رویکرد پایین به بالا Bottom-up Approach
اسلاید 1: رویکرد پایین به بالاBottom-up Approach
اسلاید 2: عنوانرویکرد پایین به بالانوعنظریهمراحل استفادهطراحیموضوعتغییرات و سازمان / تصمیم گیری و حل مساله / رهبری و مدیریتسطحسازمانیپیچیدگیمتوسط
اسلاید 3: رویکرد پایین به بالا سبکی دموکراتیک و مشورتی از تصمیمگیری، تغییر و رهبری سازمانی است که در آن مشارکت کارکنان در تمام سطوح سازمان ترویج داده شدهاست. در این رویکرد همه زیرمسئلههای مورد نیاز از کوچک به بزرگ حل میشوند و از جوابها بلافاصله برای محاسبه بعدیها استفاده میشود و فرایند محاسبه تا رسیدن به زیرمسئله مورد نیاز (که در واقع مسئله اصلی ماست) ادامه مییابد. بدیهیست که در این حالت استفاده از الگوریتم بازگشتی ضروری نیست. رویکرد بالا به پایین و پایین به بالا هر دو استراتژی پردازش اطلاعات و سفارش دانش هستند که در زمینههای مختلف مثل نرمافزار, انسانی, نظریههای علمی و مدیریت و سازمانها مورد استفاده قرار میگیرند . در عمل میتواند آنها را به عناوین یک سبک تفکر, آموزش, رهبری دانست. رویکرد پائین به بالا یک چیدمان سیستم بر اساس افزایش سیستم به سیستمهای پیچیدهتر است. بنابراین ساخت سیستمهای اصلی از سیستمهای کوچکتر شروع میشود. پردازش پائین به بالا نوعی پردازش اطلاعات است که بر اساس اطلاعات دریافتی از محیط یک سیستم به شکل اداری شکل میگیرد. از دیدگاه روانشناختی اطلاعات وارد شده به چشم تا پردازش آن تصویر توسط مغز، در یک جهت یک سیستم پائین به بالا است. در یک رویکرد پایین به بالا عناصر پایه منحصربهفرد از سیستم برای اولینبار در جزئیات بزرگ مشخص میشود. این عناصر پس از آن در ارتباط با یکدیگر به شکل زیر سیستم بزرگتر، که پس از آن نیز به نوبه خود در ارتباط هستند. این استراتژی اغلب شبیه یک مدل بذر، که توسط آن آغاز کوچک هستند اما در نهایت در پیچیدگی و کامل رشد میکنند.
اسلاید 4: ابزارهای مرتبطرویکرد بالا به پایینTop-down Approach ساختار سازمانی مسطح Flat organizational structure توانمندسازی کارمندان Empowerment of Employeesمزایاافزایش مشارکت کارکنان ایجاد انگیزه میان کارکنانتوانمندسازی کارمندانکاربردهااصول مددکاری اجتماعی که در تمام شاخهها باید به آن توجه کرد شامل عدالت اجتماعی، مسئولیتپذیری، احترام به تنوع در جامعه است و تاکید میکند که مددکاری اجتماعی از طریق تسهیل تغییرات به مردم برای عبور از مشکلات کمک کند؛ همچنین کارکرد اصلی آن باید با رویکردی از پایین به بالا با ارزیابی از فرد و محیطش بیشترین توانمندی را در وی ایجاد کند، در زمینه گروهی نیز مددکاران تا جایی پیش میروند که برنامهای برای حل مشکلات بریزند و آن را به اجرا دربیاورند.این رویکرد برای سازمانهایی با رویکرد تخت مناسب است.
اسلاید 5: معایب• عدم درنظرگرفتن تصویر کلی: محدودیتهای شناختی مجریان از مسائل در حوزه محلی و عملیاتی خود باعث میشود که نتوانند تصویر کلی از مساله موردنظر و راهحلها را برای آن مشاهده و درک کنند. اهمیت این موضوع هنگام نادیدهگرفتن روابط بین مسائل و پیامدهای مختلف و سایر سیاستها فزونی مییابد. نادیدهگرفتن تاثیرات محیط کلان بر خطمشیهای خاص از دیگر مسائلی است که در عدم برخورداری از تصویر کلی وجود دارد. برای مثال موضوعات استراتژیک و جهانی و تاثیر زیرنظامهای بینالمللی در مورد مسائلی مانند تامین انرژی و تغییرات جوی و … از محدودیتهای استفاده از رویکرد پایین به بالا تلقی میشود.• نیاز به دانش، توانایی و مهارت مجریان: فرض اصلی که در این رویکرد وجود دارد این است که بورکوراتهای سطح خیابان از دانش، توانایی و مهارت کافی در حل مسائل برخوردار میباشند. بنابراین از آنجایی که مجریان نقش بسزایی در اثربخشی و کارایی تحقق اهداف خط مشی عمومی دارا میباشند برخورداری از دانش، توانایی و مهارت مجریان عامل تعدیلکننده تحقق اهداف خط مشی محسوب میشود. اهمیت این موضوع در کشورهای درحال توسعه به دلیل کمبود کارکنان خبره در بخش دولتی فزونی مییابد. همچنین لازم به ذکر است که این مورد با مفاهیم مرتبط با نظریات اقتصایی رهبری و مشارکت کارکنان با توجه به دانش وتوان آنان سازگاری دارد.
اسلاید 6: معایب• زمان و منابع بیشتر جهت مشارکت فعالتر: رویکرد پایین به بالا نیازمند مشارکت فعالتر و بیشتر کلیه زیرنظامها از جمله کارگزاران دولتی است. این امر منجر به افزایش زمان و مصرف منابع هنگام توافق و تصمیمگیری میشود؛ همچنین به دلیل عدم استانداردهای رفتاری نمیتوان مناطق مختلف درگیر در یک موضوع مشابه را به دلیل جمعآوری دادههای مختلف و نداشتن استاندارد اجرایی مشخص با یکدیگر مقایسه نمود. حل مسائل بحرانی نیز از اهمیت مشارکت کارکنان در تدوین و دستورگذاری در فرایند خط مشی عمومی میکاهد.• توان ظرفیتسازی و یادگیری کمتر: برخی از مسائلی که مجریان در سطح محلی با آن سروکار دارند، ممکن است به خبرگان و مجریان توانمندتر از حوزه خود نیاز داشته باشند و یا مسائل مشترکی بین نهادها و موسسات دولتی در سایر مناطق وجود داشته باشد که میتوان هم از راهکارها و تصمیمات اتخاذ شده و هم از مهارتها و قابلیتهای افراد و نهادها در همه سطوح، ملی، منطقهای و بینالمللی استفاده نمود و زمینه یادگیری برای سایر ذینفعان درگیر در مشکلات مشابه را مورد استفاده قرار داد؛ این کار در نهایت منجر به افزایش ظرفیت پاسخدهی نهادها میشود, از این رو به دلیل جزیرهای شدن حل مسائل باتوجه به اینکه برخی از مسائل نیازمند جمعآوری دادههای فنی وسیعی است از صرفه به مقیاس و صرفه به یادگیری آنها در این رویکرد کاسته میشود. همچنین رویکرد پایین به بالا منجر به افزایش ریسکپذیری و ایجاد رقابت بین نهادها و موسسات دولتی میگردد.• کاهش توجه به مشروعیت قانون گذاری: اگرچه توانمندسازی قانونی نهادها و مجریان دولتی میتواند باعث ایجاد مشروعیت برای اجرای قوانینی که به طور محلی طراحی و تدوین شده است، فراهم کند اما این امر مخاطراتی مانند افزایش اختیار کارگزاران برای ایجاد و اجرای قانون به طور دلخواه را فراهم میکند. همچنین ممکن است مشروعیت دولتی نهادهای عمومی را بواسطه نادیدهگرفتن حق قانونی سایر زیرنظامهای خطمشی عمومی جهت مورد چالش قرار دادن نهادهای مجری را بکاهد.
اسلاید 7: زماننیروی کاردانشهزینهمنابع مورد نیاز
اسلاید 8: برای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت امجیتولز مراجعه نمایید...
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.