صفحه 1:
ال
)-متافزیک یا هستی شناسی(5 ۲۱6۵0۱۱۷5 )
Epistemology)) 4 48 2-6
©-ارزش شناسى(لاو1010ا2)
es لت اتات
سس( زود
صفحه 2:
* پرسشهای مطرح شده درزمینه فلسفی (متافیزیک سمعرفت شناسی -
۳
۱
اوت می گردد.
* مکاتب فلسفی شکل می گیرند.(ایده آلیسم-رئالیسم-نئوتامیسم بر اگماتیسم -
اه 00
صفحه 3:
Jon pow
برش فاى مطر
متافیزیک یا هستی شناسی."چه ,چیزواقعی است؟*
عقلانی ونظری-جنبه تلوری
و سرت ی اک
بيان روش دستيابى به ياسخ هاى متافيزيك وارزش شناسى
ل 2
eters Bi ا
لين ا رار رت ارون
سور
صفحه 4:
5 Eis
دخل كطيرى مكاتب
ایده آلیسم " مکاتب کلاسیک -غلسفه ای عقلانی (ذهنی)*
er
GD ل or eatery ag PE On pe Ea ee Ie)
آرسطو
[1 ne rene ater Sr ere)
12111010100007
0 ا POY wi Karoly cure oreo
پیرس-دیونی
اگز یستانسیالیسم "مکتبی جدیدباجهت گیری به سوی عقل -آگاهی و عواطف
تیچهکی برکگارد
صفحه 5:
۳
سا لقبلازميلة 600
acer) ا ال ل كك
آغازقرن ©)
جدایی علوم ازفسفه
لك 5
جدايى روانشناسى ازفلسفه به عنوان آخرين رشته علمى (توسط oo وونت)
ا ا ا ا ا ل ا en
تفکرفلسفی است
صفحه 6:
رع كناك
0
0 ا es DO net ac scan
ييش فرض“مطالعات علمى هركز قادربه شناخت
0
شناختانشان از طر یق ا لم
*شناسی
۳ ee Nee Cpe Rene vee Wert)
وصفات اور ابشناسند
صفحه 7:
+ رتلیع رتربیت
روابط بین فلسفه وتعلیم وتربیت
فلسفه وتعلیم وتربیشدوموضوع مستقلتلقیشدم-1
۹
* م گنجاندن مولدی ماندفسفه- مافیز یک وغبره درمحتوای برنامه زیزی دوسی
we Neer SNES Se] ا ا ا
تربيتى
مانند روشهاى دياليكتيكى-استقرايى-قياسى ويا حل مسئله
هدف اساسى تعليم وتربيت كوشش براى كسترش خصوصيات روح فلسفى است
فسفه به عنوان نظریه وتعلیم وتربیت به عنوان عمل تلقی می گردد
صفحه 8:
۱
دكترج اسميت دركتاب ذهنيت فلسفى درمديريت آموزشىئ
:جامعيت1
* . نكريستن به مواردخاص درارتباط با زمينه اى' وسيع
ا 0 ا ل 00
" به كاربردن قدرت تعميم
. داشتئن سعه صدر
-تعمق:
* زيرسولل بردن اموربديهى وواضح
* كشف وبيان اموراساسى , فرضيه ها , ومفاهيم و نظريه ها .
استفاده ازروش فرضيه اى - قياسى
صفحه 9:
دای فا
رهایی از جمود فکری
ارزش سنجی افکار بدون توجه به منابع آنها
توجه به جنبه های گوناگون مسائل وآرائه فرضیه های جدید
eNOS TOD SE ee ete SNe Teor]
صفحه 10:
ed ال ا iene ات
ES Ae res ل
تعلیم وتربیت
تقويت اين تمايل يا قسمت عملى فلسفه را تشكيل مى ذاهد
ات
فلسفه را به صورت نظریه کلی و یا اساس نظریه تعلیم وتربیت در نظر می گیرد
ا Bens
است كه شامل آنجه ازواقعيت درك مى كند , ارزش هايى كه مهم تلقى مى
01511111111
صفحه 11:
فلسفه تعلیم و تربیت
ا ل eee Dyes Te ل 2
فلسفه تعلیم وتربیت ,کاربرد فلسفه در مفاهیم در مفاهیم و نمایه های متفاوت تربیتی
poe
ee Ene Sane ONCE ee Nee ete Sy one ered ل
مقوله های فلسفی
-1متافزیک یا هستی شناسی() metaphysics
-2معرفت شناسی((Epistemology
-3ارزش شناسی()Axiology
زیبایی شناسی ()Aesthetics
اخالق (Ethics
ر'ابطه مقوله های فلسفی بامکاتب فلسفی
پرسشهای مطرح شده درزمینه فلسفی (متافیزیک –معرفت شناسی –
ارزش شناسی)
ارائه پاسخ های متفاوت که موجب دسته بندی درگروه های
متفاوت می گردد.
مکاتب فلسفی شکل می گیرند(.ایده آلیسم-رئالیسم-نئوتامیسم-پراگماتیسم –
اگزیستانسیالیسم وغیره)
پر'سش های مطرح شده درزمینه های فلسفی
متافیزیک یا هستی شناسی ”چه چیزواقعی است؟“
عقالنی ونظری-جنبه تئوری
معرفت شناسی ”چه چیزحقیقی است؟“
جنبه تحلیلی
بیان روش دستیابی به پاسخ های متافیزیک وارزش شناسی
ارزش شناسی
زیبایی شناسی ”چه چیززیباست؟“
اخالق ”چه چیزدرست است؟“
جنبه دستوری
شکل گیری مکاتب فلسفی
ایده آلیسم ” مکاتب کالسیک –فلسفه ای عقالنی (ذهنی)“
افالطون
رئالیسم ”بیانگرفلسفه ای کهن-کالسیک – دیدگاه علمی وتجربی“
ارسطو
نئوتامیسم“ترکیبی ازمقوالت تجربی-عقالنی ومعنوی“
سنت اکوستین-افالطونیان جدید-اکی ناس
پراگماتیسم“ نشانگر مکتب فلسفی مدرنی است که به سوی تجربه درحرکت است“
پیرس-دیوئی
اگزیستانسیالیسم ”مکتبی جدیدباجهت گیری به سوی عقل –آگاهی وعواطف
نیچه-کی یرکگارد
سیرتحول جدائی علوم ازفلسفه
س''ا''لق''بلازمیالد600
همه علوم تحت پوشش فلسفه بود
آغازقرن 19
جدایی علوم ازفلسفه
دهه 1870
جدایی روانشناسی ازفلسفه به عنوان آخرین رشته علمی (توسط ویلهم وونت)
البته باید توجه کرد هیچ علمی ازفلسفه بی نیاز نیست ومقدمه هرتحقیق علمی
تفکرفلسفی است
روش های شناخت انسان
انسان چیست؟
“ش''ناختا'نسانازطریق”ف'''لسفه'-هنر-ادبیات-زبان-ت'''اریخ 1-
پیش فرض“مطالعات علمی هرگز قادربه شناخت
کامل انسان نیست
یج'امعه' ش''ناسی-روا'نشناسی-مردم'2-
ش''ناختا'نسانازطریقعلوم' رفتار “
“ش''ناسی
پیش فرض“مطالعات علمی قادرخواهندبودانسان و
وصفات اورابشناسند
فلسفه وتعلیم وتربیت
روابط بین فلسفه وتعلیم وتربیت
ف'''لسفه' وتعلیم' وتربیتدوموضوع مستقلت'''لقیش''ده'1-
بررسی نظریات فلسفی درحین تدریس علوم
گنجاندن موا'دی مانندفلسفه -متافیزیک وغیره درمحتوای برنامه ریزی درسی
-2اجرای روشهای فلسفی یا فعالیت های فلسفی دربرخوردبامسائل
تربیتی
مانند روشهای دیالیکتیکی-استقرایی-قیاسی ویا حل مسئله
هدف اساسی تعلیم وتربیت کوشش برای گسترش خصوصیات روح فلسفی است
-3فلسفه به عنوان نظریه وتعلیم وتربیت به عنوان عمل تلقی می گردد
ابعادفلسفه
دکترج اسمیت درکتاب ذهنیت فلسفی درمدیریت آموزشی
'امعیت1-
:ج'امعیت
نگریستن به مواردخاص درارتباط با زمینه ای وسیع
ارتباط دادن مسائل حاضربه هدفهای بلندمدت
به کاربردن قدرت تعمیم
داشتن سعه صدر
-2تعمق:
زیرسوا'ل بردن اموربدیهی وواضح
کشف وبیان اموراساسی ,فرضیه ها ,ومفاهیم و نظریه ها .
استفاده ازروش فرضیه ای -قیاسی
انعطاف قابلیت
.1
.2
.3
.4
رهایی از جمود فکری
ارزش سنجی افکار بدون توجه به منابع آنها
توجه به جنبه های گوناگون مسائل وارائه فرضیه های جدید
پذیرفتن قضاوتهای موقتی ومشروط وتالش برای کسب حقایق
فلسفه به عنوان نظریه وتعلیم وتربیت به عنوان عمل
فلسفه
مارا باجهان وانسان آشنا می سازد که در شخصیت ما تاثیر میگذاردوگرایشی
خاص درما بوجود می آورد
تعلیم وتربیت
تقویت این تمایل یا قسمت عملی فلسفه را تشکیل می دهد
جان دیوئی
فلسفه را به صورت نظریه کلی و یا اساس نظریه تعلیم وتربیت در نظر می گیرد
نگرش یک فرد نسبت به تعلیم وتربیت ,منعکس کننده نظرات او نسبت به جهان
است که شامل آنچه ازواقعیت درک می کند ,ارزش هایی که مهم تلقی می
نماید والبته دانشی که داراست.
فلسفه تعلیم و تربیت
فلسفه تعلیم وتربیت را می توان رشته ای مستقل فرض
فلسفه تعلیم وتربیت ,کاربرد فلسفه در مفاهیم در مفاهیم و نمایه های متفاوت تربیتی
است.
نمایه های تعلیم وتربیت شامل اهداف ,محتوی ,روش ,سازمان ,کنترل ونظارت و باالخره
پشتیبانی است.
