیست و به همین بات كه عامدت و كليت از ميان دنه اس بتي شناسي وبر در رابطه با جهان مبتني بر جهان اول است که پوپر از آن یاد مي کند. جهان عيني و مستقل از ذهن اما در رابطه با جامعه و امور آن مبتني بر جهان دوم یا ذهن است که در عین واقعیت داشتن مبتي بر ذهنیت و برخاسته هاي ذهني افراد است ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 105:
۷شناخت شناسي وبر مبتني بر تجزیه و ترکیب دانش زمینه اي را پدید آورده ‎col‏ که بر پایه رويدادهاي خاص تاريخي قابل بررسي و تجزیه و تحلیل است. ۲وبر با فرض عیئیت داشتن واقعیت پدیده هاي اجتماعي با ساختن يك «نوع خالص» كه تركيبي از رفتارها یا ويژگي هاست درك يديده اجتماعى را تسهيل كرده و امكان يذير مى سازد.

صفحه 106:
“وبر اعتبار گردآوري رويدادهاي اجتماعي و تاريخي زیر چتر يك قانون كلي را رد کرده و به جاي آن «بررسي انفرادي پدیده ها, که يك رویداد ویژه را به علل خاص مربوط مي سازد معتبر مي داند و این موضوع دانش زمینه اي او را از دانش مکانیکی که مبتنی بر رویکرد اثبات گرايي شکل گرفته بود متمایز ساخت

صفحه 107:
”وبر از پیشگامان روش شناسي علوم اجتماعی در «دوره نبرد روشها» است . ‎v‏ ویژگی های روش شناسی وبر: 0 غير اثبات كرا © فهم دروني يديده هاي اجتماعي به جاي فهم بيروني 0 بررسي انفرادي پدیده ها 0 کثرت گرايي در روش از طریق «درون فهمي» و استفاده از «نوع خالص» 0 در عین باور داشتن به فهم دروني و نوع خالص آزمون پذيري را نیز براي سنجش اين تفهم معتبر و ضروري دانستن

صفحه 108:
0 به جاي یافتن قانون مندي هاي عام بر قانونمندي هاي خاص و نسبیت گرايي روشي تاکید کردن 0تبيين فرضي علي به روش خاص خود درعلوم اجتماعي 0استفاده کردن از داده هاي غيرحسي به جاي داده روش هاي حسي . ۳ ۵استفاده کردن از روشهاي كيفي به جاي روشهاي كمي 0تلاش براي دستيابي به تثوري هاي کلان به جاي تئوري هاي خرد 0عدم اعتقاد به جدايي ارزشها از واقعیتها و آغاز هر پژوهش علمي را از نظرگاه خاص در قلمرو ارزشها دانستن 0آشتي دادن جريانهاي متضاد مانند عینیت گرايي وذهنيت كراييء تبیین و تفهم. اقتصاد و دین و ...

صفحه 109:
ارزش ‎be‏ وبر ارزشها را ذهني مي داند و وجود گزاره هاي عمومي جهان شمول را پذیرا نیست و به نقل از “شارل بودلر" در کتاب * گلهاي شر“ مي كويد :”جيزي مي تواند حقيقي و درست باشد برغم آنكه زيبا يآ مقدس نباشد."

صفحه 110:
azol> ۷ دیدگاه وبر بر خلاف مارکس که نمونه برجسته دیدگاه جامعه شناسی تفیبر است مبتنی بر جامعه وبر مهمترین عامل نظم بخشیدن به ساختار اجتماعي و فراهم آورنده انسجام و همبستگي اجتماعي را 0 و اقتدار می داند. “وبر نظم عقلاني و حاكميت بوروكراسي در جوامع را اجتناب نايذير مي داند و در عين حال كه بوروكراتيزه شدن جوامع را يك واقعيت به شمار مي آورد آن را مورد نقد قرار می دهد

صفحه 111:
V ‏"ویر پدید آمدن سازمان را يك امر اجتناب ناپذیر,‎ ‏برخاسته از حاکمیت نظم عقلاني و بوروکراتیزه‎ ‏شدن جوامع غربي به شمار مي آورد.‎ ‏*به اعتقاد وبر سازمان با ويژگي عقلاني خاص خود‎ ‏افراد را وا مي دارد تا کارها را از همان آغاز بر‎ ‏اساس قواعد محاسبه شده انجام دهند.‎ ‏مان در نكاه وبر ابزاري عقلاني است که در‎ ‏چارچوبهاي مشخص(رسمیت) براي رسیدن به‎ ‏اهداف از پیش تعیین شده فعالیت مى کند.‎

صفحه 112:
ان در نگاه وبر موجودي است که در بستري قرار گرفته (جامعه و سازمان) که او را به نظم عقلاني و اطاعت ‎sie ys AS) Js‏ ‎be‏ عقلاني (بوروكراسي) به وسيله انسان يديد آمده است ولي او را گرفتار کرده و روحش را اسیر ساخته است(قفس آهنین) *"انسان بر پایه معناي ذهني خود به كنشهاي متقابل با دیگران روي آورده و از خود کنش و واکنش بروز مي دهد. *"انسان به سبب قرار گرفتن در اين بستر خاص بر پایه عقلانیت ابزاري عمل کرده و به دنبال کسب درآمد و سود بیشتر است يعني مبتني بر انگیزه هاي اقتصادي عمل مي کند. ‎ ‎

صفحه 113:
[- وبر در بررسي ويژگي هاي دنياي مدرن با روي آوردن به تجزیه و تحلیل ساختارهاي قدرت یا نظام سلطه در جامعه يعني در کلان ترین سطح تجزیه و تحلیل به تبیین سه نوع دستگاه اداري که هر يك با توجه به يك منبع خاص قدرت پدید امده بودند پرداخت. ‎a‏ به اعتقاد وبر نوع سوم این دستگاههاي اداري مبتني بر قوانین و مقررات(بوروکراسي) با ويژگي هاي غير شخصي که دارد اندك اندك فراگیر شده و عرصه را بر دو نوع ديكر تنكتر مي سازد و كليت جامعه رادر بر مي كيرد. ‎

صفحه 114:
| بوروكراسي محصول تجزیه و تحلیل در سطح ‎(ons‏ ‏بود ولي به سبب اهمیت ویژه اي که پیدا کرد در عرصه مدیریت توجه صاحبنظران سازمان و مدیریت را در سطح ساختار به خود معطوف داشت. زیرا این نوع ساختار کارآمدترین ساختار نسبت به ساختارهاي دیگر(سنتي و کاریزما) و پایدارترین آنها به شمار مي آمد [- نقدهايي که در آغاز بر بوروکراسي وارد شد نقدهاي دروني و معطوف بر مشکلات رفتاري ّن بود ولي بعدها با شدت یافتن تغییر و تحول محيطي و ضرورت انعطاف پذيري ساختارها از بیرون نیز مورد نقد ناقدان قرار گرفت

صفحه 115:

صفحه 116:
هر سه تئوري هستي را داراي واقعیت عيني محسوس و ملموس مي دانتد و با نگرش مكانيكي به آن مي نگرند پا به سخن پوپر در جهان فيزيكي عمل کرده و به تجزیه و تحلیل مسایل می پردازند. با این تفاوت که وبر جامعه را بر پایه اور احاذ آن تبيين مى كند. 3 تيلور و فايول به سبب اثبات كرا بودن به ارائه دانش مكانيكي روي آورده اند ولي وبر به سبب غیراثبات گرا بودن به جاي اصالت دادن به فعل, به معناي فعل اصالت داده و دانشي که ارائه کرده است دانش زمینه اي است 1

صفحه 117:
تیلور و قابول به سبب اثبات گرايي و قاثل بودن به انحصار در روش به دنبال تك روشي و یافتن بهترین روش بودند ولي وبر به نسبیت روشي و کثرت آن در علوم اجتماعي قائل است ؛ اگر چه بورو كراسي را کارآمدترین ساختار به شمار 1 ,ده است . تیلور و فایول قائل به عینیت داشتن ارزشها هستند و كارايي اقتصادي را به عنوان مهمترین ارزش به شمار آورده اند ولي وبر در عین حال که کارايي اقتصادي را به عنوان مهمترین ‎Sil‏ حاکم در عصر مدرن مي داند قائل به ذهني بودن ارزشهاست .

صفحه 118:
پارادایم حاکم بر تئوري هاي کلاسيك عقلانیت معطوف به هدف يا عقلانیت ابزاري است که مبتني است بر جهان عيني و طبیعت مادي(از منظر هستي شناسی) با دانش مكانيكي (از منظر شناخت شناسي) به دنبال یافتن بهترین روش يعني در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه( از منظر روش شناسي) دستيابي به هدف که چيزي جز سودآوري ‎jeu‏ ‏منظر ارزش شناسي).

صفحه 119:
وجه اشتراک تثوری های کلاسیک ‎wes‏ ‏یکسان آنها به جامعه. سازمان و انسان است ؛ يعني جامعه شناسي نظم . دیدگاه عقلايي بسته و تصور اقتصادي - عقلايي از انسان و مجبور دانستن او؛ با این تفاوت که وبر به توصیف اين دیدگاه حاکم بر جوامع صنعتی پرداخته و خود يذيراي آن نيست. ‎١‏ 0

صفحه 120:
۱ ۲ 55۲۳۲۲ . تیلور در آغاز به گونه اي متمایز از فایول و وبر کار خود را از سطح خرد(سطح رفتاري) آغاز کرد و نتایج کار او به تغییرات ساختاري انجامید. فایول در سطح ساختار به تجزیه و تحلیل فعاليتهاي سازمان و مهمترین فعالیت كن يعني مدیریت پرداخت و وبر برخلاف آن دو از کلان ترین سطح شروع کرد و به ساختار رسید.

صفحه 121:

صفحه 122:

صفحه 123:
* بیشتر تحقیقات و پژوهشهايي که در عرصه ‎ple‏ ‏مدیریت به ویژه در کشور ایران صورت گرفته است كاربردي و مبتنی بر حل مسائل بر پایه تئوریها و مدلهاي موجود است و این تئوریها و مدلها نیز براي پاسخگويي به مسائل و مشکلات جوامعي با ويژگيهاي خاص خود ارایه و يديد آمده است . ° * حل مسائل بر پایه راه حلهاي دیگران (تئوریها و مدلهاي ارائه شده موجود ) و یافتن رابطه تایید شده بين متغيرهاي خاص تعریف شده که تنها در جوامع آماري مختلف بررسي مي شود گرهي از کار فرو بسته جامعه نگشوده و نخواهد گشود. زیرا این راه حلها و چنین پژوهشهايي در چارچوبها و در بستري صورت مي گیرد که نیازمند بازنگري و نقادي است .

صفحه 124:
** علت ناكارآمدي حل مسائل بر پایه راه حلهاي دیگران و به کار گيري تئوریها و مدلهاي آنان بومي نشدن آنها و متناسب با بوم و فرهنگ ما به کار گرفته نشدن آنهاست . * براي کارآمدي استفاده از تجربیات دیگران و به كارگيري تئوریها و مدلها (راه حلهاي ) آنان براي حل مسائل خودمان بايستي با استفاده از يك جارجوب و مدل جامع به نقد خردمندانه تجر: 2 داخت و قابلیت تئوري پردازي و مدل سازي را نیز نش و 3 بأ جنين مشكلاني مواجه بوده اند و براي به ‎٠ ae ee os) :‏ بارل 1 ‎eis‏ ‏اسکات . ....) که به سبب ویژگیها و محدوديتهاي خاص خود از جامعیت لازم برخوردار نیستند ‎

صفحه 125:
مدل مفهوصی قبیین زیرساختهای بنيادین و مبلنی فلسفی تئوربهای مدیریت به عنوان یک گونه شناسی مطلوب می تواند ؛ به عنوان ابزاری مناسب برای بررسی و نقد تئوریها و مدلهای موجود عمل کرده و سازگاری منطقی یا ناسازگاری آنها را نشان دهد . چارچوب مطالعه تطبیقی تتوريها و مدلها و مقایسه آنها با یکدیگر تلقی گردد . وجوه تفاوت و تشابه تتوريها و مدلها را جا یکدیگر نشان داده و معیار دیگری برای تقسیم بندی آنها به شمار بیاید . به عنوان مدل ساخت تئوری توان و قابلیت تئوری پردازی را افزایش داده و با روشی قیاسی زمینه سازی پیدایش تئوریهای جدید گردد .

صفحه 126:
فرهنک 9 ‎‘iy‏ 9 آرزشهای برخاسته از آنها در ‎jae‏ سازی تئوریها و مدلها کمک کرده و معیار نقد آنها بر پایه فرهنگ و مدفلها ورود ارزشها به آنها را نشان دهد . با ایجاد ماتریس چندگانه فصل جدیدی را در مطالعه تئوریهای سازمان مدیریت. بکشاید . تغییرات بنيادین درعرصه تئوریها ایجاد کرده 9 نظمی نو در ميان انها يديد بياورد .

صفحه 127:
این همه گفنيم ليك اندر بسیچ بي عنایات خدا هیچم هیچ بي عنایات حق و خاصان حق | گر مك باشي سیاهستت ورق فدارند ریق دهاد 2 أ len |

1 مقدمه 2 مبانی فلسفی تئوریها تبیین مبانی فلسفی تئوریها نیازمند آن است که : -1تئوریها را خوب بفهمیم یعنی بدانیم چه می گویند ،چگونه ،چرا و برای چه کسانی گفته شده اند ؛ - 2آنها را خوب نقد کنیم ،یعنی قوتها و ضعفهای .آنها را بشناسیم 3 موانع فهم و نقد تئوريها • ویژگيهای شخصيتی افراد شامل : تفکر انتقادی نداشتن ؛ پرسشگر نبودن ؛ از نيازهای بيولوژيکی فراتر نرفتن ( گرفتار معيشت بودن ) ايدئولوژيک اندیشيدن و تصور آنکه برای تمامی پرسشهاپاسخ داریم ؛ • عدم پيوند فلسفه و بحثهای نظری با زندگی اجتماعی ما ؛ • رواج داشتن تصوير غلط از فلسفه و مباحث نظری ؛ 4 مهمترين چالشی که جامعه ايرانی – اسالمی امروز ما با آن مواجه است فقدان مبانی نظری مشترک در عرص ه های اص لی و اساس ی جامع ه ( ف رهنگی ,اجتم اعی اقتصادی سياسی ) است. به سبب فقدان مبانی نظری مشترک در عرص ه ه ای مذکور در بخشهای مختلف جامعه مانند نظ ام اداری، صنعت ،تجارت ،ورزش و ...نيز فاقد يک برنام ه کالن هستيم . 5 مبنای برنامه های ما در عرصه ها و بخشهای مختل ف تئوريها و مدلهايی اس ت ک ه بايس تی تولي د ي ا از ديگران اخذ شده و متناسب با بوم و سرزمين م ا ب ه کار گرفته شود . برای بررس ی و نق د تئوريه ای موج ود و تئوری سازی نيازمن د برخ ورداری از ي ک هندسه معرفتی و فراتئوری هستيم ک ه می توان با طراحی و تبيين يک مدل مفه ومی به آن دست يافت و با تکيه بر آن به تب يين زيرساختها و مبانی فلسفی تئوريها و مدلها ( مفروضات اساسی ) پرداخت . 6 از آنج ا ک ه در علم ب ه چيس تی و ماهيت تئوريها نمی پردازند و پرداختن به اين موضوع که يک فراتئوری اس ت در حوزه فلس فه علم ق رار می گ يرد ، طراحی مدل مفهومی تبيين زيرساختها و مبانی فلسفی ( مفروض ات اساس ی ) تئوريهای مديريت در حوزه فلسفه علم مديريت قرار می گ يرد ک ه ح وزه ای نوپاست . 7 مفروضات اساسي عميق ترين و پنهان ترين اليه فرهنگ و ب ه عنوان زيرساخت تمامي دستاوردهاي مادي و معنوي انسان به شمار مي آيد . مفروضات اساسي (اليه هاي زيرين و نامحس وس) مهم ترین مدخل ورود ارزشها و فرهنگ بومی به تئوريها و مدلها ست . مفروضAAات اساسAAی ( زير سAAاختهای بنيادين و مبAAانی فلسAAفی ) مهمترين عامل تشابه يا تمايز تئوريها با يكديگراست . 8 اليه های بيرونی و محسوس تئوريها و م دلها بخش علمی و کاربردی آنها و اليه های زيرين و نامحسوس آنها (مفروض ات اساسی ) بخش نظری و فلسفی آنها را نشان می دهد؛ تغي ير در مفروضات اساسی تغييرات اساسی در کليت علم را در پی خواهد داشت . چگونه می توان مفروضات اساسی ، زيرساختهای بنيادين يا مبانی فلسفی تئوریهای مديريت را شناخت و تصويری سامان يافته از آنها به دست آورد؟ 9 تغيير و تحوالت محيطی ما را به تصحيح مستمر دي..دگاهها و بهنگام کردن دانشهايمان فرا می خواند . کثرت گرا بودن علم و کثرت عملکرد آن مستلزم نظمهای نو بخش..یدن .ذيری از .اف پ. .ايی و انعط. .ه پوي. .ت ک. به آن و نوعی سازماندهی اس. ويژگيهای آن به شمار می آيد . ضرورت برخورداری از يک مبن..ای عقالنی و منطقی ب..رای بررسی و نقد تئوريها و مدلها و دستيابی به تقس..يم بن..ديهای جديد براساس مفروضات اساسی آنها . 10 سابقه اين موضوع به کارهای کس..انی مانن..د ” گول..دنر ” ، ”بارل“ و“ مورگان ” ” ،مورگان ” ” ،کونتز ” “،ريچارد اسکات ”و ...برمی گردد . .ارچوبی .ه چ. .ت ک. .وده اس. تالش صاحبنظران مذکور اين ب. منطقی و استوار برای دسته بنديها و طبقه بندی تئوريه..ا ي..ا گونه شناسی آنها ارايه دهند . 11 .ير و .ت و تغي. .ه اس. .ان نيافت. اين تالشها پاي. تحوالت در عرصه علوم امروز نيز بويژه در رابطه با مفروضات اساسی و اليه های پنهان تئوريها و مدلها تالشهای بيشتری می طلبد ! 12 مدل مفهومی .ر .کل از عناص. بيان ساده ای از واقعيت متش. معينی است که در يک رابطه نوعی نسبت به يکديگر قرار گرفته اند . مفروضات اساسی گزاره های بنیادین پذيرفته شده از س..وی تئوری پردازان است که زير ساخت و مبنای فلسفی تئوری آنها را آشکار می سازد . زيرساختها ی بنيادين .ه .تند ک. .وعه ای هس. گزاره ها و اصول موض. زيرين ترين اليه علم و تئوريهای آن را شکل داده و بر پايه خود استوار می کنند . مبانی فلسفی .ه زيرساختهای نظری و ديدگاههايی است ک. تئوری را پديد آورده است . 13 پارادايم حاکم بر تئوری چارچوب و الگوی ذهنی مشترکی است که مبتنی .ی، بر چهار شاخص هستی شناسی ،شناخت شناس. روش شناسی و ارزش شناسی شکل می گيرد . ماهيت جامعه کيفيت شناختی است که تئوری پ..رداز از بس..تر فعاليت خود و سازمان دارد . ماهيت سازمان .ه .ارکرد و ادام. .ونگی ک. چيستی سازمان و چگ. حيات و بقای آن است. ماهيت انسان تصور از انسان و بافت شخصيتی او در تعامل با س..ازمان و محيطی است که در آن فعاليت می کند . سطح تجزيه و تحليل .ديگر .ه يک. قلمروهاي موضوعی است که نسبت ب. ترتب منطقی دارند و عبارتند ازرفتار ،ساختار و محيط . تئوري و تئوري پردازي 14 هر علمي متشكل از سه دسته از گزاره ها يا تصديقات شامل متعارفه ،موضوعه و تئوريها قابل تبيين در يك دستگاه قياسي با ويژگيهاي سازگاري ،تماميت و استقالل گزاره نوع سوم يعني مدلها و تئوريهاي هر علم متمايز كننده .علوم از يكديگرند 15 چرا مدل؟ ویژگی اکتشافی مدل براي شناخت ساختار تئوریها و تعیین اعتبار و عدم اعتبار .آنها می توان از مدلها استفاده کرد پیوند نزدیک مدل با تئوری با توصيف و تبيين دقيق تر مدلها می توان آنها را به تئوري تبدیل کرد . 16 17 مدل سازي تجلی دنيای خارج در ذهن از طريق ادراك حسی متفكر نماياندن دنيای خارج كه درك شده است به عنوان محصول فعاليتهای ذهنی 18 دنيای خارج نمايش دنيای خارج ( يک مدل ) • تشريح بخشی از واقعيت يعنی سيستم تحت مطالعه ؛ • درك بافت و وظايف سيستم ؛ • پيش بينی رفتار سيستم به عنوان يك كل يا اجزاء آن تحت شرايط مختلف ؛ • تدوين يا كنترل رفتار سيستم برای حصول موثر به هدفهای آن ؛ 19 ارزيابي مدل ساماندهی اطالعات مورد نظر و پيش بينی بر اساس آنها ويژگی اكتشافی و اينكه چه مقدار مي توان بر پايه آنها مطالعه كرد 20 تئوری و تئوری پردازی سير نزاع عقل گرايي و حس گرايي در يونان قديم كه سAAردمداران آن از يAAك سو سقراط ،افالطون و ارسطو و از سوي ديگAAر سوفسAAطائيان يعAAني كسAAاني مانند گورگياس و پروتاگراس و شكاكان بAAه رهAAبري فيلAAون بودنAAد ،پس از رنسانس به رنه دكارت و فرانسيس بيكن رسيد و اين سير تا زمAAان پيAAدايش فلسفه علم استمرار داشت پس از پيدايش فلسفه علم و با پرداختن به چيستي علم و مشخص كردن ابعاد آن (مهمترين دستاورد فلسفه علم )نزاع عقل گرايی و حس گرايی خاتمه يافت و تئوري و تئوری پردازی در كانون توجه قرار گرفت و همگان را به خود مشغول ساخت . تئوريها به صورت مستقيم (در مكتب پوپر ) به طور غير مسAAتقيم (در مكتب كهن و الكاتوش ) مهمترين واحAAد تجزيAAه و تحليAAل در علم به شمار مي آيند. 21 چيستي تئوري؟ تئوري يك گزاره كلي است كه بر پايه يك فعاليت ذهني چرايي و چگونگي رخداد پديده ها و حوادث مرتبط با خود را تبيين مي كند. 22 چرايی تئوري؟ تئوريها تجربيات را سازماندهي مي كنند . چرايي و چگونگي پديده ها و روابط بين آنها را تبيين مي كنند . دانش را گسترش داده و بسط مي دهند . ما را به تحقيقات بيشتر سوق داده و تحريك مي كنند 23 چگونگی تئوري پردازي بروز مسائل جديد و به چالش طلبيدن تئوري مساله يابي ارزيابي راه حل راه حل يابي 24 چگونگی تئوري پردازي استقرايي درك تجربه -1مفروضات اساسي دانش دانش چرائي الگوهاي ذهني شامل : چگونگي مفهوم سازي -2نگرشها و ديدگاهها -3تئوريها و مدل ها آزمون مفاهيم قياسي چرخه يادگيري و شكل گيري الگوهاي ذهني انسان 25 انواع تئوري استقرايي قياسي تخيل و جهش خالق روش مدل ساخت تئوري 26 ارزيابي و نقد تئوري معيارهاي كلي آنچه گفته است آنچه بايد گفته شود آنچه نگفته است معيارهاي تفصيلي تحليل موقعيت ابطال پذيري 27 منطقي بودن درجه آزمون پذيري سازگاري با بديهيات يا حقايق مورد پذيرش رويكردهاي نقد و بررسي تئوري رويكرد روشي 28 تاكيد بر بيان مباني روش و اعتبار و روايي تئوري در بررسيهاي تجربي رويكرد محتوايي تاكيد بر بيان مجموعه اي از ايده ها كه سازنده تئوريها هستند (پيش فرضIIهاي فلسIIفي ،تئوريها و بنيانهاي هستي شناسي ،انسان شناسIIي و شIIناخت شناسي آنها ) رويكرد پارادايمي تاكيد بر تغيير و تحول تئوريها و چگونگي آن رويكرد تاريخي ‏Iاريخي و ‏Iات تI تاكيد بر هويت تاريخي تئوريها و مالحظI تحوالت اجتماعي مقارن پديد آمدن آنها رويكرد تاكيد بر محدوديت رويكردهاي فوق و استفاده از همگي آنها با توجه به شناسايي مساله محوري تئوري پIIرداز ، سطح تجزيه و تحليل و تعلقات تئوري پرداز تلفيقي كوتاه سخن آنكه مطالب ذكر شده در اين بخش مدخل و پيش درآمدي بر بررسي و تجزيه و تحليل تئوريهاي مديريت است كه در چارچوب مدل ارایه شده با رويكرد محتوایی به بررسي آنها خواهيم پرداخت. 29 بخش دوم: طبقه بندي و گونه شناسي تئوريهاي مديريت 30 تيلور و تجزيه و تحليل كار ماكس وبر و تجزيه و تحليل ساختارهاي قدرت هنري فايول و تجزيه و تحليل فعاليتهاي مديريت پديد آمدن جنگل تئوريها و ضرورت سامان بخشيدن به تئوريها 31 طبقه بندي يا گونه شناسي چيستي طبقه بندي ()classificationيا “ ”Taxonomyبه نظامهاي تقسيم بندي اشاره دارد كه پديده ها را در داخل مجموعه هايي كامل و جامع و منحصر به فرد به طور متقابل با يك سري از قواعد تصميم گيري مجزا دسته بندي مي كند 32 انواع طبقه بندي در تئوريهاي مديريت 33 طبقه بندي ويليام اسكات اسکات با در نظر گرفتن عقالنيت به عنوان پارادايم حاکم بر تئوريهای مديريت آنها را از نظر تاريخی در ذيل سه مکتب کالسيک ،نئو کالسيک و سيستمی طبقه بندی کرده است طبقه بندي مارتين گانون با توجه به مفاهيم عمده مورد نظر مكاتب را به مكتب وظيفه اي ،مديريت علمي ،مديريت كمي ،روابط انساني، منابع انساني ،تئوري سيستم ها ،تئوري اقتضايي تقسيم كرده است طبقه بندي فيفر بر اساس نوع عمل سازمان و سطح تجزيه و تحليل تئوريها را به دو دسته تئوريهاي خرد و كالن تقسيم كرده است . طبقه بندي شرمرهورن با توجه به رويكردهاي مورد استفاده به رويكرد سنتي ، منابع انساني ،مديريت علمي (كمي)،سيستمي و اقتضايي تقسيم كرده است . چيستي گونه شناسي ( )Typologyاز مجموعه اي به هم پيوسته از نوع ايده آلها به دست مي آيد كه يك تركيب يگانه از ويژگيهاي موضوع مورد نظر را ارائه مي دهد و نتايج مرتبط با خود را پديد مي آورد. 34 ويژگي‌ها سنخيت داشتن آن با تئوري قابليت شناسايي مفاهيم سازه ها و متغيرها در آن مشخص شدن ارتباط بين مفاهيم ،سازه‌ها و متغيرها در آن ابطال پذيري آن 35 سامان بخشي بر اساس گونه شناسيها .ه .وان ب. .ی می ت. با استفاده از گونه شناس. سامان بخشيدن به تئوريها روی آورد و ب..ا تکيه بر آنها به يک فراتئوری دست يافت که بتواند با نظم بخشيدن به تئوريها هر يک را در جايگاه خود قرار داده و نت..ايج م..ورد انتظار از آنها را محقق سازد. 36 مزايا حركت كردن به سوي ماوراء تئوريهاي خطي سنتي ؛ فراهم آوردن ساز و كاري ب33راي در ب33ر گرفتن اص33ول كلي تحقيق در بررسي سازماني ؛ شناسايي نوع ايده ال هاي چند گانه سازمان يا تئ3333وري هاي چند سطحي كه تئوريهاي سنتي از آن عاجز هستند اجازه دادن به پژوهش33گران ك33ه ب33ه ماوراء مح33دوديتهاي دنياي تجربي و فيزيكي موجود حركت كنن3333د و تئوريهاي تجويزي بيشتري را پديد بياورند تئوريها به سبب غنايي كه مي يابند پيچي33ده تر خواهن33د شد و به همان مقدار نيز اثر بخش تر 37 انواع گونه‌شناسي در تئوريهاي مديريت گونه‌شناسي كونتز تکيه بر رويکرد فرايندی و سامان بخشيدن .پس دوازده .ش مكتب و س. به تئوريها (ش. مكتب) گونه‌شناسي اسكات تکيه بر سطوح متفاوت تجزي..ه و تحلي..ل ( رفتاری ,ساختاری و محيطی ) و ديدگاه تئوری پرداز ( عقاليی ,طبيعی و باز) گونه‌شناسي بارل و مورگان 38 تکيه بر مفروضات مربوط به فلسفه عل..وم اجتماعی و ماهيت جامعه و مطرح ساختن پارادايمها ( پارادايم کارکردگرايی ) انواع گونه‌شناسي در تئوريهاي مديريت 39 گونه‌شناسي مورگان .ارادايمی و دست کشيدن از نگرش تک پ. روی آوردن به تنوع پارادايمها با استفاده از استعاره ها گونه‌شناسي كوئين از وجوه مختلف با توجه به دو بع..د افقي (درون و ب..يرون س..ازمان) و عم..ودي (تمركز و عدم تمركز ) گونه‌شناسي سيلورمن با توجه به متغيرهايي مانند تكنولوژي ،س..اختار اقت..دار و .ار .ني رفت. .يف و پيش بي. وظايف خاص هر سازمان به توص. سازمانها مي پردازد و بر اساس گونه شناسي خاص خود به سه نوع گونه شناسي سازماني اشاره مي كند :گونه شناسي هاي مبتني بر وروديها(فشارهاي خارجي) ،خروجيها(نفوذ سازمان در محيط) و عوامل بين سازماني. مقايسه گونه شناسيها اگر گونه‌شناسي‌ها را بر اساس چهار معيار زير مقايسه كنيم: ساماندهی اطالعات مورد نظر و پيش بينی بر‌اساس آنها سازگاری منطقی ويژگی اکتشافی کمNNک بNNه سNNاخت تئNNوری و شNNناخت اعتبار يا عدم اعتبار تئوري ها 40 مقايسه گونه شناسيها معیارها ساماندهی اطالعات مورد نظر و پیش بینی بر اساس آنها (جامعیت) سازگاری منطقی ویژگی اکتشافی (میزان مطالعه بر پایان آن کمک به ساخت تئوری و شناخت اعتبار یا عدم اعتبار کونتر محدود نا مشخص تنها در چارچوب دوازده مکتب ارائه شده - اسکات نسبتا محدود مشخص در چارچوب دو دیدگاه با رویکرد سیستمی و در یکی از سطوح به طور محدود کمک می کند بارل و مورگان محدود مشخص تنها در ذیل پارادایم کارکرد گرایی با رویکرد جامعه شناختی کمک می کند مورگان نا محدود کوتین و همکاران ضرورت ندارد مستعد به کارگیری استعاره های جدید کمک می کند محدود مشخص در چارچوب تعیین شده - نا محدود مشخص در چارچوب روابط سازمان و محيط کمک می کند گونه شناسی 41 سيلورمن اكنون: 42 با توجه به نقدهايی که بر هر يک از اين گونه‌شناس..ي‌ها وج..ود دارد می‌توان به جستجوی گونه‌شناسی يا مدلی جامع‌تر مبادرت ورزيد ک..ه برخ..وردار از مزيته..ا و فاق..د محدوديتها و نقايص آنها باشد. مهمترين مساله اي كه ذهن پژوهشگر را به خود مشغول ساخته بود اين بود كه: چ را تئوريه اي م ديريت ك ه ب ر پاي ه عقالنيت اب زاري ش كل گرفت ه و راهگشاي كشورهاي توسعه يافته ام روز است در جامعه م ا از كاركرده اي الزم برخوردار نيست؟ 43 پاسخ اوليه مساله اين بود كه : مهمترين م??انع تعميم تئوريه??ا و م???دلهاي م???ديريتي ب???ه جوام???ع مختلف و زمانها و مكانه??اي ديگ??ر زي??ر س??اختهاي بني??ادين و مب??اني فلسفي يا مفروضات آنهاست . 44 مدل مفهومي كه براي تبيين زيرساختهاي بنيادين و مباني فلسفي (مفروضات اساسي ) تئوريهاي م ديريت و س ازمان ارائه شده است داراي سه بعد است که عبارتند از: پارادايم حاكم بر تئوري ديدگاه تئوري پرداز در رابطه با جامعه ،سازمان و انسان سطح تجزيه و تحليل تئوري هر يك از اين ابعاد سه گانه داراي مولفه ها و شاخصهايي هستند كه در مطالعات پيشين مورد تاييد قرار گرفته است و در اين مدل نيز به روش دلفي با مراجعه به خبرگان تاييد شده اند 45 ابعاد مؤلفه‌ها نمودها هستي‌ شناسي واقع‌گرايي ايده‌گرايي دانش صوري شناخت ‌شناسي پارادايم حاكم بر تئوري دانش مكانيكي دانش زمينه‌اي دانش ارگانيکی روش ‌شناسي اثبات‌گرا غيراثبات‌گرا عينيت‌گرا ارزش‌ شناسي 46 زيستي ـ اجتماعي بين‌االذهاني ذهنيت‌گرا شاخص‌ها جامعه ديدگاه تئوري پرداز سازمان 47 تغيير عقاليي طبيعي تصور از انسان انسان سطح يا قلمرو تجزيه و تحليل نظم خرد مياني كالن جبر و اختيار واقع‌شناسي اجتماعي سازماني محيطي فصلسوم فصل سوم:: طراحي و تبيين مدل 48 بخش اول: طراحی مدل 49 هم??ه تئوريه??اي م??ديريت ب??ر پاي??ه مفروض??ات اساسي شكل گرفته اند كه همگي در ح??وزه اي فراتر از تئوري ق??رار دارن??د و مي توانن??د در حكم يك فرا تئوري يا تئوري مبتني بر گونه شناس??ي به ما كمك كنند ت??ا زي??ر س??اختهاي بني??ادين و مب??اني فلس??في تئوريه??ا را بررس??ي ك??رده و ب??ه انتخاب كارآمد و اثر بخش ت??رين آنه??ا اق??دام ورزيده و يا در جهت بسط آنها بكوشيم 50 مفروضات اساسي تئوري همان زيرساختهاي بنيادينٌّّ مباني و مفروض??ات فلس??في اس??ت كه تئوري پرداز به صورت آشكار يا پنه??ان و خواسته يا ناخواسته تئوري خود را بر مبن??اي آن استوار ساخته است 51 براي شناخت مفروضات اساسي تئوريها بايد “ ويژگيهاي منحصر به فرد و تكرار شونده “ آنها ك??ه ممكن اس??ت از ناخودآگ??اه تئ??وري پ??رداز سرچشمه گرفته باشد و خود او نيز از آن آگ??اه نباش??د را كش??ف ك??رده و در ص??ورت امك??ان ب??ه دنب??ال توض??يح و تعب??ير و تفس??ير فلس??في ، روانشناسانه يا جامعه شناسانه آنها بر آييم و بدين گون??ه از منظ??ر فلس??فه علم ب??ه تحلي??ل و تبيين آنها بپردازيم . 52 تفاوت و تشابه تئوري ها تفاوت و تشابه تئوريها برخاسته از تفاوت و تش??ابه پارادايمه??ا ،دي??دگاهها و س??طح تجزي??ه و تحلي??ل در فرآين??د تئ??وري پ??ردازي است كه همانا مفروضات اساس??ي تئ??وري را شكل مي دهد 53 پارادايم حاکم بر تئوری ها پارادايم چارچوب ذهنی و ارزش مش ترک و پذيرفت ه ش ده در مي ان جمعی از دانش مندان اس ت ک ه ب ا توج ه ب ه جنب ه ه ای چهارگان ه هس تی شناس ی ،ش ناخت شناس ی ،روش شناس ی و ارزش شناسی شکل می گيرد و بر پايه آن به تئ وری پ ردازی يا مدل سازی رِو می آورند هستی شناسی 54 هستی شناسی ،ش ناخت واقعيت ي ا منظور از ماهيت موج ودات و جه ان هس تي اس ت و ب ه دنب ال پاسخ دادن به اين پرسش است كه : آيا ساخت و تركيب جهان خارجي واقعي است يا نم??ادينو از طريق فرآيندهاي ذهني ساختار يافته است ؟ شاخص??هاي بررس??ي اين مولف??ه عبارتن??د از :واقعيت خ??ارجي داشتن جهان ،تعين خارجي داشتن جامعه و سازمان ،عي??نيت پديده هاي اجتماعي و سازماني 55 شناخت شناسی شناخت انسان در دو حوزه شكل مي گيرد : 1تعريف دانش و اينكه چه چيزي را دانش مي دانيم؛ (حوزه شناخت شناسي) 2فرايند كسب دانش و اينكه چگونه مي دانيم . (حوزه روش شناسي) شناخت شناسی درك و شناخت ريشه ،ماهيت و اعتب ار دانش و فراهم آوردن دانش در رابطه با خود دانش است ؛ از اين رو آن را تئوري دانش ناميده اند. 56 موضوعاتي مانند نقش استدالل در ايجاد دانش ،نقش ادراكات حسي در پدي??د آم??دن دانش ،ان??واع دانش و درس??ت ي??ا غل??ط ب??ودن دانش موضوعات شناخت شناسانه به شمار مي آيند. شناخت شناسی در مدل ارايه شده ،شناخت شناسي به دنبال شناخت م اهيت دانش مديريت و سازمان است و اينكه انواع دانش رس مي ك ه در اين علم توليد شده است چيست؟ تحليل وتركيب تجزيه و انسجام تئوريهاي مجزا 57 تئوريهاي منسجم تئوريهاي تحليلي تئوريهاي تركيبي دانش صوري دانش زمينه اي دانش مكانيكي دانش ارگانيكي شناخت شناسی دانش صوري 58 ‏دانشي است كه به شناس ايي مش ابهتها و تفاوته ا مي پ ردازد و در ق الب ي ك واقعيت عيني قابل ارايه و نمايش است؛ ‏اس تعاره مش ابهت ب راي نش ان دادن اين دانش به كار برده شده است ؛ ‏دانش ارايه شده از سوي “ گرت مورگ ان “ در كت اب “ اس تعاره ه اي س ازماني “ از نمونه هاي اين دانش به شمار مي آيد شناخت شناسی دانش مکانيکی 59 ‏دانشي است كه واقعيته اي ملم وس و عيني را در يك قالب منظم شناسايي ك رده و با استفاده از آنه ا پيش بي ني ،كن ترل و تسلط بر پديده ها و واقعيته اي خ ارجي را امكان پذير مي سازد . ‏استعاره ماش ين ب راي نش ان دادن اين نوع دانش به كار رفته است ؛ ‏دانش مديريت كالس يك از نمون ه ه اي اين دانش به شمار مي آيد شناخت شناسی دانش زمينه ای 60 ‏دانش ي اس ت ك ه ب ه ج اي مجموع ه اي از واقعيتهاي ملموس يك الگوي كل گرا را موض وع مطالعه خود قرار مي دهد . ‏استعاره حادثه تاريخی براي نش ان دادن اين دانش به كار برده شده است ؛ برخي از آثار وبر كه در توصيف كيفيت شكل گ يري دني اي م درن و نظ ام س رمايه داري و حاكميت عقالنيت اب زاري ارائ ه ش ده اس ت از نمونه هاي اين دانش به شمار مي آيد شناخت شناسی 61 ‏دانشي است كه فرآيندهاي تاريخي را ب ه عنوان فرآيندهاي ذاتا ارگانيك مي دان د و ب ه دنب ال نش ان دادن منط ق ذاتي ح اكم ب ر موضوع مورد مطالعه است . ‏استعاره کل منسجم براي نشان دادن اين نوع دانش به كار رفته است ؛ ‏آثار کارل مارکس از نمونه هاي اين دانش به شمار مي آيد روش شناسی منظور از به دانش است ،چگونگي دانستن و دستيابي تمامي تاريخ جديد غرب در علوم انس??اني و اجتم??اعي تقابل دو ديدگاه روش شناسي در علوم اس??ت ك??ه ب??ه طور كلي مي توان از آنها به عنوان روش??هاي تبيي??ني كه ب??ا دي??دگاه اثب??ات گ??رايي تناس??ب دارد و روش تفهمي كه غير اثبات گراست نام برد. 62 روش شناسی شاخصهای دو ديدگاه تبيينی(اثبات گرا) و تفهمی(غير اثبات گرا) ديدگاه اثبات گرا ديدگاه غير اثبات گرا آزمون‌پذيري (تجربه) سازگاری منطقی (درونی) علت‌يابی فهم معنای اعمال (دليل‌يابی) مشاهده و فرضيه جداسازی ارزش از واقعيت عدم جدايي ارزش از واقعيت تمايل به تئوري‌های خرد تمايل به تئوري‌های کالن قانونمندی عام قانونمندی خاص داده‌های حسی 63 فرضيه و مشاهده استفاده از روشهای کمی داده‌هايی غيرحسی استفاده از روشهای کيفی ارزش شناسی منظور از بني ادين ،در نظر گ رفتن دو قلم رو و است جهت گيري ها يا رويکردها ارزشی عبارتند از: 64 - ‏Logical Positivism )Biosocialism ‏Subjectivism ‏Intersubjectivisty ارزش شناسی رويكردي است كه ارزشها را به عنوان واقعيات اجتماعي مي پندارد كه مي توانند در قالبهاي عيني تبيين شوند . اين رويكرد با تجربه گرايي پيوندي ناگسستني دارد و ارزشها را صرف نظر از ادراك آدمي ب>>ه عن>>وان واقعيته>>اي اجتماعي به شمار مي آورد رويكردي است كه ارزشها را واكنش هايي زيستي اجتماعي به پديده هاي عيني مي داند كه مستلزم مشاركت انسان نيست و انسان به طور ناچيزي در آن اثر مي گذارد. رويكردي است كه ارزشها را ذهني مي داند و وجود گزاره هاي عمومي يا جهان ش>>مول را مورد انكار قرار مي دهد 65 رويكردي است كه ارزشها را به عنوان نتيجه فرآيند تعامل اجتماعي به شمار مي آورد كه در آن فرد تنها نسبت به عوامل محيطي واكنش نشان نمي ده>>د بلك>>ه ب>>ه ط>>ور فع>>ال در خلق ارزشها مشاركت مي كند پارادايم حاكم بر تئوري هاي مديريت عقالنيت ( )rationalityمهمترين پارادايم حاكم بر تئوري هاي مديريت و سازمان است و تمامي تئوري هاي مديريت بAAر پايAAه آن شAAكل گرفته است؛ زيرا سازمان در راستاي دسAAتيابي به هدف شكل گرفته است و دستيابي به هدف در گرو عقالني عمل كردن است. عقالنيت دو گونه است: ابزاري()instrumental ‏جوهري يا ارزشي()substantive or value 66 عقالنيت ابزاري عقالنيت ابزاري :يعني دستيابي به هدف در كوتاه ترين زمAAان و با كمترين هزينه؛ و داراي ويژگي هاي زير است: سودمندي ‏محاسبه پذيري ‏كارايي ‏قابليت پيش بيني ٭ ‏استفاده از فنآوري غير دستي ‏كنترل شرايط و كاهش عدم اطمينان ‏پيامدهاي غير عقالني براي افراد ،سازمان و جامعه 67 ٭استفاده از فنآوري به سAAبب مAAاهيت غAAير شخصAAي و از بين بردن سليقه ها و حاكم كردن قواعAAد عAAام محاسAAبه پAAذيري، كارايي و كنترل شرايط و كاهش عدم اطمينAAان را افAAزايش مي دهد. عقالنيت جوهري عقالنيت جوهري :يعني دستيابي به هدف در چارچوب يك نظAAام ارزشي است كه بدون توجه به نتايج و موفقيت يا شكست عملي راهنماي انسان در روابط و رفتارهAAاي اوسAAت .و داراي ويAAژگي هاي زير است: مبتني بر عقل و فطرت آدمي است. مبتني بر پيوند ارزشها با واقعيتهاست مبتني بر كثرت روش است. به جنبه هاي اخالقي انسان توجه دارد. تابع مقتضيات زماني و مكاني نيست به جاي تطبيق دادن انسان با شرايط به دنبال معنAAاي واقعي زندگي است به دنبال فهم واقعيتهاي انساني و اجتماعي است. 68 پارادايم حاكم بر تئوري هاي مديريت (عقالنيت ابزاري يا عقالنيت جوهري) اگAAر ابعAAاد چهارگانAAه عيAAنيت داشAAتن واقعيت، دانش مكانيكي ،روش اثبات گAAرايي و ارزشAAهاي عيني را در يك سو و وجود ذهAAني قايAAل شAAدن براي واقعيت ،روشهاي غير اثباتگرايي و ارزشهاي ذهني و ميان ذهني را در سوي ديگر آن در نظر بگيريم در يك سو عقالنيت ابAAزاري و در سAAوي ديگر عقالنيت جوهري يا ارزشي شAAكل خواهAAد گرفت. 69 ديدگاه تئوری پرداز دي دگاه تئ وری پ رداز در م ورد جامع ه، س ازمان و انس ان يکی ديگ ر از ابع اد مفروضات اساس ی و م دل مفه ومی ط راحی شده است. جامعه 70 جامعه ،بس تري اس ت كه س ازمانها و انس انها را در منظور از برگرفته و تئوري پرداز و تئوريهاي ارائه ش ده را در دوره ه اي خاص و در چارچوبهايي منحصر به فرد پرورش مي دهد 71 .وري .وي تئ. .دگاه از س. .ده دو دي. در مدل ارائه ش. پردازان ،نسبت به جامعه ارائه شده است: ديدگاه مبت ني ب ر نظم كه ب ه وح دت و همبس تگي وحفظ وضعيت موجود نظر دارد. ديدگاه مبتني بر تغيير كه بر تعارض ات س اختاري وحالتهاي سلطه و ضرورت تغيير تاكيد دارد. جامعه جامعه شناسی تغيير Radical Change Strucural Conflict Contradiction Emancipation Potentiality Modes of Domination Deprivation جامعه شناسی نظم The statuesque Social Order Social Integration & Cohsion Solidarity Actuality Consensus Need Satistaction 72 سازمان س ازمان :مهم ترين پردازش گر وروديه ا و تب ديل آنه ا ب ه خروجيهاي مورد نياز در قالب كاال ي ا خ دمات هم راه ب ا ايج اد ارزش افزوده كه از آن به عنوان بهره وري ياد مي شود سازمان در نگاه تئوري پردازان به طور كلي : 73 -1يك ابزار عقالني براي رسيدن به هدف است كه مهمترين ويژگي آن تعين هدف و رسميت است . - 2يك پديده طبيعي اجتم اعي اس ت كه نظ ر ب ه ض رورت حفظ حيات و بقاء انس انها ش كل گرفت ه و كاركرد آن رف ع نيازه اي انسانهاس ت كه مهم ترين آن حف ظ بق ا و س پس دستيابي به اهداف مورد نظر است . سازمان ماهيت سازمان ماهيت جامعه نظم تغيير و تحول 74 عقاليی طبيعی نظم و عقالنيت گرايی نظم و طبيعت گرايی تغيير و عقالنيت گرايی تغيير و طبيعت گرايی ماتريس ديدگاهها نسبت به سازمان انسان منظور از انسان شناسی ،شناخت م اهيت انس ان و ب افت شخص يتي او در تعامالت اجتماعي با انسانها ،سازمان و جامعه يا محيطي است كه در آن زندگي مي كند و اينكه موجودي مختار و انتخاب گر است يا مجبور . در مدل ارائه شده ديدگاه تئوري پردازان نسبت به انسان ب..ا دو ش..اخص م..ورد شناسايي قرار گرفته است: 75 تص ور از انس ان :منظ ور از تص ور انس ان ،تص ور از او ب ه عن وانموجودي اقتصادي -عقاليي ،اجتماعي ،خودشكوفا يا پيچيده است كه نمي توان تنها از يك منظر به او نگريست و رفتار او را ب ر پاي ه آن تجزي ه و تحليل كرد. جبر و اختيار :منظور از جبر ،اطاعت ،قالب پذيري و تبعيت انسان ازقوانين و مقررات و دستورالعملهاي سازماني و پ ذيرش نقش هايي اس ت كه به او محول مي شود و در مقابل اختي ار ب ه نافرم اني ،ق الب ش كني و عدم تبعيت اشاره دارد. قلمرو تئوريها يا سطح تجزيه و تحليل قلمرو تئوری ها يا سطح تجزيه و تحلي ل آنه ا در سه سطح خرد ،ميانی و کالن يکی ديگر از ابع اد مفروضات اساسی و مدل مفهومی است. سطح خرد )رفتاري( 76 سطح خرد(رفتاري) ‏منظور از سطح خ رد س طح روي دادهاي عي ني ي ا ( ) Factsو در رابط ه ب ا رفت ار انس ان ب ا توج ه ب ه ويژگيه اي ف ردي و اجتماعي او در سازمان است 77 سطح ميانی(ساختاري) ‏منظور از سطح ميانی ،سطحَ س اختاري ()Actual است كه رويدادهاي عيني در آن چ ارچوب تحق ق مي يابد . 78 سطح کالن(محيطي) ‏منظور از س طح کالن ،تجزي ه و تحلي ل تئ وري در رابط ه ب ا اكول وژي و محيطي -بس تري اس ت كه موج وديت اجتم اعي اف راد و س ازمانها در آن ش كل گرفت ه و ب ر فعاليته اي آن دو احاط ه دارد (-)Real است كه انسانها و سازمانها را در بر گرفته و ب ر آنه ا احاطه دارد 79 مفروضات اساسي تئوري 80 سطح خرد (رفتاري) سطح مياني(ساختار ي) سطح بخش دوم: تبيين مدل 81 مقدمه تيلور در دو اثر اص لي خ ود ب ه ن ام م ديريت كارگ اه و اص ول مديريت علمي با پديدآوردن يك انقالب ذهني آغازگر مب احثي ش د كه علم مديريت را پدي د آورد و او را ب ه عن وان پ در علم م ديريت مورد توجه همگان قرار داد. مهمترين موضوعي كه ذهن تيلور را ب ه خ ود مش غول كرده ب ود كاهش كارايي به سبب آن چيزي بود كه امريكائيان آن را كم كاري و انگليسيها آن را وقت تلف كردن مي ناميدند كه تيل ور آن را كم كاري منظم و ارادي ناميد. ‏تيلور راه درمان اين دردهاي كهنه را در اين يافت كه : 82 نخست :به تغيير مدلهاي ذهني افراد و پديد آوردن يك انقالب ذهني مبادرت ورزد تا آنان را وادارد كه در شيوه نگريس تن ب ه اب زار كار ،روش انج ام كار و رواب ط كار تجديد نظر كنند . دوم :مديريت علمي و نتايج آن را تبيين كند و آنها را وادارد تا با تجرب ه كردن اين نوع از مديريت و اصول و نت ايج آن وض عيت خ ود را در گذش ته و آين ده بررس ي و مقايسه كنند مفروضات اساسي مديريت علمی 83 اين تئوري در سطح روان شناسي اجتماعي و رفتار افراد در رابطه با كارشان مطرح شد؛ ولي نتايج آن به سطح ساختار انجاميد .كه پارادايم حاکم هستی شناس ی شناخ ت شناس ی 84 جهاني كه تيلور را به خود مشغول ساخته بود جهاني عيني ،مستقل از ذهن آدمي با اج زايي محس وس و ملم وس و قاب ل شناخت و دس تكاري و س رانجام كن ترل بود . تجزيه و تحليل دانشي ك ه تيل ور اراي ه ك رده است نشان مي ده د ك ه اين دانش ي ك دانش تحليلي و منسجم يا يكپارچه ( دانش مكانيكي )اس ت ك ه ب ه اعتق اد او راهگش اي مهم ترين مشكل س ازمان يع ني كم ك اري و ناكارام دي منظم و ارادي است پارادايم حاکم 85 روش شناس ی روش تيلور در دستيابي ب ه دانش مك انيكي اش روش ي مبتني بر اثبات گرايي ب ا رويك رد تج ربي اس ت ك ه ب ا فرض وجود يك “بهترين روش انجام كار“ به دنبال حذف عناص ر غ ير عقالني و ي افتن معي ار و اس تاندارد ب ود و سرانجام اصولي را فرا روي افراد نهاد كه آن را “ اص ول مديريت علمي “ ناميد ارزش شناس ی تيلور با رويكرد اثب ات گ رايي منطقي مهم ترين ارزش را افزايش موفقيت و كاميابي(ك ارايي) مي داند كه در بعد كالن سودآوري سازمان و در بع د خرد افزايش دس تمزد و بهب ود وض عيت زن دگي افراد است ديدگاه تئوری پرداز 86 جامعه همانن د جه ان ف يزيكي و داراي هم ان قانونمنديهاست ؛ از اين رو مبتني ب ر نظم است . سازما ن همانن د جه ان ف يزيكي و داراي هم ان قانونمنديهاس ت؛ از اين رو ي ك سيس تم عقاليي بسته است . انسان انس ان موج ودي اقتص ادي -عقاليي و اطاعت پذير است . سطح تجزيه و تحليل تيلور تجزيه و تحليل خود را از س طح خ رد و كار كارگاهي آغاز كرد كه نتيج ه آن ب ه ط ور اجتن اب ناپ ذير ب ه س طح مي اني و س اختار س ازماني و تب يين رواب ط بين م ديريت و كاركنان كشيده شد. 87 مقدمه فايول با س اماندهي تجربي ات خ ود ب ه عن وان مهندس معدن ،مدير ارش د ،م دير مع دن زغ ال سنگ ،مدير عامل اميدوار بود كه بتوان د ب ه ي ك تئ وري دس ت ياب د و معياره ايی را ب رای ب ه كارگيري كنترل در رابطه ب ا ن يروي كار تب يين نمايد. تالش براي عقالني كردن فعاليته اي س ازمان بويژه فعاليتهاي مديريتي 88 مقدمه 89 تئوري فايول بر پايه چند چيز استوار است: -1تقسيم فعاليتهاي سازمان به شش دس ته فع اليت ف ني ،تج اري ،م الي ،ايم ني ،حس ابداري و مديريتي ؛ - 2برخورداري از شش دسته توانمندي و شايستگي جسماني ،ذه ني ،اخالقي ،دانش و تعليم عم ومي، دانش تخصصي و تواناييهاي تجربي ؛ - 3شناخت مهمترين فعاليت مديريت و توانمندي و شايستگيهاي مرتبط با آن ؛ -4اص ول چه ارده گان ه ب راي انج ام مهم ترين فعاليت ؛ مفروضات اساسي علم اداره 90 پارادايم حاکم هستی شناس ی 91 ش كل گ يري در دوران ح اكميت فيزيك نيوتني مبت ني ب ر واقعيته اي عي ني ،ملم وس و مس تقل از ذهن آدمي كه نگرش مك انيكي را نس بت به هستي و جامعه و سازماني كه در آن فعاليت مي كرد در پي داشت پارادايم حاکم شناخ ت شناس ی 92 ‏شناخت شناسي فايول ن يز همانن د تيل ور مبتني بر تحليل و انسجام اس ت يع ني دانش مكانيكي را در پي داشت كه مهمترين ويژگي آن منس جم و يكپارچ ه ب ودن آن اس ت ؛ در واقع او تجربي ات خ ود را ب ا اج زاء و عناص ر ديگري تركيب ك رده و ب ه اراي ه ي ك تئ وري عمومي براي اداره ماش يني س ازمان مب ادرت ورزيده است . ‏ديدگاه ابزارگرايانه فايول نسبت به تئوري نيز برخاسته از همان نگرش و دانش مكانيكي است. پارادايم حاکم روش شناس ی 93 از نظر روش شناس ي ف ايول ،دلبس ته اثب ات گ رايي اس ت ك ه ي ك ق رن پيش از او هم وطن او«آگوس ت كنت» آن را مط رح ك رد و «امي ل دوركيم» ديگ ر هم وطن هم عص ر او آن را در علوم اجتماعي اصل و اساس قرار دارد . فايول از آنجا كه بين پدي ده ه اي ط بيعي و اجتماعي تفاوتي قايل نبود به دنبال آن بود تا ب ا استفاده از روشهاي علمي به ي ك تئ وري ش امل مجموعه اي از اصول ،قواع د ،روش ها و روي ه ه ا دست بيابد كه به وس يله تجرب ه همگ اني قاب ل تكرار و ارزيابي باشد . پارادايم حاکم ارزش شناس ی 94 ارزشهايي كه ف ايول از آنه ا س خن مي گويد مبتني ب ر رويك رد اثب ات گرايي منطقي ،ارزش هاي عي ني و تجلي يافته در منافع اقتصادي براي افراد و سازمان است كه هدف اصلي مديريت نيز به شمار مي آيد ديدگاه تئوری پرداز جامع هفايول به سبب نگرش مكانيكي نسبت به هستي با جامعه نيز با 95 همين ديدگاه مواجه شده است و بر پايه جامعه شناسي نظم بر موارد زير تاكيد دارد: ‏حاكم كردن نظم در سايه يك تئوري عم ومي (اص ول چه ارده گانه و اصل نظم) ‏اجتن اب از تع ارض و تض اد س اختاري (اص ل نظم و ثب ات مديريت) انسجام و همبستگي(اصل تقس يم ك ار ،وح دت فرمان دهي و وحدت مسير) همكاري و تشريك مساعي(اصل روحيه همكاري) واقعيتهاي عي ني بالفع ل(اص ل اختي ار ،ق وانين و مق ررات و سلسله مراتب) توافق(اصل تبعيت منافع فردي از منافع جمعي) ارضاي نيازهاي جامعه(اصل جبران خدمات) سازما ن ديدگاه تئوری پرداز oفايول از منظر جامعه شناسي نظم ب ا تاثيرپ ذيري از آراء كنت و دوركيم و از ديدگاه ساختاري-كاركردي ب ه پديده سازمان و مهمترين فع اليت آن يع ني م ديريت پرداخت oديدگاه فايول نسبت ب ه س ازمان دي دگاهي عقاليي بدون در نظر گرفتن محيط و بستري اس ت ك ه در آن فعاليت مي كند ،از اين رو تمامي تاكيدات او بر سازمان و ساختار سازماني است. 96 ديدگاه تئوری پرداز انسان 97 ف ايول واكنش هاي آدمي را عقاليي و ب راي دس تيابي ب ه موفقيت و اهداف فردي با منافع هر چ ه بيش تر مي دان د ك ه ب ه همين س بب يكي از اص ول عم ومي م ديريت را واداشتن افراد به پ ذيرفتن اص ل تبعيت من افع ف ردي از منافع جمعي به شمار مي آورد (انسان اقتص ادي-عقاليي) و از سوي ديگ ر پيش نهاد واداش تن اف راد ب ه اط اعت از ضرورت تخصص گرايي و هماهنگي ك ه ج وهره چه ارده اصل او را تشكيل مي دهد او را جس تجوگر نظمي عقالني در سازمان ب راي ق رار دادن آدمي(اط اعت ك ردن او) در جهت تحقق يافتن اهداف آن مي شناساند. سطح تجزيه و تحليل 98 «فايول» بر خالف «تيلور» ك ه عقالني ك ردن سازمان و عملي كردن امور آن را از پايين ب ه باال و از سطح كارگاهي و تغييرات در وظ ايف افراد آغاز ك رده ب ود ،فع اليت خ ود را ب راي عقالني كردن سازمان و عملي كردن ام ور آن از باال به پايين و از سطح س اختاري س ازمان آغاز كرد كه اين ن يز ب ه س خن «اروي ك» در مقدم ه اش ب ر كت اب «ف ايول» انعكاس ي از مسير شغلي متفاوت اين دو بود. مقدمه 99 بوروكراسي نخست در ح وزه جامع ه شناس ي سياسي مطرح ش د و تنه ا ب ه اداره ام ور عم ومي ختم نمي شد بلكه در معنايي جامع تر به كار مي رفت كه ب ه اعتق اد وب ر در تم امي عرص ه ه ا و نهادهاي اجتماعي رخنه خواهد كرد. وبر در طرح بوروكراسي خود از آثار «نيچ ه»، «م اركس» و «گوش تاو اش مولر»ت اثير پذيرفت ه و خواسته و ناخواسته به ديالوگ ب ا آن ان پرداخت ه است او ب ا راب رت ميش ل ن يز از نزدي ك آش نا بوده است. مقدمه پايه های نظری تئوری وبرمبتني برسه چيز است : ‏قدرت يا سلطه و انواع آن ‏كنشهاي متقابل افراد ‏روش هاي اعم ال ق درت در مي ان ره بران و پيروان 100 مقدمه بوروكراسي يك دستگاه خاص اعمال ق درت و اداره سازمان است مبتنی بر: ‏تقسيم كار ثابت در ميان اعضاي سازمان ‏سلسله مراتب ‏مقررات غير شخصي ‏جدايي مالكيت از مديريت ‏انتخاب افراد بر مبناي شايستگي استخدام طوالني مدت 101 مفروضات اساسي بوروكراسي سطح تجزيه و تحليل 102 بوروكراسي در سطح كالن يا جتزيه و حتليل حميطي (ساختارهاي ق درت در جامعه) پديد آمد ويل در عرص ة علم مديريت و س ازمان در س طح س اختاري م ورد توج ه و جتزي ه و حتليل قرار گرفت. هستی شناس ی 103 پارادايم حاکم ‏وبر متاثر از كانت در عين اعتقاد ب ه وج ود خ ارجي و مس تقل از ذهن دانس تن جه ان، جامعه و پديده ه اي اجتم اعي ب ه دنب ال آن بود كه علوم اجتماعي را در حوزه «اس ت»ه ا يا واقعيتهاي عيني استوار نمايد تا علم ب ودن آن م ورد خدش ه ق رار نگ يرد و چ نين تلقي نشود كه در علوم اجتماعي «عليت» جايگ اهي ندارد ‏وبر ريشه هاي علوم اجتم اعي را ذه ني مي دانس ت ولي آنه ا را ب ه من واقعي تج ربي ارج اع مي داد ن ه آنچن ان كه كانت مي پنداشت و آن را به من اس تعاليي و م اورايي نسبت مي داد. پارادايم حاکم هستی شناس ی 104 جهان اجتماعي و فرهنگي در نگاه وبر وحدت خود را از دس ت داده اس ت و ارزش ها ف ردي هس تند ،از آنجا كه آدميان مي توانند همه چيز را محاسبه كرده و تمامي ابعاد زندگي را مورد بررسي قرار دهند و بر همه چ يز مس لط ش وند جه ان بي ني واح د و مبن اي ارزشي يكساني ب ر جه ان ح اكم نيس ت و ب ه همين سبب است كه عاميت و كليت از ميان رفته است هستي شناس ي وب ر در رابط ه ب ا جه ان مبت ني ب ر جهان اول است كه پ وپر از آن ي اد مي كن د ،جه ان عيني و مستقل از ذهن اما در رابطه با جامع ه و ام ور آن مبتني ب ر جه ان دوم ي ا ذهن اس ت كه در عين واقعيت داش تن مب تي ب ر ذه نيت و برخاس ته ه اي ذهني افراد است پارادايم حاکم شناخ ت شناس ی 105 ‏شناخت شناسي وبر مبتني بر تجزي ه و ت ركيب دانش زمين ه اي را پدي د آورده اس ت كه ب ر پاي ه روي دادهاي خاص تاريخي قابل بررس ي و تجزي ه و تحليل است. ‏وبر با فرض عي نيت داش تن واقعيت پديده هاي اجتماعي با ساختن يك «نوع خالص» كه تركيبي از رفتارها يا ويژگي هاست درك پديده اجتم اعي را تس هيل كرده و امكان پذير مي سازد. پارادايم حاکم شناخ ت شناس ی 106 ‏وب ر اعتب ار گ ردآوري روي دادهاي اجتماعي و تاريخي زير چتر ي ك ق انون كلي را رد كرده و به جاي آن «بررس ي انفرادي پديده ها» كه يك رويداد وي ژه را به علل خاص مربوط مي سازد معت بر مي داند و اين موض وع دانش زمين ه اي او را از دانش مكانيكي كه مبت ني ب ر رويكرد اثبات گرايي شكل گرفت ه ب ود متمايز ساخت پارادايم حاکم روش شناس ی 107 ‏وبر از پيش گامان روش شناس ي عل وم اجتماعي در «دوره نبرد روشها» است . ‏ويژگی های روش شناسی وبر: oغير اثبات گرا oفهم دروني پديده ه اي اجتم اعي ب ه ج اي فهم بيروني oبررسي انفرادي پديده ها oكثرت گ رايي در روش از طري ق «درون فهمي» و استفاده از «نوع خالص» oدر عين باور داش تن ب ه فهم دروني و ن وع خالص آزمون پذيري را نيز ب راي س نجش اين تفهم معتبر و ضروري دانستن پارادايم حاکم روش شناس ی 108 oبه جاي يافتن قانون مندي ه اي ع ام ب ر قانونمن دي هاي خاص و نسبيت گرايي روشي تاكيد كردن ‏oتب يين فرض ي علي ب ه روش خ اص خ ود درعل وم اجتماعي ‏oاستفاده كردن از داده ه اي غيرحس ي ب ه ج اي داده هاي حسي ‏oاستفاده كردن از روش هاي كيفي ب ه ج اي روش هاي كمي ‏oتالش براي دس تيابي ب ه تئ وري ه اي كالن ب ه ج اي تئوري هاي خرد oعدم اعتقاد به جدايي ارزشها از واقعيته ا و آغ از ه ر پژوهش علمي را از نظرگاه خاص در قلم رو ارزش ها دانستن ‏oآشتي دادن جريانه اي متض اد مانن د عي نيت گ رايي وذهنيت گرايي ،تبيين و تفهم ،اقتصاد و دين و ... پارادايم حاکم ارزش شناس ی 109 وب ر ارزش ها را ذه ني مي دان د و وجود گ زاره ه اي عم ومي جه ان شمول را پذيرا نيست و به نق ل از شارل ب ودلر در كت اب گله اي شر مي گوي د :چ يزي مي توان د حقيقي و درست باشد برغم آنكه زيبا يا مقدس نباشد. ديدگاه تئوری پرداز جامعه ‏ديدگاه وب ر ب ر خالف م اركس كه نمون ه برجس ته ديدگاه جامع ه شناس ي تغي ير اس ت مبت ني ب ر جامع ه شناسي نظم است. ‏وبر مهمترين عامل نظم بخشيدن به ساختار اجتماعي و فراهم آورنده انسجام و همبستگي اجتماعي را قدرت و اقتدار مي داند. ‏وبر نظم عقالني و حاكميت بوروكراسي در جوام ع را اجتناب ناپذير مي داند و در عين حال كه بوروكرات يزه ش دن جوام ع را ي ك واقعيت ب ه ش مار مي آورد آن را مورد نقد قرار مي دهد 110 سازما ن ديدگاه تئوری پرداز ‏وبر پديد آمدن سازمان را يك امر اجتناب ناپ ذير، برخاسته از حاكميت نظم عقالني و بوروكراتيزه شدن جوامع غربي به شمار مي آورد. ‏به اعتقاد وبر سازمان با ويژگي عقالني خاص خ ود اف راد را وا مي دارد ت ا كاره ا را از هم ان آغ از ب ر اساس قواعد محاسبه شده انجام دهند. ‏سازمان در نگاه وب ر اب زاري عقالني اس ت كه در چارچوبهاي مشخص(رسميت) براي رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده فعاليت مي كند. 111 ديدگاه تئوری پرداز 112 انسان ‏ انسان در نگاه وبر موجودي اس ت كه در بس تري ق رار گرفته (جامعه و سازمان) كه او را ب ه نظم عقالني و اط اعت كردن از آن فرا مي خواند. ‏نظم عقالني (بوروكراسي) به وس يله انس ان پدي د آم ده اس ت ولي او را گرفت ار كرده و روحش را اس ير س اخته است(قفس آهنين) ‏انسان بر پايه معناي ذهني خ ود ب ه كنش هاي متقاب ل ب ا ديگ ران روي آورده و از خ ود كنش و واكنش ب روز مي دهد. انسان به سبب قرار گرفتن در اين بستر خ اص ب ر پاي ه عقالنيت ابزاري عمل كرده و به دنبال كسب درآمد و س ود بيشتر است يعني مبتني بر انگيزه ه اي اقتص ادي عم ل مي كند. سطح تجزيه و تحليل 113 وبر در بررسي ويژگي ه اي دني اي م درن ب ا روي آوردن به تجزيه و تحليل ساختارهاي ق درت ي ا نظ ام سلطه در جامعه يع ني در كالن ت رين س طح تجزي ه و تحليل به تبيين سه نوع دستگاه اداري كه ه ر ي ك ب ا توجه ب ه ي ك منب ع خ اص ق درت پدي د آم ده بودن د پرداخت. ب ه اعتق اد وب ر ن وع س وم اين دس تگاههاي اداري مبتني بر قوانين و مقررات(بوروكراسي) با ويژگي هاي غيرشخصي كه دارد اندك اندك فراگير ش ده و عرص ه را بر دو نوع ديگر تنگ تر مي س ازد و كليت جامع ه را در بر مي گيرد. سطح تجزيه و تحليل 114 بوروكراسي محص ول تجزي ه و تحلي ل در س طح كالن بود ولي به سبب اهميت ويژه اي كه پيدا كرد در عرص ه مديريت توجه صاحبنظران سازمان و مديريت را در سطح ساختار ب ه خ ود معط وف داش ت ،زي را اين ن وع س اختار كارآمدترين ساختار نسبت به ساختارهاي ديگ ر(س نتي و كاريزما) و پايدارترين آنها به شمار مي آمد نقدهايي كه در آغاز بر بوروكراسي وارد ش د نق دهاي دروني و معطوف بر مشكالت رفتاري آن ب ود ولي بع دها با شدت يافتن تغيير و تحول محيطي و ض رورت انعط اف پذيري س اختارها از ب يرون ن يز م ورد نق د ناق دان ق رار گرفت مديريت علمي علم اداره بوروكراسي سطح تجزيه و تحليل رفتاري : مديريت علمي با تــاثير گــذاري بر ساختار روابــط كــار (علمي كردن ابزار كــار ،روش انجام كار و روابط كار ) ساختاري : 115 علم اداره و بوروكراســـــــــــي باتوصــــيف اصــــول مــــديريت و ساختار بوروكراتيـــــك كـــــه متضمن كارايي است . پارادايم حاکم هستی شناسی هر سه تئوري هستي را داراي واقعيت عيني محس وس و ملم وس مي دانند و با نگرش مكانيكي به آن مي نگرند يا ب ه س خن پ وپر در جهان فيزيكي عم ل كرده و ب ه تجزي ه و تحلي ل مس ايل مي پردازند .با اين تفاوت كه وبر جامعه را بر پايه ذه نيت آح اد آن تبيين مي كند. شناخت شناسی 116 تيلور و فايول به سبب اثبات گ را ب ودن ب ه ارائ ه دانش مكانيكي روي آورده اند ولي وبر ب ه س بب غيراثب ات گ را ب ودن ب ه ج اي اصالت دادن به فعل ،به معناي فعل اصالت داده و دانشي كه ارائ ه كرده است دانش زمينه اي است پارادايم حاکم روش شناسی تيلور و فايول به سبب اثبات گرايي و قائ ل ب ودن ب ه انحص ار در روش به دنبال تك روشي و يافتن بهترين روش بودند ولي وبر به نسبيت روشي و كثرت آن در علوم اجتماعي قائل است ؛ اگر چه بوروكراسي را كارآمدترين ساختار به شمار آورده است . ارزش شناسی 117 تيلور و فايول قائل به عي نيت داش تن ارزش ها هس تند و كارايي اقتصادي را به عنوان مهمترين ارزش به شمار آورده اند ولي وبر در عين حال كه كارايي اقتص ادي را ب ه عن وان مهم ترين ارزش حاكم در عصر مدرن مي داند قائل به ذهني بودن ارزشهاست . پارادايم حاكم بر تئوري هاي كالسيك )عقالنيت ابزاري( پ ارادايم ح اكم ب ر تئ وري ه اي كالس يك عقالنيت معطوف به هدف يا عقالنيت اب زاري اس ت كه مبت ني است بر جهان عيني و ط بيعت م ادي(از منظ ر هس تي شناسي) با دانش مكانيكي (از منظر شناخت شناسي) به دنبال يافتن بهترين روش يعني در كوتاهترين زمان و با كمترين هزينه( از منظر روش شناسي) دس تيابي ب ه هدف كه چيزي جز سودآوري نيس ت(از منظ ر ارزش شناسي). 118 ديدگاه تئوری پرداز وج ه اش تراک تئ وری ه ای کالس يک نگ اه يكسان آنها به جامعه ،س ازمان و انس ان اس ت ؛ يعني جامعه شناسي نظم ،ديدگاه عقاليي بس ته و تص ور اقتص ادي عقاليي از انس ان و مجب ور دانستن او؛ با اين تفاوت كه وبر به توصيف اين ديدگاه حاكم بر جوامع صنعتي پرداخته و خ ود پذيراي آن نيست. 119 سطح تجزيه و تحليل تيلور در آغاز به گونه اي متمايز از فايول و وبر كار خ ود را از س طح خ رد(س طح رفت اري) آغازكرد و نتايج كار او ب ه تغي يرات س اختاري انجامي د ،ف ايول در س طح س اختار ب ه تجزي ه و تحليل فعاليتهاي سازمان و مهمترين فعاليت آن يعني مديريت پرداخت و وبر برخالف آن دو از كالن ترين سطح شروع كرد و به ساختار رسيد. 120 مديريت علمي علم اداره بوروكراسي سطح تجزيه و تحليل رفتاري : مديريت علمي با تــاثير گــذاري بر ساختار روابــط كــار (علمي كردن ابزار كــار ،روش انجام كار و روابط كار ) ساختاري : 121 علم اداره و بوروكراســـــــــــي باتوصــــيف اصــــول مــــديريت و ساختار بوروكراتيـــــك كـــــه متضمن كارايي است . نتيجه گيري 122 123 بيش تر تحقيق ات و پژوهش هايي كه در عرص ه علم مديريت ب ه وي ژه در كش ور اي ران ص ورت گرفت ه اس ت كاربردي و مبتني بر حل مسائل بر پايه تئوريه ا و م دلهاي موجود است و اين تئوريها و مدلها نيز براي پاسخگويي ب ه مسائل و مشكالت جوامعي با ويژگيهاي خاص خود اراي ه و پديد آمده است . ح ل مس ائل ب ر پاي ه راه حله اي ديگ ران (تئوريه ا و مدلهاي ارائه شده موجود ) و يافتن رابط ه تايي د ش ده بين متغيرهاي خاص تعريف ش ده كه تنه ا در جوام ع آم اري مختلف بررسي مي ش ود گ رهي از كار ف رو بس ته جامع ه نگش وده و نخواه د گش ود ،زي را اين راه حله ا و چ نين پژوهشهايي در چارچوبها و در بستري صورت مي گيرد كه نيازمند بازنگري و نقادي است . علت ناكارآمدي حل مسائل بر پايه راه حله اي ديگ ران و به كار گ يري تئوريه ا و م دلهاي آن ان ب ومي نش دن آنه ا و متناسب با بوم و فرهنگ ما به كار گرفته نشدن آنهاست . براي كارآمدي استفاده از تجربيات ديگران و به كارگيري تئوريها و مدلها (راه حلهاي ) آنان براي ح ل مس ائل خودم ان بايس تي ب ا اس تفاده از ي ك چ ارچوب و م دل ج امع ب ه نق د خردمندان ه تجربي ات ديگ ران پ رداخت و ق ابليت تئ وري پردازي و مدل سازي را نيز افزايش داد . ديگران نيز با چنين مشكالتي مواجه ب وده ان د و ب راي ب ه كارگيري تئوريها و مدلهاي موجود و استفاده بهين ه از آنه ا و همچنين افزايش قابليت تئوري پردازي و مدلسازي تالش هايي انجام داده ان د ( .گون ه شناس يهاي كون تر ،ب ارل ،مورگ ان ، اسكات ).... ،كه به سبب ويژگيها و محدوديتهاي خ اص خ ود از جامعيت الزم برخوردار نيستند 124 مدل مفهومي تبيين زيرساختهاي بنيادين و مباني فلسIIIIفي تئوريهاي مديريت به عنوان يك گونه شناسي مطلوب مي تواند : به عنوان ابزاري مناسب براي بررسي و نقد تئوريها و مدلهاي موجود عمل كرده و سازگاري منطقي يا ناسازگاري آنها را نشان دهد . چارچوب مطالعه تطبيقي تئوريها و مدلها و مقايسه آنها با يكديگر تلقي گردد . وجوه تفاوت و تشابه تئوريها و م33دلها را با يك33ديگر نش33ان داده و معيار ديگري براي تقسيم بندي آنها به شمار بيايد . 125 به عنوان مدل ساخت تئوري توان و قابليت تئوري پردازي را افزايش داده و با روشي قياسي زمينه سازي پيدايش تئوريهاي جديد گردد . به سبب پرداختن به باورهاي اساسي به عن33وان عمي33ق ترين الي33ه فرهنگ و نگرشها و ارزشهاي برخاسته از آنها در بومي سازي تئوريها و مدلها كمك كرده و معيار نقد آنها ب33ر پاي33ه فرهن33گ و م33دخلها ورود ارزشها به آنها را نشان دهد . با ايجاد ماتريس چندگان33ه فص33ل جدي33دي را در مطالع33ه تئوريهاي سازمان مديريت بگشايد . تغييرات بنيادين درعرصه تئوريها ايجاد كرده و نظمي ن333و در ميان آنها پديد بياورد . 126 127

51,000 تومان