هوش

هوش

اسلاید 1: هوشبسمه تعالی

اسلاید 2: هوش چیست ؟؟خلاقیت کدام است ؟؟تیزهوش کیست ؟؟آهسته گام به چه کسی اطلاق می شود ؟؟چه کسی خلاق است ؟؟نظریه های هوش

اسلاید 3: هوش چیست ؟هوش معقوله ای قابل رویت یا احساس شدنی نیست بلکه یک صفت فرضی و یک مفهوم انتزاعی و مجرد است و آثار آن مورد مطالعه قرار می گیرد.هوش مجموعه ای از استعداد هاست که حافظه ، دقت ، یادگیری ، درک و... در آن اثر دارد. این صفت از فردی با فرد دیگر فرق دارد .*شایستگی و استعداد یادگیری افراد*هوش توانایی ذهنی است و قابلیت های متنوعی همچون استدلال ، برنامه ریزی ، حل مسئله ، تفکر انتزاعی ، استفاده از زبان و یادگیری را در بر می گیرد.برخی هوش را کنش مغزی و توان روانی موجود زنده می دانند.عده ای هوش را بیشتر در حل مسائل و امور تلقی می کنند.به نظر افرادی دیگر ، هوش ترکیبی از تخیل و تفکر است.به نظر اشخاصی دیگر ، هوش ، درک روابط علت و معلولی بین پدیده هاست.

اسلاید 4: نظریه های هوش در طی تاریخ تغییر کرده اندرویکرد روان سنجی ، بر این فرض مبتنی است که هوش یک سازه یا صفت است که در آن تفاوت های فردی وجود دارد . وجود تفاوت های آشکار بین عملکرد افراد صرفه نظر از ماهیت عامل ایجادکننده این تفاوت ها ، نشان دهنده آن است که مقدار این عامل در افراد مختلف برابر نیست . بنابراین میتوان آنرا مورد اندازه گیری قرار داد.طرفداران نظریه روان سنجی عمدتا برای سنجش هوش و توانایی های ذهنی از آزمونها استفاده می کنند و توانایی های متخلف ذهنی را با اجرای آزمونها به صورت کمی توصیف می کنند.

اسلاید 5: برخی از دیدگاه های دانشمندان مشهور در مورد هوش

اسلاید 6: ۱ – نظریه بینه و سیمونکار بینه بر این فرض استوار بود که هوش قابلیت عمومی درک و استدلال است و این قابلیت می تواند به شکل های گوناگون جلوه گر شود. وی مدعی بود که هوش یک قوه ذهنی بنیادی است که این قوه ذهنی همان قضاوت است که گاه از آن تحت عنوان عقل سلیم ، عقل عملی و توانایی انطباق با شرایط یاد می شود. بینه و سیمون درست قضاوت کردن ، درست درک کردن و درست استدلال کردن را فعالیت های بنیادی هوش می دانند و بر همین اساس هوش را توانایی فرد در قضاوت ، درک و استدلال تعریف می کنند.

اسلاید 7: ۲- نظریه وکسلراز دید وکسلر هوش نتیجه تاثیر دائمی و متقابل فرد با محیط است و اگر این رابطه متقابل به صورت متعادل انجام گیرد موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود. ازنظر او هوش توانایی کلی و جامع فرد است؛ برای اینکه به طور هدفمند عمل کند ، به طور منطقی بیاندیشد و به صورت موثر با محیطش به مبادله بپردازد.

اسلاید 8: ۴- نظریه لوییس ترستوننظریه اسپیرمن را مورد انتقاد قرار داد ؛ او به وجود عامل مشترک به نام عامل G اعتقاد نداشت و بر این باور بود که هوش از توانایی های خاص و جداگانه ای تشکیل شده است. وی با استفاده از روش تحلیل عاملی به این نتیجه رسید که هوش از هفت عامل زیر که وی آنها را توانایی های ذهنی اولیه نامید ، تشکیل یافته است :توانایی کلامیروانی یا سیالی کلامیتوانایی عددیتوانایی فضاییتوانایی ادراکیاستدلال استقراییحافظه

اسلاید 9: ۳- اسپیرمنمبتکر روان سنجی و مبدع روش تحلیلی عاملی ، نخستین بار این نکته را مطرح کرد که در همه افراد یک عامل عمومی هوش به نام G به مقادیر مختلف وجود دارد و بسته به مقدار G در هر فرد ، می توان او را در مجموع تیزهوش یا آهسته گام دانست. به اعتقاد اسپیرمن عامل G تعیین کننده اصلی عملکرد فرد در آزمون هوش است.به علاوه ، عوامل ویژه ای هم به نام S برای هر توانایی یا آزمون وجود دارد.