داستان‌سرایی در مورد کسب و کار Business Story-Telling
اسلاید 1: داستان‌سرایی در مورد کسب و کارBusiness Story-Telling
اسلاید 2: عنوانداستان‌سرایی در مورد کسب و کارنوعابزارمراحل استفادهاجراموضوعرهبری و مدیریتسطحفردی /گروهی / سازمانیپیچیدگیمتوسط
اسلاید 3: به این نکته خوب فکر کنید، زیرا این مساله بارها برای شما اتفاق می افتد. تاکنون چندبار پیش آمده که نتوانستید خواندن یک رمان یا دیدن یک فیلم را رها کنید؟چندبار پس از مطالعه داستان موفقیت یک نفر، انگیزه بیشتری پیدا کرده اید و یا نظر خود را با خواندن یک مقاله متقاعدکننده در یک روزنامه یا مجله، تغییر داده اید؟اشتباه نکنید! یک داستان می تواند به ابزاری قدرتمند در حوزه رهبری تبدیل شود. رهبران بزرگ این نکته را می دانند و حتی امروزه بسیاری از مدیران ارشد شرکت ها از داستان ها برای فروش ایده ها و توضیح دادن نکات مورد نظرشان، استفاده می کنند.بنابراین، آیا دوست دارید فردی انگیزاننده و متقاعدکننده باشید؟ اگر چنین است؛ داستان¬سرایی را بخوبی بیاموزید. اما چطور؟ چه زمانی باید از داستان سرایی استفاده کنید؟ چه داستانی را باید روایت کنید تا به هدف مورد نظرتان دست یابید؟ برای پاسخگویی به این سوالات، در این مبحث، مطالب مهم حاصل از مصاحبه تخصصی با آنت سیمونز ؛ نویسنده کتاب برنده فردی است که بهترین داستان را بگوید ، را در اختیار شما قرار می دهیم.انواع داستانحتما باید بدانید که چه داستانی برای چه شرایطی مناسب است. در اینجا به شش دسته کلی از داستان ها اشاره می شود که می توانید در محیط کاری خود از آن ها استفاده نمایید:1. داستان های من کیستم زمانیکه رهبری یک تیم را در دست می گیرید، افراد این تیم جدید، در مورد شما، گذشته، شخصیت و هویت تان، قضاوت هایی خواهندداشت و تا زمانیکه شما را بدرستی نشناسند، از شما فردی بدجنس، کنترل گر و ظالم می سازند. اگر هنگام پذیرش رهبری تیم، یک داستان من کیستم برای اعضا تعریف کنید؛ اثر بزرگی از خود بجای می‌گذارید که حتی به خودتان نیز انگیزه خواهدداد. این کار، دیوار شک و تردید را فرو می ریزد و کارمندان می فهمند که شما هم فردی همانند خودشان هستید.هدف شما از بیان چنین داستانی باید این باشد که برخی از اشتباهات و نواقص خود را مطرح نمایید. چرا؟ زیرا با ارائه این اطلاعات، به کارمندان خود نشان می دهید که به آن ها اعتماد دارید. بیان برخی اشتباهات و نواقص- البته نه از نوع بزرگ و ناامیدکننده- شما را دست یافتنی تر جلوه داده و نشان می دهد که شما هم انسان هستید؛ و انسان جایز الخطاست!
اسلاید 4: برای نمونه؛ یک مشاور و نویسنده، متوجه شد که بیشتر مشتریان او در اولین دیدار، به این فکر می کنند که او قصد فروش کتاب خود یا دریافت هزینه برای مشاوره بیشتر را دارد. او سعی کرد این مشکل را با بیان داستان زندگی خود حل کند؛ بنابراین به مشتریانش می گفت که: پدرش یک فعال اجتماعی بوده-است و همواره از او درخواست می کرده که به دیگران کمک کند- و البته رئیس خود باشد- و انتظار داشته است که او تحصیل خود را در رشته حقوق ادامه بدهد؛ اما وی برای فرار از این تصمیم، به استرالیا سفر کرده است.این داستان تو مزیت دارد. یکی اینکه تاکید می کند این نویسنده در یک خانواده خاص و ممتاز رشد نکرده است و پیشینه‌ای شبیه به بیشتر مشتریان خود دارد. بعلاوه؛ او نیز گاهی تصمیمات نادرست و احمقانه ای گرفته است. بهرحال سفر به قاره ای دیگر برای فرار از رشته حقوق ، راه عجیبی است!2. داستان های چرا من اینجا هستم این داستان ها شباهت زیادی به داستان های نوع اول دارند. هدف آن ها، از بین بردن ابهام، ایجاد اعتماد و فرآهم کردن شرایط مناسب برای پذیرش صداقت شما از جانب کارمندان است(البته تا جاییکه به آن ها مربوط می شود). این داستان ها نیز نشان می دهند که شما فرد مناسبی بوده و به کارکردن با دیگران و تلاش برای رسیدن به هدفی مشترک، علاقمندید.برای نمونه؛ فردی که عضو جدید شورای آموزش و پرورش شهر است به عضویت کمیته ای درآمده-است که وظیفه مدیریت عملکرد دبیران را برعهده دارد. او در اولین دیداری که با رئیس کمیته داشت، اهداف سال گذشته خود را بیان نمود و رییس را براساس مدارک ارائه شده، به چالش کشاند. اما پس از جلسه نزد رییس رفت و شرایط را برای او توضیح داد: مطمئنم شما درک می کنید که چالش ما شخصی نبود. من هنوز هم معتقدم که شما کار بزرگی انجام می دهید. اما بعنوان یکی از اعضای شورا، باید تخصیص هوشمندانه منابع مالی را تضمین کرده و مطمئن شوم که پاداش و مزایا تنها درصورتی ارائه می شود که فرد مورد نظر واقعا شایستگی دریافت آن را داشته باشد. رییس نیز به وی گفت: این نکته را بخوبی درک کردم و از دقت عمل و جدیت شما خوشحال هستم.3. داستان های آموزشی آموزش یک مطلب یا نکته بدون اثبات و نمایش نحوه انجام آن، کار دشواری است. هدف داستان های آموزشی نیز انجام همین کار است.برای نمونه می توان به داستان چوپان دروغگو اشاره کرد. این داستان برای سال ها به کودکان آموخت که تنها زمانی درخواست کمک کنند که واقعا به آن نیاز دارند. هرچند این مورد، داستان ساده ای است؛ ولی برای سال ها، نتیجه خوبی در تربیت کودکان داشته است. پس شما نیز می توانید از داستان های آموزشی ساده ولی دقیق و مناسب، برای شفاف سازی نکات و روش های خود استفاده نموده و علت انجام کارهای موردانتظارتان را به کارمندان یادآوری نمایید.
اسلاید 5: برای نمونه؛ مشاوری را فرض کنید که شغل خود را در شهری جدید آغاز می کند. در این شهر فرهنگ نگهداری از سالمندان- در خانه های شخصی- بسیار گسترده است. او می خواهد به افراد جوانی که در خانواده از پدربزرگ یا مادربزرگ خود نگهداری می کنند؛ این نکته را بیاموزد: بلند صحبت کردن و استفاده از لحن و واژه های نامناسب در برخورد با بزرگتر خانواده، کار درستی نیست. بنابراین تصمیم میگیرد که در جلسات مشاوره، داستان مادربزرگ خود را تعریف کند. مادربزرگ وی بخاطر یک سکته مغزی، دیگر قادر به صحبت کردن نبوده است و پس از چندماه غذا هم نمیخورد، زیرا تصمیم گرفته بود که بمیرد نه اینکه رفتار و گفتار غلط، بی احترامی و فریادهای گاه وبی گاه پرستار خانگی خود را تحمل کند. این داستان به جوانان می آموزد که حفظ شان و شخصیت بزرگترهای یک خانواده، تا چه میزان برای آن ها مهم است.4. داستان های چشم انداز از این داستان ها برای تزریق روحیه و امید به کارمندان استفاده نمایید. بویژه در شرایطی که آن ها باید علت تلاش ها و انجام وظایف کنونی خود را به یاد بیآورند.داستان های چشم انداز ابزاری برای تحریک کارمندان به انجام کارها و افزایش روحیه و انگیزه آن ها هستند. بنابراین داستانی بیابید که هدف نهایی سازمان(تیم)، علت تلاش برای رسیدن به آن و نتیجه ای که درصورت دستیابی به هدف، نصیب کارمندان خواهدشد را برای آن ها یادآوری کند. این داستان ها را باید با تمام احساس و قدرت خود بیان کنید.برای نمونه؛ رییس سازمان حفاظت از محیط زیست یک شهر، در یک سخنرانی قصد داشت هدف نهایی سازمان را که حفاظت از محیط زیست منطقه در برابر وقوع فجایع اکولوژیک با همکاری عموم مردم بود؛ برای حاضران شرح دهد. او برای این کار، داستان تاخیر بوجود آمده در سفر خود را تعریف کرد؛ زمانیکه هواپیمای آن ها بعلت بدی شرایط آب وهوا، سه بار تاخیر داشت و همه مسافرها در فرودگاه منتظر حرکت بودند. با وجود اینکه بیشتر مسافران ناامید و عصبی شده بودند؛ اما هم آن ها و هم کارکنان شرکت هواپیمایی مربوطه، در همکاری با یکدیگر سعی داشتند تا اوضاع را مرتب کرده و با آرام کردن افراد، ار بروز مشکلات بزرگتر جلوگیری نمایند.5. داستان های ارزش و معنای فعالیت ها واژه صداقت برای شما به چه معناست؟ درستی و امانت داری؟ انجام کار درست به دلیلی درست؟هرچیزی برای افراد گوناگون، ارزش و معنای متفاوتی دارد. اگر قصد دارید ارزش¬های خود را به تیم خود منتقل کنید؛ ابتدا سعی کنید که معنای آن ارزش ها را شرح دهید. پس اگر از کارمندان خود انتظار دارید که ارائه سطح بالایی از خدمات مشتریان را ارزش تلقی کنند، داستانی تعریف کنید که معنای دقیق خدمات مشتریان را از نظر شما شرح دهد.
اسلاید 6: برای نمونه؛ یک فروشگاه زنجیره ای لوازم الکترونیک، برنامه تبلیغاتی خود را اینگونه تنظیم کرد: درصورتیکه ظرف 24ساعت، مشتری آن ها قصد تعویض محصول خریداری شده را داشته باشد؛ این امکان برای او فرآهم می شود. بسیاری از شعبه ها اعتراض کردند که این کار هزینه ی زیادی را به آن ها تحمیل خواهد کرد؛ اما رئیس مجموعه در جلسه مسئولان شعبه ها، توضیح داد که اگر چنین برنامه ای با کیفیت لازم، عملیاتی شود؛ علاوه براینکه مشتری به خاطر این مزیت، برای مدت زیادی به آن ها وفادار خواهدبود، بلکه فروشگاه آن ها را به دیگران نیز معرفی می کند. بنابراین افزایش حجم فروش، آن هم در بلند مدت در مقابل هزینه ی اضافی که در کوتاه مدت ایجاد می شود، ارزش بیشتری دارد!6. داستان های من هم می دانم که به چه چیزی فکر می کنید دنیای کسب وکار مملو از چانه زنی های پیاپی بین طرفین است. با استفاده از مزیت این نوع داستان ها؛ شما می توانید دلایل و راه کارهای دیگران را درک کرده و به آن ها توضیح دهید که چرا این موارد در موقعیت کنونی، کارساز نخواهندبود. با این کار هم نشان می دهید که برای نظر دیگران ارزش قائل هستید و هم آن ها را متقاعد می کنید که حرف و دلیل شما درست است.برای نمونه؛ فروشنده یک فروشگاه کفش کودکان؛ مادر یک کودک را متقاعد می کند که یک کفش گران قیمت را برای فرزند خود خریداری کند و برای او توضیح می دهد که اگر فرزندش تا یک هفته از کفش خود احساس رضایت نداشت، یا می توانند آن را تعویض کنند و یا حتی پول خود را پس بگیرند. این درشرایطی است که حتی کفش استفاده شده و غیرقابل فروش باشد. فروشنده این توضیحات را با بیان داستانی مشابه درمورد یک خریدار دیگر، تکمیل می کند. البته این نکته را نیز یادآوری کرد که آن مشتری، تنها فردی بوده که در یکماه گذشته، از محصول خریداری شده رضایت نداشته است.نکات زیر را به هنگام داستان سرایی، مدنظر قرار دهید:•با مخاطب خود صادق باشیدیک داستان را با تمام احساس تعریف کنید ولی تملق و یا تزویر را وارد کلام و احساس خود نکنید. مخاطب خیلی زود، این احساس تقلبی را شناسایی میکند و در چنین شرایطی بهترین داستان شما نیز هیچ اثری بر او نخواهدگذاشت.•به مخاطب خود توجه کنیدیک داستان طولانی، مخاطب را خسته می کند. داستان را به بهترین شکل تعریف کنید ولی آنرا بیش از اندازه ادامه ندهید.•تمرین داشته باشید
اسلاید 7: پیش از ارائه یک داستان، آنرا برای خود تعریف کنید. حتی اگر این کار را جلوی آیینه یا یک دوربین فیلمبرداری انجام بدهید؛ سطح آمادگی شما را برای داستان سرایی در یک جمع، بسیار افزایش خواهدداد.•تجربه ی خود را مجسم کنیدزمانیکه داستانی را تعریف می کنید، تجربه خود را به دیگران منتقل خواهیدکرد. بنابراین تنها به صدا(واژه ها) اکتفا نکنید و سعی کنید تصویر داستان را با بیشتریت جزییات برای مخاطب ترسیم کنید!برای نمونه؛ خیلی راحت است که به مخاطب خود بگویید: هوا برفی است. اما اگر قصددارید که شنوندگان داستان، کلام شما را با تمام وجود درک کنند؛ چگونگی بارش برف، جهت وزش باد و برخورد دانه های برف با صورت خود را برای آن ها ترسیم کنید. به آن ها بگویید که چطور هنگام پارو کردن برف های جلوی درب خانه، در رویای یک لیوان چای داغ بودید. درحالیکه بخاطر نامناسب بودن کفش تان، انگشتان پای شما از شدت سرما در حال انجماد بودند. پس با بکارگیری حواس پنجگانه در داستان های خود، به آن ها زندگی ببخشید.
اسلاید 8: ابزارهای مرتبطرهبری پنهان Covert Leadership Mintzbergانگیزش Provocationطوفان فکری Brainstormingهوش کسب و کار تجاری Business Intelligenceمزایاشکی نیست که داستان ها می توانند فکر، رفتار و احساس ما را تغییر بدهند. رهبران قدرتمند می توانند از یک داستان خوب برای انگیزش اعضای تیم یا سازمان خود استفاده کنند. داستان ها همه چیز- از درک افراد تا رفتار آن ها- را تغییر میدهند. آن ها می توانند افسانه هایی را خلق کنند که بنیان فرهنگ یک سازمان را تشکیل دهند و قدرتی را در اختیار یک تیم یا شرکت قرار دهند که موانع را کنار زده و موقعیت های بد را به فرصت هایی ناب تبدیل کند. همچنین تخیلات ما را تحقق می بخشند؛ کاری که تنها با تکیه بر واقعیات امکان پذیر نخواهد بود.کاربردهاداستان ها، اگر بدرستی استفاده شده و بدرستی بیان شوند؛ ابزاری قدرتمند در دست رهبران خواهندبود. بنابراین داستان مناسب را برای موقعیت مناسب خود شناسایی کنید و در مورد ایده های گوناگونی که برای هر یک از انواع داستان ها دارید؛ طوفان فکری داشته باشید. به یاد داشته باشید که داستان سرایی یعنی خلق یک تجربه برای مخاطب، پس سعی کنید هنگام داستان سرایی، بیشتر حواس مخاطب را درگیر داستان خود کنید و با ایجاد جذابیت بیشتر، آن داستان را برای او به تصویر بکشید!معایب
اسلاید 9: زماننیروی کاردانشهزینهمنابع مورد نیاز
اسلاید 10: برای کسب اطلاعات بیشتر به وب‌سایت ام‌جی‌تولز مراجعه نمایید...
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.