نظریه گروه مرکزی – Core Group Theory
اسلاید 1: نظریه گروه مرکزیCore Group TheoryMGTools.ir
اسلاید 2: عنواننظریه گروه مرکزینوعابزارمراحل استفادهطراحی / برنامه ریزی / اجراموضوعارتباطات و مهارت ها / رهبری و مدیریتسطحسازمانیپیچیدگیمتوسط
اسلاید 3: آرت کلاینر در این نظریه گفت که هر سازمان دارای یک گروه مرکزی و اصلی است که سازمان باید آن گروه را از خود راضی نگه دارد. کلاینر در کتاب چه کسی واقعا اهمیت دارد گفت که این گروه -که عموما مدیران ارشد سازمانها هستند- ذاتا بد یا غیرکارآمد نیستند. این گروه سایر اعضا را رهبری میکنند و جهت و سرعت و سازمان را تعیین میکنند.مشروعیت این گروه را نیز سایر اعضای گروه مشخص میکند. این گروه در چارت سازمانی ذکر نشده است و هر ردهای از سازمان میتواند در آن گروه عضو باشند. آن گروه در ذهن و قلب افراد هستند. این گروه دانش اصلی در سازمان را دارند و در نهایت سازمان و اعضای آن شبیه اینگروه خواهند شد. کلاینر در این کتاب همچنین سازوکار قدرتمند شدن این گروه مرکزی و همچنین نحوه تاثیر این گروه بر سایر اعضا را توضیح میدهد و این توصیه را میکند که اعضای اصلی در صحبتهای خود بایستی بسیار محتاط باشند. چراکه افراد عادی در سازمان بنابر حدس و گمانی که از صحبتهای این گروه مرکزی دارند، عمل میکنند. کلاینر بیان میکند که مکانیسم این سیستم حدس و گمان و تاثیر است . افرادی که در گروه اصلی نیستند سعی میکنند آنچه در گروه اصلی جریان دارد را حدس بزنند . در نتیجه مدیران ارشد باید در آنچه میگویند بسیار محتاط باشند . هر سازمانی به واسطه تمایل و گرایش به خشنود نمودن گروه هسته مرکزی متشکل از افراد ذی نفوذ به حرکت درمی آید. وی توضیح می دهد که آشنایی با انتظارات این گروه، رمز موفقیت است. وقتی رهبران سازمان آشکارا اعلام می کنند ما تصمیمات خود را به نفع سهامداران خود می گیریم؛ کلمات آنها همانطوری که هست پذیرفته می شود. اما همانگونه که روایتهای خبری جدید نشان می دهد، این وظیفه اغلب نادیده گرفته می شود. گروههای هسته مرکزی به عنوان منابع واقعی دانش، نفوذ و قدرت، دارای موضع خاصی در سازمانها هستند. هر سازمانی بطور مستمر فعالیت می کند تا نیازها و اولویتهای گروه هسته مرکزی را برآورده نماید. گروه هسته مرکزی صرفاً شامل افرادی در رأس سلسله مراتب سازمانی نیست؛ بلکه متشکل از مجموعه ای از افراد سازمان است که منافع و اولویتهای آنها برای تصمیم گیرندگان سازمان حائز اهمیت است. سازمانها ممکن است از ارزشها و ایده های متعددی (از افزایش ارزش سهامداران تا پرورش محیط کاری بهتر یا ایجاد جهانی بهتر) حمایت کنند؛ اما وقتی شرایط مساعد نیست، سازمان بیش از هر چیز برای یاری رساندن به گروه هسته مرکزی تغییر موضع می دهد. سازمانهای اثربخش نیازمند گروههای هسته مرکزی اثربخش هستند. بدون تردید خطراتی نیز در این زمینه وجود دارد؛ وجود عضوی بی تجربه و بدون آگاهی کافی در گروه هسته مرکزی، می تواند اثرات مخرب و ویرانگری بر یک سازمان داشته باشد. اما در یک سازمان متحد که به توسعه و پیشرفت اعضاء گروه هسته مرکزی توجه کافی مبذول می شود؛ این خطرات کاهش می یابد. تئوری گروه هسته مرکزی وسیله ای برای دستیابی به رهبری اندیشه است که رهبران امروزی را از نظر احساسی و عاطفی برای یادگیری و عمل کردن، راهنمایی می کند.
اسلاید 4: ابزارهای مرتبطکارت امتیازی متوازنBalanced Score Card (BSC) (BSC) مدیریت مبتنی بر ارزشValue Based Management هفت نشانه فروپاشی اخلاقیSeven Signs Of Ethical Collapse Jennings مزایاگروه هسته مرکزی مسیر سازمان را تعیین می کند و سازمان به سمت و جایی هدایت می شود که به نظر می رسد گروه هسته مرکزی به آن نیاز دارد و درصدد آن است. سازمان به همان چیزی مبدل می گردد که مورد نیاز و هدف گروه هسته مرکزی است. اگر هدفی در سازمان، با گروه هسته مرکزی مرتبط نباشد؛ بالطبع هدف مزبور تأمین نمی شود صرفنظر از اینکه این هدف چقدر اهمیت دارد و چگونه مورد حمایت قرار می گیرد. در صورتی که هدفی بسیار موردعلاقه گروه هسته مرکزی باشد؛ بنابراین هر چیزی که پیش آید سازمان آن هدف را تأمین خواهد نمود. اگر اولویتهای گروه هسته مرکزی در تضاد با بازگشت سرمایه به سهامداران و یا خدمت رسانی به مشتریان یا فراهم سازی محیطی مناسب تر برای کارکنان باشد؛ منافع گروه هسته مرکزی همواره از اهمیت بیشتری برخوردار است. رهبران موفق به این دلیل توفیق یافته اند که می دانند چگونه گروه هسته مرکزی خود را تغییر دهند (البته در بیشتر سازمانها این امر، کار آسانی نیست). درواقع، پشت هر سازمان بزرگی، یک منبع قدرت بسیار ذی نفوذ و مؤثر و نیرومند (گروه هسته مرکزی) وجود دارد. و پیام اصلی این تئوری تغییر دادن جهان به وضعیتی بهتر و بهبود سازمانها است. بهترین راه برای انجام دادن این کار، تشخیص ماهیت گروه هسته مرکزی سازمان و تلاش برای بهبود این گروهها است. درصورتی که سازمان قصد تغییر و تحول داشته باشد، نمی توان چه از داخل یا خارج سازمان این کار را انجام داد؛ مگر اینکه برنامه جدید، کاملاً متناسب با منافع مشهود گروه هسته مرکزی آن سازمان باشد. گروههای هسته مرکزی به عنوان منابع واقعی دانش، نفوذ و قدرت، دارای موضع خاصی در سازمانها هستند. بنابراین گروه هسته مرکزی در هر سازمانی کانون و مرکز یادگیری در سرتاسر سازمان است. تئوری هسته مرکزی در این زمینه به مفاهیمی معتقد است که چگونه قدرت، دانش و نفوذ با فرصتهای سازمانی برای یادگیری و خلاقیت واقعی، دارای همکاری و تأثیر متقابل اند. درحقیقت گروه هسته مرکزی غالباً تصمیم گیری سازمان را هدایت می کند. این امر معضلی غیرقابل انکار در مورد سازمانها به ویژه مؤسسات است که ممکن است دهها هزار فرد در این سازمانها حضور داشته باشند ولی عملاً این سازمانها فقط برای گروه کوچکی از افراد فعالیت می کنند. این افراد لزوماً صاحبان یا مدیران ارشد به معنی واقعی کلمه نیستند. علت وجود شرکتهای بزرگ صرفاً تولید ثروت نیست؛ بلکه آنچه که حائز اهمیت است، راضی کردن گروهی از افراد بانفوذ خاص است. از یک طرف این امر به گونه ای غیرمنصفانه است و از سوی دیگر، برای تلاش در بهتر کار کردن یک سازمان، دانستن این مطلب الزامی است که سازمان مزبور فقط در مسیر موردنظر گروه هسته مرکزی فعالیت می کند. تغییر ماهیت دادن یک سازمان مستلزم دگرگونی کلی در گروه هسته مرکزی است.
اسلاید 5: کاربردهاجاریسازی استراتژی در سازمان مدیریت تغییر در سازمان تئوري كلي نر ذره بين جالبي است كه از طريق آن مي توان طرح و برنامه شركت را درك كرد. در صورت بررسي سازمانهايي كه در استفاده بهينه از اين طرح به عنوان يك استراتژي كليدي موفق شدند؛ چنين به نظر مي رسد كه تمام اين سازمانها مشتركاً طرح و نقشه بسيار مناسب و محكمي در گروههاي هسته مركزي خود داشته اند. برخي از شركتها واحدهاي عملياتي دارند كه بخشهاي مهمي از گروههاي هسته مركزي را تشكيل مي دهند. كلي نر تئوري گروه هسته مركزي (CGT) را به عنوان چهارچوبي براي پيگيري يك برنامه كاري آزاد در موقعيت و زمينه جامعه اي مي داند كه بسيارتحت تأثير سازمانهاي امروزي است. اگر فعاليت مؤثر در مجموعه اي از سازمانها، هدف و مقصود اصلي باشد؛ به تئوري نياز است كه مشاهده واضح و واقعي سازمانها را امكانپذير سازد. لازم است انواع جديد سازمانها در محيط زيست طبيعي مورد بررسي قرار گيرد تا رفتار سازمانها پيگيري و ارتباطات آن با متجاوزان و قربانيان مطالعه شود. تنها در اين صورت مي توان اين سؤال را مطرح نمود: چرا سازمان اينگونه عمل مي كند؟ و چه چيزي ممكن است متفاوت باشد؟ فقط در آن هنگام به جاي اینکه احساس شود افراد توسط سازمانها مورد استفاده قرار مي گيرند؛ مي توان از سازمانها بهره برداري نموده و امكانات بالقوه اي كه سازمانها براي بقيه افراد دارند را درك كرد و ارتباطات واقعي با اعضاء سازمان مانند كاركنان، همنوعان، شركا و همكاران، رهبران و حتي طرفداران سازمانها را توسعه داد. به اختصار اينكه اگر قصد نداريد فقط در جامعه زندگي كنيد، بلكه درصدد هستيد تا خود را به عنوان رهبران و پديدآورندگان سازمان تثبيت نمائيد؛ معایبتوجه بیش از حد به گروه مرکزی ناخودآگاه باعث کاهش توجه به مشتریان و سایر ذینفعان میشود و این موجودیت شرکت را در خطر میاندازد. سازمانهای اثربخش نیازمند گروههای هسته مرکزی اثربخش هستند. بدون تردید خطراتی نیز در این زمینه وجود دارد؛ وجود عضوی بی تجربه و بدون آگاهی کافی در گروه هسته مرکزی، می تواند اثرات مخرب و ویرانگری بر یک سازمان داشته باشد. بعلاوه، درست همانطور که هر گروه انسانی منسجمی دارای مجموعه ای از ارزشها، ایده ها و نگرش ها است؛ گروه هسته مرکزی نیز همواره بطور ناخودآگاه نمونه بسیار کوچکی از کل سازمان است. اگر اعضاء گروه هسته مرکزی به شیوه یا با نگرشهای خاصی فکر یا عمل نمایند؛ این روشها در سرتاسر طبقات سازمانی پراکنده می شود. اگر گروه هسته مرکزی نسبت به یکدیگر یا کارکنان بی اعتنا باشند؛ بنابراین کل مؤسسه تبدیل به یک زمین لم یزرع منجمد خواهد شد.
اسلاید 6: کاربردهالذا درك تئوري گروه هسته مركزي ضروري است. بعلاوه، درست همانطور كه هر گروه انساني منسجمي داراي مجموعه اي از ارزشها، ايده ها و نگرش ها است؛ گروه هسته مركزي نيز همواره بطور ناخودآگاه نمونه بسيار كوچكي از كل سازمان است. گر اعضاء گروه هسته مركزي به شيوه يا با نگرشهاي خاصي فكر يا عمل نمايند؛ اين روشها در سرتاسر طبقات سازماني پراكنده مي شود. اگر گروه هسته مركزي نسبت به يكديگر يا كاركنان بي اعتنا باشند؛ بنابراين كل مؤسسه تبديل به يك زمين لم يزرع منجمد خواهد شد. درنتيجه اگر مي خواهيد بدانيد كه سازمان نماينده چيست؟ بايد كار خود را با بررسي ويژگي ها و اصول گروه هسته مركزي آغاز نمائيد. و اگر قصد سرمايه گذاري در شركتي را داريد؛ صرفاً به دورنما و چشم اندازها و سوابق تجاري آن سازمان توجه نكنيد؛ بلكه كيفيت و اعتبار گروه هسته مركزي آن را نيز لحاظ نمائيد. چنانچه قصد داريد سازمان را به سمت اهداف عالي جديد هدايت كنيد؛ كار خود را با توسعه محيطي آغاز كنيد كه در آن پديد آمدن گروه هسته مركزي بزرگ جديدي ميسر باشد. و درصورتي كه خواستار تغيير و تحول يا نفوذ در يك سازمان هستيد؛ اين كار قابل انجام نيست مگر اينكه آن جنبه هايي از گروه هسته مركزي كه بايد تغيير يابد و نحوه و روش كار و فرد مسئول در اين زمينه را شناسايي كنيد. چنانچه از ماهيت گروه هسته مركزي خاص يك سازمان مطلع نباشيد؛ در آن صورت سازمان موردنظر براي شما مبهم، پيچيده، غيرقابل كنترل و مخاطره آميز خواهد شد؛ حتي اگر ظاهراً فرد مسئول و متعهدي باشيد. بهبود وضعیت مدیریت و راهبری سازمان کلی نر تئوری گروه هسته مرکزی(CGT) را به عنوان چهارچوبی برای پیگیری یک برنامه کاری آزاد در موقعیت و زمینه جامعه ای می داند که بسیارتحت تأثیر سازمانهای امروزی است. اگر فعالیت مؤثر در مجموعه ای از سازمانها، هدف و مقصود اصلی باشد؛ به تئوری نیاز است که مشاهده واضح و واقعی سازمانها را امکانپذیر سازد. لازم است انواع جدید سازمانها در محیط زیست طبیعی مورد بررسی قرار گیرد تا رفتار سازمانها پیگیری و ارتباطات آن با متجاوزان و قربانیان مطالعه شود. تنها در این صورت می توان این سؤال را مطرح نمود: چرا سازمان اینگونه عمل می کند؟ و چه چیزی ممکن است متفاوت باشد؟ فقط در آن هنگام به جای اینکه احساس شود افراد توسط سازمانها مورد استفاده قرار می گیرند؛ می توان از سازمانها بهره برداری نموده و امکانات بالقوه ای که سازمانها برای بقیه افراد دارند را درک کرد و ارتباطات واقعی با اعضاء سازمان مانند کارکنان، همنوعان، شرکا و همکاران، رهبران و حتی طرفداران سازمانها را توسعه داد.
اسلاید 7: زماننیروی کاردانشهزینهمنابع مورد نیاز
اسلاید 8: MGTools.irبرای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت امجیتولز مراجعه نمایید...
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.